بی همگان، توازنی در هزارتوی تجربه

|
۱۴۰۱/۰۸/۱۱
|
۰۵:۰۱:۰۰
| کد خبر: ۱۳۹۳۷۱۵
بی همگان، توازنی در هزارتوی تجربه
رقیه محمدزاده کارشناس رسانه و استاد دانشگاه درباره سریال بی همگان برای برنا اینگونه می نویسد; داستان بی‌همگان با تصادف آغاز شده، تصادفی که در تمام بخشها، گام به گام امیرعلی جوان و درونگرا را در بوته آزمایشهای سخت و سخت تر قرار میدهد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا در تحلیل این سریال می خوانیم;

آخرین کار بهرنگ توفیقی؛ بی همگان روایتی دراماتیک از هزارتوی در هم پیچیده مشکلات موجود (کارشکنی مافیای قدرت، تحریم، مسایل اقتصادی ریز و درشت و مهمتر از همه آنها تلاش برای پذیرفته شدن در میان صاحبان صنعت به عنوان مدعیان) در مسیر جوانانی است که قصد ساختن آینده ایران را به عنوان ایرانی خودکفا دارند. این داستان در بستر چند قصه موازی ازخانواده های مختلف روایت می شود که هریک به گونه ای با زندگی دیگری ارتباط دارند. امیرعلی مسلمی دانشجوی نخبه وپرتلاش، مقطع فوق لیسانس مکانیک دانشگاه صنعتی شریف، به همراه برادرخوانده اش پیمان (همکار اصلان) برای دیدن خط تولید یک کارخانه در خارج از کشور به سفر می رود. در این مسافرت، در تصادفی ناگهانی پیمان فوت می کند و امیرعلی به دلیل وجود مواد مخدردرماشین، به زندان میافتد. داستان با تصادف آغاز شده، تصادفی که در تمام بخشها، گام به گام امیرعلی جوان و درونگرا را در بوته آزمایشهای سخت و سخت تر قرار میدهد. امتحاناتی که دراثنای آن این دانشجوی نخبه به زعم پدرش قاسم، میتواند الماس درون خودرا بیابد. امیرعلی نماد نسلی است، که تا از داستانی فارغ نشده با مصیبتی جدید روبرو می شود. بی همگان نشان میدهد که چگونه این جوان که در خانوادهای فرهنگی و بستری دینی تربیت شده میتواند، نقش مردی را درجایگاه همسر و همراه با بازیکند. امیرعلی میداند که عشقی میان او همسر مقتول وجود ندارد اما این نکته مانع توجه و حمایت او از همسرش نمی شود. او آموخته که به جای استفاده از زور میتوان با گفتگو سوتفاهم ها را رفع کرد.  این جوان، حتی در برابر اصلان که با قلدری و نامردی و ناسزا حریف مقابل را خلع سلام میکند، مودبانه و انسانی رفتار کند. او مردی است که توجیه نمی آورد و به جای حرف زدن عمل می کند.

در رسانه نیز برای خلق اثری تاثیرگذار باید سالها خاک صحنه خورد و تجربه کسب کرد. شناخت دقیق از ذائقه مخاطب، در کنار تسلط به نظام نشانه شناسی که بتواند مفاهیم پیچیده را به زبان تصویر گویا و قابل لمس نماید بدون شک در اقدامی خلق الساعه حاصل نخواهد شد. سالهاست در شخصیت پردازی و روایت گری آثار نمایشی سیما به سبب بیدقتی الگوهای رفتاری برای مخاطبان برجسته شده که نتیجه آن شاید تعارض ناخواسته ای است، که امروزه نسل جوان در فضاهای تربیتی  و اجتماعی، با آن روبرو هستند. رسانه به سبب ارتباط دوسویه ای که با جامعه در بازنمایی رویدادها و وقایع دارا است، می تواند با تاکیدی دقیق و مطالعه شده کانونهای کلیدی برای مخاطبان خویش مشخص کرده و تعاملات صیحیح و سازنده را در بستر اجتماع با تکرار در محملی دقیق نهادینه نماید. خانواده و ارکان آن از مهمترین و کلیدی ترین کانون های بقا و تداوم یک جامعه سالم است. بدون شک وجود تولیداتی که بتواند با تلفیق مناسب هنر و تکنیک درکنار نقد مسایل و مشکلات اجتماعی، تصویر باورپذیر از خانواده و مسایل او را ترسیم کند، در نهادینه کردن آموزه های درست رفتار موثر و مفید خواهد بود.

بی همگان داستان خانواده هایی در طبقات اجتماعی متفاوت را نشان میدهد، اما در این بازنمایی بیشترین نکتهای که شاخص و قابل توجه است برجستهسازی دقیق و درست نقش هایی تعریف شده در خانواده است. پدر در خانواده مسلمی و یوسفیان محور اصلی و کانونی استواری خانواده است. جایگاهی که قبلاً در بسیاری از آثار نمایشی اگر نگوییم عمداً، مورد فراموشی و کم لطفی قرار گرفته و تضعیف شده به تصویر درآمده بود. بی همگان نشان میدهد که مرد مقتدر و تکیه گاه خانواده کانون استوار بقای این بینان است. در کنار پدر قوی و همراه زن خانواده به عنوان مادر و همسر می تواند با آرامش فرزندان خویش را خوب تربیت کند. توفیقی نشان میدهد که خانواده محل رجوع و پناهگاه فرزندان در همه بحران هاست و به قول آقا قاسم " امیرعلی حواست باشه پناه یک دختر خانواده اش است". بی همگان نشان میدهد که مادر و پدر چگونه در تربیت و آتیه فرزندان خویش نقش دارند و حذف هر یک تا چه اندازه سبب نابودی اینده و موفقیت فرزند شود. این اثر

از منظر خط داستانی ، شخصیت پردازی، گره های داستان و روند گشایش آن، مضمون برگزیده شده،ریتم و تمپو اثر و المانهای برگزیده شده  توانسته است در تدام تولیدات قبلی (زیر پای مادر، پدر، افرا و...)بستری جذاب برای مخاطبان خویش فراهم نماید. اگر چه تکراری بودن سوژه، شباهت به خط داستانی سریال افرا (سریال قبلی اقای توفیقی)و تشابه زیاد دو سریال همزمان بی همگان در شبکه سه و آتش سرد در شبکه دو از نقاط ضعف اثر محسوب می شوداما توجه در پردازش موضوعات و توازن ایجاد شده در بازنمایی نقش ها و جایگاه  شخصیت ها این اثر را قابل توجه و تاکید کرده است. یکی از ویژه گی های مثبت این متن ها انتخاب بستر خانواده برای وقوع رویدادها بود. خانوادههای ترسیمشده در این اثر، دارای روابط درست و محترمانه بودند. مادر و پدری که مورد احترام فرزندان هستند، فرزندانی که درکناردریافت آموزه های مثبت از والدین ازجانب ایشان محترم داشته شده و مورد مشورت قرار میگیرند. روابط درست خواهر و برادری نیز دراثر به خوبی ترسیم شده است. توجه به اینکه خانوادههای معرفی شده تک فرزند نباشند، مرد و زن خانواده طرف مشورت یکدیگر باشند از نکات مثبت در این سریال است.

توجه خاص به جایگاه پدر به عنوان سکان خانواده، توجه به نقش مادری،دختری، همسری از ابعاد عاطفی و اجتماعی، ارائه تصویر مرد مسئولیت پذیر و به تصویر کشیدن تاثیر توجه و تعامل با کودکان و نوجوانان برای رشد و بالندگی ایشان از موارد قابل تاکید در این مجموعه بود.

تاکید بر داشتن امید در هر بحران از یکی از کلیدی ترین نکات قابل مشاهده در بی همگان است. مرور کارنامه رسانه ملی در تولیدات نمایشی، نشان میدهد که در اغلب تولیدات حجم دشواری ها و مشکلات تحمیل شده بر یک خانواده چگونه فضای یاس و نا امیدی را برای مخاطب القا می کند، به عنوان مثال در طول یک سریال فرضا 30 قسمتی بیش از 29 قسمت مملو از تنش و نزاع و دشواری است و تنها در قسمت نهایی و بسیار شتاب زده داستان جمع شده و مسایل به پایان می رسید. بی همگان نشان میدهد، درکنار همه  ناملایمات همواره راه برون رفتی مبتنی بردرستی و صداقت وجود دارد. اگر امیرعلی دراثر چند تصادف ناخواسته درکوران حوادث قرار میگیرد اما تلاش میکند، با توکل و همت از لحظات سخت، شرایط قابل تحملی به وجود آورد.

یکی از نکات قابل تقدیر در این اثر شیوه ارتباط جوانان در روند آشنایی و ازدواج است. مدتهاست الگوی به نمایش درآمده در میان جوانان برای آشنایی قبل از ازدواج نقش خانواده و تاثیر تصمیم ایشان را حداقلی کرده و به حضوری فرمالیته از ایشان بسنده نموده است. اما بی همگان نشان میدهد که این عشق و علاقه هر اندازه هم جدی و قابل دفاع باشد، تنها و تنها با حمایت خانواده و تایید ایشان میتواند در مسیر واقعی  خویش محقق شود. امیرعلی در همان ابتدا به سبب علاقه به خانم الناز یوسفیان برای خواستگاری پیش قدم میشود. او وقتی با مخالفت پدردختر مورد علاقه خویش مواجهه می شود رفتاری عاقلانه را پیشگرفته و به جای ایجاد بحران برای الناز تلاش میکند به قولی که داده عمل نماید. توجه به قرار نگرفتن فرزندان در برابر والدین درطول روایت داستان از دیگر نکات مثبت بی همگان است. الناز و امیرعلی اگر چه برای رسیدن به هدف خویش کوشش می کنند اما همواره در چارچوب ادب و حیا این ارتباط و تمایل خویش را پیگیری میکنند. حتی میثم پسر عصبانی و شاید خیره سر اصلان، هنگامی که مورد احترام، توجه و طرف مشورت قرار میگیرد رفتاری سربه راه و همراه و مسیولیت پذیر از خویش را به نمایش میگذارد. شیوه مواجهه درنشان دادن چادر از نکات دیگر قابل تاکید در سریال بی همگان است. بازنمایی استاد دانشگاه، معلم بازنشسته و یا سایر بانوان تحصیل کرده با پوشش چادر، توجه به اینکه الناز در زندان بدون چادر می تواند تردد نماید حکایت از فاصله گرفتن کارگردان اثر، در بازنمایی کلیشه ای پوشش چادر است. نکته ای که در بسیاری از ،آثار پیشین نمایشی نسبت به آن توجه و دقت کافی وجود نداشت. از میان نه (9)بانو  با نقش پررنگ تر درسریال پنج نفر ایشان حجاب چادر دارند. این توجه و دقت در جامعه ای که طیف وسیعی از مردم این پوشش را برای خویش برگزیده اند حکایت از شناخت و توجه نگارنده و کارگردان دارد.

این  اثر تلاش کرده در کنار ساختاری جذاب و درست به لحاظ فنی  از منظر محتوایی به سر فصل هایی از قبیل؛ حیا، رعایت شان بانوان ، ازدواج با روشی درست و حفظ شان زن، مرد مسولیت پذیر،مرد تکیه گاه، تعمل راه عبور از تنگناها، امید داشتن در اوج بحران توجه داشته باشد. هم چنین  توجه به  تولیدات دانش بینان به عنوان گروه های کوچک و متخصصی که توانایی عبور دادن ایران از تنگه تحریم ها و تبدیل آن به ایرانی خودکفا را دارد و اشاره به اینکه گروه های دانش بینان لزوماً بچه های مرفه نیستند بلکه جوانانی از کف جامعه می باشند از نکات مورد  اشاره در خصوص سریال بی همگان است.

نقد رانت و رانت خواری و مقاسد اقتصادی، نقد پولهای شبه دار و بی دقتی در نیاز های روزمره، اشاره به موانع تحقق هدف مجموعه های دانش بینان توسط مافیاهای کثیف اقتصادی مانند برادران گوهران از دیگر نکات مورد تاکید در اثر می باشد. در این سریال فارغ از طبقه خانوادگی نقش حمایتی خانواده در موفقیت و آتیه جوانان (مادر الناز با اینکه طلاق گرفته نسبت به زندگی و شرایط فرزند خود نگران است و پدر نیز به عنوان مادر دخترش او را از زندگی حذف نکرده است)، رابطه درست خواهر و برادری، رابطه توام با اطاعت و احترام فرزندان با والدین، رابطه عاشقانه و حمایتی همسران از هم، گسست خانواده و فقدان دیالوگ مهمترین عامل پاشیدگی خانواده (اصلان) به خوبی و فارغ ا ز کلیشه های رایج بازنمایی شده است.

توجه و اشاره موضوعات از قبل گرفتن پول نزول، حیا، صبرو بردباری در برابر مشکلات، نقد برخی جهت گیری های غلط اقتصادی برای دستیابی به سود بیشتر، توجه به جوانان و اعتماد به ایشان برای داشتن ایرانی خودکفا از سایر نکات مورد اشاره در این مجموعه نمایشی بود. همانگونه که اشاره شد سریال بی همگان محصول سالها تجربه و تلاش کارگردان توانمند و نویسنده اثر است. اگر در سریال پدر به سبب حجم تلخی های حاکم بر روند داستان  و هم چنین ثروت بیش از اندازه خانواده محوری داستان انتقاداتی بر کار وارد بود، بی همگان خانواده محوری را از طبقه متوسط برگزیده تا طیف وسیع تری از جامعه با آن همذات پنداری نماید. این سریال نشان میدهد که امیرعلی که با مشکلات ریز و درشت مسیر بالندگی خویش دست و پنجه نرم می کند تداوم پدرش اقا قاسم است که پدری دلسوز، متشرع و همراه است. قاسم هم  با تدبیر تلاش می کند از معبر های پر پیچ زندگی عبور کند اما می داند که در غلبه بر بحران ها خط قرمز اصول اصلی اسلام است. در سخت ترین تنگناها زیر بار نزول کردن نمی رود. چیزی که به سبب بی دقتی در زندگی امروز جامعه، بسیاری از مردم ناخواسته در دام آن گرفتار آمده اند و به همان سبب نیز دشواری های لاینحل مدام موانع مسیر رشد و ترقی جامعه را سبب شده است.

انتهای پیام/

نظر شما
نظرات
ناشناس
|
-
|
۰۵:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
0
0
فقط اون جاش که گفتید که از نه بانوی سریال پنج تاشون چادری اند که پوشش طیف وسیعی از جامعه است خدایی این را از وجاتون در آوردید طیف وسیع جامعه ما حتی دیگه یه روسری الکی هم سر نمی‌کنند بعد میگید چادر پوشش طیف وسع جامعه هست در ضمن اتفاقا اینکه بیشتر نقش‌های زن چادری اند این خود کلیشه بزرگیه