دلنوشته احساسی نویسنده جیران در پی توقف پخش این سریال+ ویدئو

|
۱۴۰۱/۰۵/۰۲
|
۰۹:۲۰:۳۵
| کد خبر: ۱۳۵۴۶۶۶
دلنوشته احساسی نویسنده جیران در پی توقف پخش این سریال+ ویدئو
احسان جوانمرد نویسنده سریال «جیران» در پی توقف پخش این سریال در صفحه مجازی خودش نوشت: من که معتقد بودم و همچنان هم معتقدم تاریخ ارث پدر کسی نیست ولی اگر رابطه جیران و سیاوش و رقابت عاشقانه سندش به نام دوستان خورده چون کمی زودتر پروانه‌ی ساخت گرفته‌اند حالا باید برای تک‌تک اتفاق‌ها و شخصیت‌های کارشان - چنانچه کوچکترین شباهتی به آدم‌های قصه‌ی سال 93 من داشته باشند - پاسخگو باشند.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ احسان جوانمرد نویسنده سریال «جیران» در پی توقف پخش این سریال در صفحه مجازی خودش نوشت:

غم مخور جیرانم؛

بازی تقدیر است این و رسم روزگار بی‌رسمان؛ سال‌ها گذشته بود از مرگت که برای اولین بار نامت را شنیدم؛ در گور سرد و تاریکت خوابیده بودی که خیال زنده کردنت از خاطرم گذشت.
حالا که زنده‌ات کردیم به محاقت برده‌اند که آی شبیه خیال ماست این خیال جیران‌سازان؛ تو اما نه خودت شبیه هیچ کس بودی نه آنچه ما در خیالمان ساختیم شبیه آهوی این و مارال آن یکیست.

با سلام؛ بالاخره دوستانی که به مشورتشان اقدام متقابل قضایی را به تعویق انداخته بودیم قبول کردند که دیگر کافیست! فلذا فارغ از هر نتیجه‌ای که از شکایت همکاران نامهربانمان حاصل شود، بنده پیگیری قضایی تازه‌ای را بر اساس مستندات سال 1393 آغاز می‌کنم.
 
من که معتقد بودم و همچنان هم معتقدم تاریخ ارث پدر کسی نیست ولی اگر رابطه جیران و سیاوش و رقابت عاشقانه سندش به نام دوستان خورده چون کمی زودتر پروانه‌ی ساخت گرفته‌اند حالا باید برای تک‌تک اتفاق‌ها و شخصیت‌های کارشان - چنانچه کوچکترین شباهتی به آدم‌های قصه‌ی سال 93 من داشته باشند - پاسخگو باشند. اول از همه هم آن پیرزن رمال (ننه‌آشوب) و چند چیز دیگر که با بی‌انصافی در شکایتشان سرقت جیران از مارال تلقی شده بود حالا بر اساس همان تفسیر، تمامشان باید سرقت مارال از جیران تلقی شوند. قواعد دادگاه‌ها اگر با هم یکی باشد نوبت تقلای همکاران نامهربان است.

همین اول هم بگویم رای اگر به نفعمان صادر نشود همین که بابت اثبات بدیهیات حرص بخورند و بدانند چه حسی دارد ما را بس است و رای اگر به نفعم صادر شود همان جا و در همان مجلس رضایت می‌دهم چون نه پی باج‌خواهی و خسارتم و نه راضی‌ به اینکه زحمت صدها انسان نجیب و بی‌تقصیر در آن پروژه وجه‌المصالحه‌ی این دعواهای کودکانه شود. صرفا شکایت می‌کنم تا اگر وحدت رویه‌ بر دستگاه قضا حاکم باشد، این دوستان هم طعم آمد و رفت را بچشند و متوجه شوند که طرح شکایت و ژست شاکی و مالباخته گرفتن بواسطه‌ی چهار ورق کاغذ و باطل کردن یک تمبر خیلی هم کار سختی نیست. شنیده‌ام شاهِ آنها هم چشم و سبیل و مادر و زن و بچه و خدم و حشم دارد و چه خوب می‌شود اگر قاضی تمام اینها را شباهت تشخیص بدهد. هشتمین صحنه‌ی طرح سال 93 من که در آن شاه به شکار رفته و ما برای اثبات سرقتی نبودنش بیچاره شدیم، قاعدتا اینجا هم باید شبیه تشخیص داده شود و قس‌علی‌هذا.
 

آن دوستان هرگز از شخص من در هیچ مرحله‌ای شکایتی نکرده‌اند؛ اما توقیف سریال و رنجش میلیون‌ها مخاطب جیران در سراسر ایران هم تاب‌آوردنی نیست. امیدوارم ته قصه حق به حق‌دار برسد و قاضی بدهد همه جا جار بزنند: خَلَّص و تَمَّت.
 
انتهای پیام/
 
نظر شما