چندی است که در حوزه ساخت سریال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی به مباحثی جدا از فیلمنامه ، کارگردانی و بازیگری صرف می رسیم و طراحی لباس، موضوعی است که در این یادداشت مورد بررسی قرار می گیرد.
طراحی صحنه ، طراحی گریم ، طراحی لباس و کلا مدیریت هنری پروژه های مختلف در سریال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی یکی از اتفاقاتی است که شاید در سالهای اخیر به دلیل مباحث اقتصادی پروژه ها به آن بی توجهی شده است.
تحقیقات میدانی در میان پروژه های 5 سال اخیر به خصوص در تلویزیون نشان از این دارد که تنها برخی از آثار هستند که به لحاظ برآورد مالی می توانند مسائل مهمی چون نکات ریز موثر در مدیریت هنری را مد نظر قرار داده و با ریزبینی و وسواس کارگردانان روی آن دقت نظر داشته باشند.
چندی پیش در بحث موسیقی برای درام ایرانی به این نکته پرداختیم که چند سالی است که طراحی موسیقی و ساخت موزیک متن مرتبط برای پروژه های سینمایی و تلویزیونی به دلیل هزینه های هنگفت به دست فراموشی سپرده شده است و تنها بخشی از تهیه کنندگان و کارگردانان هستند که روی بحث ساخت موسیقی و به خصوص موسیقی درام نگاهی جدی دارند.
در بحث طراحی لباس که یکی از نکات مهم آثار نمایشی است از آن نگاه عمیق همیشگی فاصله گرفتیم و به جز آثار کلاسیک و تاریخی که بالاجبار سازندگان روی برآورد طراحی لباس ، صحنه و دکور نگاه دقیق تری دارند در آثار روز مشخصا طراحان لباس نقشی کمرنگ ایفا می کنند و شنیده شده است که کار اصلی طراح لباس را معمولا جامه داران آن آثار به عهده می گیرند و این پیگیری به داشته های خود بازیگران از لباس های مختلف در منزل ختم می شود.
در گفت و گو با چند بازیگر سینما و تلویزیون ایران در خصوص نوع پوشش در سریال های مختلف تلویزیونی با این نکته مواجه شدهایم که اکثر بازیگران پوشش نقشی را که در آن اثر نمایشی ایفاء می کنند را خودشان انتخاب میکنند ودر واقع طراح لباس از میان داشته های خود بازیگر برای سکانس های مختلف، لباس بازیگر را انتخاب می کند و معمولا شاهد یک بی نظمی رنگی و طرحی و مدل در نوع پوشش بازیگران در سریال های تلویزیونی و برخی آثار سینمایی هستیم.
بازیگران بر اساس جایگاه سینمایشان و البته نوع حضورشان در آثار مختلف پوشش مخصوص به خود دارند و شاید کمتر از انگشتان یک دست از بازیگران یک پروژه نمایشی بر اساس خواسته کارگردان و تعریف شخصیت و رنگ آمیزی کاراکتر بر اساس فیلمنامه با پوشش مناسب جلوی دوربین بروند.
طبیعتا طراحی لباس مانند دیگر طراحی های هنری یک پروژه نقشی اساسی در ارتباط مخاطب با اثر نمایشی دارد و جدا از تعاریف استتیک یا زیباشناسی رنگ ها ، مدل ها و شیوه های پوشش برای هر شخصیت با توجه به تعریفی که از آن کاراکتر در فیلمنامه شده است می توانند ذهنیتی موثر در نزدیک شدن مخاطب به درام را بر تماشاگرش متبادر سازند.
اگرچه در سالهای اخیر لباس و نوع پوشش بازیگران از درجه اهمیت پائین تری برای سازندگان آثار نمایشی برخوردار بوده است اما سبقه این هنر موثر در درام نشان از این دارد که طراحان لباس جدا از اینکه می توانند بر اساس؛
- فرهنگ
- جایگاه اجتماعی
- جایگاه جغرافیایی
والبته ویژگی های تماتیک شخصیت از رنگ و لعاب لباس ها استفاده کنند می توانند به جلوه های زیبایی شناسی پروژه نیز با انتخاب رنگهای موثر و تونالیته چشم نواز بر اساس صحنه و سکانس خاص گوشه ای از زحمات کارگردان یک پروژه نمایشی را در جلوه ای جذاب تر به نظر تماشاگر برساند.
با این نکته ویژه جا دارد که بحث طراحی لباس را با اشاره به آثاری مانند سریال شهرزاد، جیران و این روزها مجموعه نمایشی گیل دخت در تلویزیون و البته سریال خاتون و دیگر آثار تاریخی تلویزیون و سینما دنبال کنیم که مشخصا لباس ها تعریفی از کاراکتر ، جایگاه اجتماعی ، فرهنگ و البته معرفی از زمان بوده اند که متاسفانه در آثار رئال با مد نظر قرار ندادن وجوه فوق عملا تماشاگر را از این موهبت مهم و موثر در برقراری ارتباط با داستان محروم می کنیم .
انتهای پیام/