اگر بخواهیم سیر دگرگونی موسیقی ایران را در 40 سال گذشته بررسی کنیم شاهد سه مرحله تحول هستیم که موسیقی ایرانی سپری کرده است. مراحل و تحولاتی که علاوه بر آفرینش آثار درجهیک خطراتی را هم برای موسیقی دستگاهی، نواحی و پاپ ما به وجود آورده، گونهای را در صدر نشانده و دیگری را از میدان به در کرده است. طبیعی است وقتی یک موسیقی را ممنوع میکنیم موسیقی دیگری یکهتاز میشود. نتیجهای که از این تغییرات حاصل شد این بود که بسیاری از موسیقیدانانی که در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی فعالیت داشتند یا از این فضا رانده شدند یا مسیرشان را تغییر دادند و به موسیقیهای مردم پسندتر گرایش پیدا کردند در مقابل موسیقی پاپ هم اوضاع سرگردانی را پیدا کرد و به بیهویتی رسید. همین موضوع بهانهای به دست خبرگزاری برنا داد تا با «رضا مهدوی»، پژوهشگر موسیقی، منتقد و برنامهساز در خصوص وضعیت فعلی موسیقی، کمکاری مدیران دولتی و... گپ و گفتی داشته باشد که نتیجه را در زیر میخوانید.
رضا مهدوی، پژوهشگر موسیقی، منتقد و برنامهساز در خصوص وضعیت فعلی موسیقی به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: دو نوع موسیقی در دنیا وجود دارد. موسیقیها یا شهری هستند یا روستایی که به آنها (فولک، مقامی، نواحی و...) گفته میشود. در واقع موسیقی اقوام و نواحی ایران، بستر موسیقی شهری به حساب میآیند. بنابراین وقتی ما موسیقی و موسیقیدانان نواحی را در هیچ دولتی جدی نمیگیریم و دستمزد اندکی به آنها میپردازیم موسیقی ما به بیراهه میرود.
او ادامه داد: از آنجایی که رسانههای ما عموما موسیقیهای ناخوب را ترویج میکنند و جایگاه و ارزشی برای موسیقی جدی قائل نیستند، ما در وضعیت بسیار بد و چرخهی معیوبی قرار گرفتهایم که دست و پا شکسته و به سختی پیش میرود.
این کارشناس موسیقی با اشاره به موسیقی فاخر ایرانی و آسیبهایی که به آن وارد شده است بیان کرد: موسیقی ملی و دستگاهی ما شرایط خوبی ندارد. در رسانهها، اتوبوسها، تاکسیها و... بیش از ۸۰ در صد چیزی که میشنویم موسیقی پاپی است که بیهویت است یا بهتر است بگویم موسیقی پاپی است که به دنبال هویت میگردد.
او با توضیح بیشتری افزود: به دنبال هویت گشتن در موسیقی یعنی موسیقی ما نه عربی است نه ترکی، نه افغان است نه تاجیک. در واقع آهنگساز از هر جایی وام میگیرد تا گوش مردم را فریب دهد و برای خودش شنونده خریداری کند.
مهدوی از کمکاری مدیران و دولت در حوزه موسیقی انتقاد کرد و گفت: باید به شکلهای گوناگون شناخت درستی درباره موسیقی اجدادی و ریشههای ما صورت بگیرد. هنوز بسیاری از مردم کشور ما سازهای ایرانی را نمیشناسند. پس نباید این دولت را با دولت دیگر مقایسه کنیم چرا که نتیجهای نمیدهد. در دورهی آقای روحانی اتفاق خاصی در موسیقی نیفتاد در دولت آقای رئیسی هم تا به حال اتفاقی نیفتاده است. دولتهای پیشین هم متاسفانه با موسیقی و موسیقیدان برخورد درخوری نداشتند.
او ادامه داد: من موافق موسیقی مردمواری هستم که هویتش مشخصا حول محور فرهنگ شنیداری خانوادهی ایرانی بچرخد. یعنی موسیقی مبتنی بر کلام درست و فاخر، و ادبیاتی مبتنی بر اندیشهورزی داشته باشد. اگر قرار است ترانهای جدید ساخته شود باید در آن معنویت و حکمت وجود داشته باشد.
این کارشناس موسیقی بیان کرد: اکثر کنسرتهای موسیقی پاپ چه در تهران چه در شهرستانها عموما آسیبهای زیادی دارند که باید توسط وزارت ارشاد و یک هیئت کارشناسی، آسیبشناسی شوند. متاسفانه در این کنسرتها بیاخلاقیهایی مانند: پلی بک، لبخوانی و... اتفاق میافتد که نشاندهندهی این است که فضای موسیقیِ به ظاهر پاپ ما فقط برای خوشگذرانی عدهای از جوانهاست که هر پولی هم که بگویید برای این اجراهای بیکیفیت پرداخت میکنند. یعنی اگر دوربینهای شاهد سالنها را نگاه کنید متوجه میشوید ۸۰ درصد چهرهها تکراری هستند و مدام از این سالن به آن سالن در کنسرتها حضور پیدا میکنند.
مهدوی در خصوص برگزاری جشنوارههای موسیقی و تاثیرش در رشد این فضا عنوان کرد: جشنوارههای نمادینی که وزارت ارشاد برگزار میکند دیگر یا مخاطب ندارد یا اگر هم داشته باشد مخاطبین خاص خودش را دارد. متاسفانه سرمایهگذاری درستی روی این جشنوارهها نمیشود، یعنی اگر یک میلیارد بودجه برای برگزاری این رویدادها در نظر گرفته میشود باید ۲میلیارد برای شناخت مردم از این رویدادها و موسیقی هزینه شود. بنابراین کاملا مشخص است که سیاست کلی بر این است که موسیقی اصولی ترویج داده نشود و این نگاه خطا موسیقی را در تنگنای بیشتری قرار میدهد.
او در پایان گفت: اگر فضاهای درستی ساخته شود و یارانهای به موسیقی ملی و دستگاهی داده شود اوضاع بهتر میشود. متاسفانه اجارهی سالنها هم سرسامآور شده است. برای یک اجرا به اندازهی سالنهای عروسی پول میگیرند. اگر کیفیت و نظارتیهایی اعمال شود قطعا اوضاع بهبود خواهد یافت.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/