به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نشست «داستانخوانی» یکشنبه (۲۲ آبانماه ۱۴۰۱) با حضور حامد عسکری؛ شاعر و نویسنده با اجرای احسان رضایی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
سوژهها به شکل خودجوش و متواتر میآیند
عسکری در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه آدمیزاد زاده خون، محیط و آموزش است، گفت: محیط و جغرافیایی که در آن زندگی میکنم به من برای دریافت موضوع داستانی کمک کرد. جهان قصهخیزی که از آن برخوردار هستم به دلیل خیال، تخیلات، اسطوره، نمادها و موجودات ماورایی در سرزمینم بود. مادربزرگم در دوران کودکیام دستم را با چیزی به دست خودش میبست و به من میگفت که «وحش» تو را میبرد و این خود میتواند منشأ سوژهای در داستان باشد.
وی ادامه داد: در حوالی شهر بم، رشتهکوه کفوت به رنگ سرمهای قرار دارد که مردم منطقه معتقدند اگر در این کوه برف بیاید، تمام گاوها از بین خواهند رفت. خردهباورها و حکایتهای بسیاری در این شهر وجود دارد که این موضوع یک نمونه از آن بهشمار میرود. همچنین معتقدند اگر نوک بلبلی به خرما خورده و آن را به زن زائو بدهند، فرزندش شیرینزبان خواهد شد.
این نویسنده بیان کرد: عموما افراد در اقلیمهایی که در آن ناامنی، سختی دسترسی و آب و هوای نامساعد وجود داشته باشد و طبیعت با آنها نامهربانی کرده باشد، محتواهایی را خلق میکنند تا بتوانند گوارا زندگی کنند. در مناطقی همچون ایلام، کردستان و سیستان و بلوچستان، قصهها و لالاییهای خاص خودشان وجود دارد، اما در منطقهای مانند اصفهان خط سیر مرکزی و در واقع نوعی الگوهای کهن مانند موسیقی بلوچی و کردی وجود دارد.
وی با اشاره به فیلم «اتوبوس» و بازی مرحوم خسرو شکیبایی، گفت: در این فیلم، مرحوم خسرو شکیبایی به پسر شانزده سالهای میگوید مگر تو چند سال سن داری که اینجا هستی؟ آن پسر در پاسخ میگوید که قبل از جنگ ۱۶ سال سن داشتم و الان هم ۱۶ سال، اما اکنون دیگر بچه نیستم. دقیقا پس از زلزله بم، من نیز چنین بودم.
عسکری با بیان اینکه زلزله بم زخمهای بسیاری را بر روح و جسم وی نهاد که حاصل این زخمها یک پرتاب شدید بود، افزود: کاری که زلزله بم با من کرد این بود که به تفکر فرو رفتم که در این شهر چه چیزهایی وجود داشت؟ باورها و قصهها و آدمهایی که در این شهر بودند، چه شدند؟! سرمایههای اجتماعی بسیاری در زلزله بم زیر آوارها ماند. از اینرو برای ظهور و بروز قصهها و باورها و خردهرفتارهای فرهنگی سرزمینم تمام سعی خود را میکنم.
نویسنده کتاب «سرمهای» بیان کرد: زمانی که موضوعی را شروع کنی، سوژهها به شکل خودجوش و متواتر میآیند و خودشان میگویند که در چه مظروفی قرار گیرد و آن مظروف، داستانی باشد یا شعر؟
وی با بیان اینکه شعر مانند کشف و داستان مثل اختراع است، ادامه داد: ایدهها را به پایین آورده و با یک خیالانگیزی، وزن و عاطفه و اندیشهای را بیان میکنید. در واقع حالت وحیگونهای داشته و زمانی که فرود میآید در قلب فرو مینشیند و در این هنگام نمیتوانی دخل و تصرفی آنچنانی در آن داشته باشی و اشعاری که چکش خوردند، مشخص است که به شکل کوششی بودهاند.
عسکری با اشاره به کتاب «پری دخت» گفت: این کتاب شامل ۴۰ نامه مربوط به نسل قاجاری است که یکی در محله پامنار تهران و دیگری در پاریس بوده و این نامهها بین آنها رد و بدل میشود. احوالات مشروطه به شکل رقیق عنوان و همچنین رسم و رسومات و آداب و سنتهای آن دوران نیز به شکلی دقیق و کامل مطرح شده است.
این داستاننویس با تأکید بر اینکه در آثار هر فردی شعر و نثر مشخصی وجود دارد، بهگونهای که فرد را یاد خالق اثر میاندازد، افزود: عصر قاجار دوران بسیار شگفتانگیزی بهشمار میآید، چراکه در این دوره مظاهر مدرنیته وارد کشور شد. در این دوره روزنامهنگاری و مطبوعات هم به نوعی آغاز و دوربین نیز در این دوره وارد شد. بر همین اساس معتقدم کتابهای بسیاری را میتوان در خصوص این دوره روایت کرد و نوشت و فیلمهایی نیز ساخت.
حال مردم با کلمه خوش میشود
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه عصر قاجار سرشار از قصههاست، ادامه داد: عنصر نامه هم در ادبیات خودمان و هم در ادبیات غرب وجود داشته که از عناصر جذاب بهشمار میرود. اصولا کتابهای مکتوب برایم از جذابیت بیشتری برخوردار هستند، چراکه با هر صدایی که مورد نظر و خواسته خودم باشد آن را در ذهن و سر میشنوم.
عسکری با تاکید بر اینکه خواندن کتاب به شکل فیزیکال برایم ارجحیت دارد، گفت: در کتاب صوتی با کلمات مواجههای ندارید و چشم و پنجرهای رو به مغز و دل و قلب قرار دارد. بسیاری از کتابها را در مسیر و جاده شنیدهام، اما اگر کسی از من سوال کند این کتابها را خواندهای؟ پاسخ خواهم داد، فقط شنیدهام.
این شاعر و نویسنده با اشاره به کتاب «خال سیاه عربی» بیان کرد: این کتاب سفر بنده به حج بود که به چاپ یازدهم رسیده است، چراکه سفر حج دیریاب و گران است و براین اساس پس از زیارت این کتاب را به نگارش درآوردم. کتاب را با مفهوم خداشناسی شروع کردم. در پیشانی آن به کمک خداوند و معجزهای که برایم اتفاق افتاد، اشاره کردم. البته این کتاب تنها سفرنامه حج نبوده، بلکه جستار و مشاهداتی از عربستان نیز بوده است.
وی با بیان اینکه همیشه قصهها و خاطراتی در طول زندگی همراه او بودهاند، افزود: تعداد زیادی از خاطرات و قصهها را به نگارش درآوردم و از بین آنها تعدادی را با مشورت دوستان انتخاب کرده و نوشتم که حاصل آن کتاب «گدار» خاطرات یک دهه شصتی شد.
عسکری همچنین درباره نگارش کتابی درخصوص خطبه حضرت زهرا (س) با عنوان «فدکیه»، گفت: چندی قبل به پیشنهاد یکی از دوستان نوشتن و ترجمه روان و نرم خطبه حضرت زهرا (س) را پذیرفتم و تمام تلاشم را برای اتمام این کتاب تا ایام فاطمیه امسال خواهم کرد.
این شاعر و نویسنده به نگارش رمانی درباره سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، ادامه داد: مشغول نوشتن رمانی درباره این شهید والامقام و محبوب دلها هستم که در حال اتمام است و بهزودی چاپ میشود. در مورد کتاب سفر نیویورک هم در حال خواندن و مطالعه هستم و یادداشتهای صوتی نیز از آن گرفتهام تا برای این کتاب نیز برنامهریزی کنم.
عسکری در پایان بیان کرد: شعر، جهان شخصیتری نسبت به داستان دارد. سر و کار من با کلمه بوده و سرشتم با کلمه است، اما قصهگویی را دوست دارم، چراکه حال مردم با کلمه خوش میشود.
سیاُمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «ما همانیم که میخوانیم» از ۲۱ آبانماه آغاز شده و تا ۲۷ آبانماه ۱۴۰۱ ادامه دارد.
انتهای پیام/