رضا پرکاس در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا در خصوص گذشته خود در ایران اظهار داشت: در نوجوانی در تیم مهاجران جنگی بازی میکردم و در مقطعی در تیم گسترش تهران که دیگر وجود خارجی ندارد. فکر میکنم مدیرعامل جوانان در آن دوره آقای دادرس بودند. وقتی از ایران رفتم سنی نداشتم. بخاطر تحصیل از ایران رفتم و در اوکراین محصل بودم. پس از مدتی اقدام به مهاجرت به آلمان کردیم. خودم به فوتبال علاقه شخصی داشتم و برادرم هم اهل فوتبال بود اما خانوادهای به آن شکل فوتبالی نداشتیم.
وی درباره سابقه فوتبالی خود گفت: در سال ۲۰۰۴ یا ۲۰۰۵ وقتی دیسک کمر گرفتم دکتر به من گفت دیگر نمیتوانی بازی کنی. در آن دوران تیمهای آماتور را هدایت میکردم که تصمیم به مربیگری گرفتم. از ۲۰۰۵ شروع به شرکت در دورههای مربیگری کردم تا به تدریج به مدرک عالی برسم. در آلمان اگر دو بار در کسب نمره قبولی ناکام بمانید دیگر امکان شرکت در سطوح بالاتر را ندارید و خدا را شکر من مدرک را با معدلی خوب گرفتم. پرولایسنس را ۲۰۱۴ گرفتم و طی یک پروسه آن مدرک اخذ شده. از سال ۲۰۰۸ هم کار حرفه ایام را آغاز کردم و علیرغم رشته برق که خواندهام مربی شدم.
پرکاس درباره ماجراجویی خود در ابتدای مربیگری عنوان کرد: بنده در چند کشور کار کردهام، سابقه تدریس دارم. برای خودم فلسفه دارم. سبک کاریام مخصوص خود من است و روی آن پافشاری میکنم. همانطور که خیلی از مربیان دیگر هم اینگونه هستند و حتی اگر نتیجه نگیرند هم اصول خود را زیر سوال نمیگذارند. چرا باید فوتبالیست حرفهای باشیم تا بعد یک مربی خوب لقب بگیریم؟ ونگر یک بار در این رابطه حرف خوبی زده و گفته یک سوارکار نباید حتما قبلا اسب بوده باشد.
پرکاس سابقه داوری هم دارد اما تصمیم به کار در حیطه مربیگری به صورت حرفه ای گرفته. او در رابطه میگوید: در آلمان دورههای داوری را گذراندم و داوری هم میکردم اما اجازه نداشتم همزمان هم داوری و هم مربیگری را به طور حرفهای ادامه دهم. قوانین را بلدم و با فیفا درباره بروزرسانی در ارتباطم اما به دلیل قوانین، همزمان ادامه ندادم.
وی درباره سابقه حضورش در لیگهای مختلف گفت: شخصا ماجراجویی را دوست دارم و مربیگری در کشورهای مختلف باعث تجربهاندوزیام شده. از طرف یک ایجنت برایم پیشنهاد از بنگلادش رسید و به آن بله گفت. سال ها پیش ناصرحجازی و طاهری در آن لیگ حضور داشنتد. قطعا امروز هم نسبت به آن سال ها یشرفت داشته. در دورانی که در آن کار میکردم ۶ مربی خارجی حضور داشتند. بازیکن ایرانی هم در آن لیگ در حال حاضر حضور داشت. چطور وقتی بایکن ایرانی آنجا گل میزند همه تمجید میکنند اما وقتی مربی در آن کار انجام میدهد سطحش پایین است؟ مقایسه با ایران؟ لیگ ایران از لحاظ قدمت بهترین لیگ آسیا است اما از لحاظ سخت افزار و فنی هم پیشرفت داشتیم؟ خیر.
وی افزود: سال اول حضورم در بنگلادش اردوی خوبی را گذراندیم و شرایط خوب بود. در ۵ بازی اول با تیمهای سخت کوش و قدرتمند بازی داشتیم. همه چیز در حال پیشرفت بود که کرونا پیش آمد. لیگ تعطیل شد و من هم به آلمان برگشتم. باشگاه پیشرفت را دید و بازهم به من درخواست همکاری داد تا سرمربی شوم اما به دلیل کرونا و اجازه آلمان برای خروج نمیتوانستم. مشکل خانواده هم همینطور. اسم من را به عنوان سرمربی رد کردند و بازیکنان خوبی جذب نکردند. بازیها شروع شد تا زمانی که بتوانم به این کشور بروم. در نهایت برای ۷ بازی توانستم به بنگلادش بروم و یک برد، ۲ تساوی و ۴ شکست کسب کنم اما تمام ۳۰ بازی به نام من در ترنسفر مارکت سند خورد. به باشگاه اطلاع دادم که این مساله باعث خراب شدن رزومه من در ترنسفر مارک شده بود. پاسخ گرفتم ما تو را با اطلاع انتخاب کردیم و از آن راضی هستیم، چرا فقط نقاط تاریک را میبینند؟
پرکاس درباره مقایسه فوتبال ایران با دیگر لیگهای آسیا گفت: همین حالا فرهاد مجیدی در امارات مربیگری میکند و با عنوان مربی لژیونر شناخته میشود. رضا پرکاس ۱۴ سال پیش آنجا مربی بوده. چرا هیچکس اسمی از من نمیبرد. با تیم سیزدهم رسیدم به سطح اول. در عمان بودم. اگر بد است چرا برانکو آنجاست؟ اگر تاجیکستان بد است چرا پرسپولیس از آنجا بازیکن میگیرد؟ اگر بنگلادش بد است چرا سالها قبل از ایران در آن نماینده داشتیم؟ در لیگ ما آقای گل ۱۴ گل میزند یعنی آماری کمتر از هر دو بازی یک گل. آیا ما لیگی باکیفیتتر از آنها داریم؟ لیگ قدرتمندی داریم اما از لحاظ کیفی ضعیف است.
پرکاس در ادامه درباره رزومه خود اظهار داشت: در عربستان به دلایل سیاسی- مذهبی من را از تیم نجران کنار گذاشتم. رزومه من مشخص است اما تنها نقاط تاریک برجسته میشود. آنچلوتی اخراج میشود اما پرافتخارترین مربی دنیا است. ساپینتو سابقه سقوط دارد. اسکولاری قهرمان جهان دارد اما از بنیادکار اخراج میشود. چرا؟ چون هر کسی دیسیپلین دارد. من هم برای خودم اصولی دارم. اگر طبق آن نتوانم کار کنم کنار میکشم.
سرمربی امسال نفتیهای پیشتر هم با این تیم همکاری داشته. او در این رابطه میگوید: سال ۲۰۱۲ در مقطعی برای ۴ بازی به نفت آمدم. زمانی که ۴ مربی عوض شدند. ۳ مربی قبلی در ۳۰ بازی ۲ برد داشتند و در ۴ بازی آخر لیگ ۲ برد. ناملایمتی دیدم و تصمیم به جدایی گرفتم. به امارات رفتم. در دوران پائولو سرجیو من گزینه اصلی باشم. در آن دوران من در ایران حضور داشتم. به دعوت استیلی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی امید در ایران حضور داشتم. برای دستیاری کرانچار. با کرانچار نشستی بسیار مثبت داشتم اما کمیته فنی قبول نکرد دستیار او باشم زیرا اعتقاد داشتند من ایرانی نیستم! با نفت آبادان هم توافق کرده بودم اما ناگهان من را کنار گذاشتند. خودم هم دو دل بودم اما ترجیح میدادم در لیگ باشم. لیست بازیکنان را داده بودم اما عذر من را خواستم. به من گفتند دستیار سرجیو باش. با سرجیو نشست خوبی داشتم و گفتم هیچ مشکلی ندارم. حتی در قامت ماساژور هم تمام تلاشم را انجام میدهم اما قرار بود سرمربی باشم. سال گذشته هم انتخاب نهایی بودم و در کنفرانس خبری مدیرعامل هم نام من اعلام شد اما پای پله هواپیما قرارداد من را لغو کردند تا با یک سرمربی دیگر قرارداد ببنندند. امسال در نهایت با من مذاکره کردند و روی نیمکت نشستم.
در رسانهها و شبکههای اجتماعی گفته میشود رضا پرکاس برای سرمربی شدن شخصیت بیش از حد با ادب دارد. خود او در این زمینه میگوید: بیادبی با پرخاشگری یا دیسپلین متفاوت است. هیچوقت در دوران مربیگریام حرف ناشایستی علیه بازیکنان بر زبان نیاوردهام زیرا دانشآموخته مکتب آلمان هستم. من از گواردیولا لباس پوشیدن یاد نمیگیرم. نکات فنی یاد میگیرم. توهین به هیچ وجه در ادبیات من جایی نداد. قطعا اعتراض به داوری داشتهام اما وقتی داور میگوید اشتباه کردم چرا باید جنجال راه بیندازم؟ شاید جو ایران باشد که باید نیمکت شلوغ باشد و ما هم شده بابت اشتباهات نیمکتمان به هوا رفته. بیتفاوت نبودهایم اما تا به حال دیدهاید پپ گواردیولا مشتش را به داور نشان دهد یا بیاحترامی کند؟ در همین ایران فرکی را داریم که قهرمانی دارد اما اهل این حرفها نیست. احترام و دیسپلین است که بازیکن را مجاب به اطاعت کند اما بازیکنانی هستند که پیرو این مساله نیستند و میخواهند دست و بالشان بازتر باشد اما توهین بشنوند. من برای خودم اصول دارم و روی آن پا نمیگذارم.
ادامه دارد
انتهای پیام//