به گزارش برنا؛ فیلمهای ژانر وسترن، معمولاً بین دهه ۱۸۵۰ تا پایان قرن ۱۹ اتفاق میافتند و در حالی که این ژانر ثابت باقی مانده است، زمینه شکلگیری چندین ژانر ترکیبی مانند کمدیهای وسترن، موزیکالهای وسترن و وسترنهای ترسناک نیز بوده است.
به گفته «دیوید گرگوری» مستندساز، تاریخچه هیچ ژانری به اندازه وسترن به عقب باز نمیگردد و تخمین زده شده که تا ۴۰ درصد از کل فیلم هایی که قبل از سال ۱۹۶۰ ساخته شدهاند، وسترن بوده اند.
اگرچه این ژانر در دهههای ابتدایی و میانی قرن بیستم و با تبدیل شدن چندین فیلم به فیلمهای کلاسیک، به بیشترین محبوبیت خود رسید، ساخت این فیلمها در بیایانهای خشک در اواخر دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ همچنان ادامه داشت و بازیگرانی چون »کلینت ایستوود»، «جان وین»، «جیمز استوارت» و «جف بریجز» به لطف نقشآفرینی در فیلمهای وسترن، ستارههای مطرح سینما شدند.
در حالی که این ژانر ممکن است مانند اوایل قرن بیستم نباشد، اما همچنان به تکامل خود ادامه داده تا همچنان یک ژانر قابل توجه در صنعت سینما باقی بماند، همانطور که در دهه گذشته در فیلمهایی چون «شهامت واقعی»، «اگر سنگ از آسمان ببارد» و «جانگوی رها شده» دیده شد.
در ادامه فهرستی از یه یادماندنیترین آثار سینما در ژانر وسترن آمده است:
سرقت بزرگ قطار- کارگردان: ادوین اس پورتر
The Great Train Robbery’ (۱۹۰۳)
در یکی از وسترن های اولیه سینمای آمریکا، این فیلم گروهی از قانون شکنان را به تصویر می کشد که از مسافران قطار سرقت می کنند و راننده را تهدید میکنند. هنگام تلاش برای فرار، به یک مسافر شلیک می کنند. کلانتر و افرادش وارد شکار این مردان می شوند. این وسترن صامت به عنوان اثری فرهنگی و از لحاظ زیباییشناختی، مهم تشخیص داده شده و توسط کتابخانه کنگره در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت.
دلیجان- کارگردان: جان فورد
‘Stagecoach’ (۱۹۳۹)
این فیلم برنده دو جایزه اسکار به کارگردانی جان فورد، گروهی از مسافران سوار بر یک دلیجان را دنبال میکند، شامل یک پزشک مست، دو زن، یک مدیر بانک که پول مشتری خود را دزدیده و یک یاغی فراری به نام «رینگو کید» می شود.
همانطور که آنها در دهه ۱۸۸۰ در سراسر غرب وحشی به نیومکزیکو سفر می کنند، باید با تهدید جرونیمو در منطقه روبرو شوند. این فیلم در برخی از نظرسنجیها عنوان برترین وسترن تاریخ را یدک میکشد.
رودخاانه سرخ- کارگردان: هاوارد هاوکس
‘Red River’ (۱۹۴۸)
تام دانستون (جان وین) پس از ۱۴ سال کار برای ساختن مزرعه گاوداری خود در تگزاس، آماده است تا آنها را به بازاری که در میسوری است ببرد. او با کمک دوستانش، نادین گروت (والتر برنان)، و متیو گارث (مونتگومری کلیفت)، یتیمی که دانستون زیر پر و بال خود گرفته است به این سفر میروند. اما در طول راه، دانستون و گارث سرسخت شروع به ناسازگاری میکنند که منجر به یک سفر پرتنش میشود.
وینچستر ۷۳- کارگردان: آنتونی مان
‘Winchester ’۷۳’ (۱۹۵۰)
لین مکآدام (جیمز استوارت) خود را در تعقیب تفنگی میبیند که در یک مسابقه برنده شده بود، اما توسط نایب قهرمان مسابقه که فردی هلندی به نام هنری براون (میلارد میچل) است، دزدیده شد. در این فیلم به کارگردانی آنتونی مان، مکآدام تمام تلاشهای خود را برای پس گرفتن تفنگ دنبال میکند و حتی داستان به تیراندازی ختم میشود.
نیمروز- کارگردان: فرد زینهمان
‘High Noon’ (۱۹۵۲)
در این فیلم به کارگردانی فرد زینمان، گری کوپر در نقش مارشال سابق ویل کین حضور دارد که در حال آماده شدن برای ترک یک شهر کوچک در نیومکزیکو با همسر جدیدش با بازی گریس کلی است. قبل از خروج، کین متوجه میشود که جنایتکار محلی، فرانک میلر، که او را تحویل داده بود، آزاد شده و به دنبال انتقام است. مارشال سعی میکند معاونانی را در شهر جذب کند تا کمک کنند، اما آنها او را تنها می گذارند تا با میلر و گروهش مبارزه کند.
جویندگان- کارگردان: جان فورد
‘The Searchers’ (۱۹۵۶)
این فیلم به کارگردانی جان فورد نشان می دهد که چگونه یک مرد برای خانواده اش سختیهای زیادی را پشت سر می گذارد. زمانی که اتان ادواردز (جان وین) پس از جنگ داخلی به تگزاس بازگشت، متوجه میشود اعضای خانواده برادرش توسط کومانچها کشته یا ربوده شدهاند. او سپس مأموریت خطرناکی را برای نجات اعضای بازمانده از جمله خواهرزادهاش و برادر خواندهاش آغاز میکند.
ریو براوو- کارگردان: هاوارد هاوکس
‘Rio Bravo’ (۱۹۵۹)
وقتی کلانتر شهر، جان تی چنس (جان وین)، فردی به نام جو بوردت (کلود آکینز) را به جرم قتل دستگیر می کند، باید با برادر متهم ناتان (جان راسل) که میخواهد او را از زندان آزاد کند، روبرو شود. اما چنس با کمک یک معاون مسن و یک تفنگدار جوان، در فیلمی به کارگردانی هاوارد هاکس مقابل ناتان میایستد.
هفت دلاور- کارگردان: جان استرجز
‘The Magnificent Seven’ (۱۹۶۰)
یک دهکده کوچک کشاورزی مکزیکی هر سال توسط گروهی از قانون شکنان، وحشتزده می شود، چند نفر از مردم شهر هفت مرد مسلح آمریکایی را برای دفاع از آنها استخدام می کنند. این فیلم به کارگردانی جان استرجز، تفنگداران را در حالی که آموزش میدهند و روستا را برای قانون شکنیهایی که به زودی وارد میشوند آماده میکنند، دنبال میکند.
سربازهای یک چشم- کارگردان: مارلون براندو
‘One-Eyed Jacks’ (۱۹۶۱)
پس از یک سرقت از بانک، ریو (مارلون براندو) و همدستش داد لانگ ورث (کارل مالدن) از قانون فرار میکنند، داد برنامه های متفاوتی دارد. در این فیلم به کارگردانی مارلون براندو، داد به ریو خیانت میکند و در حالی که ریو اسیر می شود، با طلاها فرار میکند. سال ها بعد، زمانی که ریو از زندان فرار میکند، شریک سابق خود را که اکنون کلانتر است، در کالیفرنیا برای انتقام شکار میکند.
بر دشت مرتفع بتاز- کارگردان: سم بکینپا
‘Ride the High Country’ (۱۹۶۲)
در این فیلم به کارگردانی سم پکینپا، قانونگذار بازنشسته استیو جاد (جوئل مککریا) دوست خود گیل وستروم (راندولف اسکات) و همراه جوانش به نام هک را استخدام می کند تا به انتقال محموله طلا از یک بانک در یک منطقه خطرناک کمک کنند. اما گیل و هک نقشهای برای سرقت طلا طراحی میکنند. در طول راه، این سه با زنی که سعی می کند از پدر و نامزدش فرار کند، درگیر می شوند.
به خاطر یک مشت دلار- کارگردان: سرجیو لئونه
‘A Fistful of Dollars’ (۱۹۶۴)
اولین فیلم از سهگانه معروف «دلار» ساخته سرجیو لئونه، داستان فردی به نام جو (کلینت ایستوود) را دنبال میکند که به دهکده مکزیکی سن میگل وارد می شود و از جنگ قدرت بین دو باند - جان باکستر (ولفگانگ لوکشی) و رامون روخو (جیان ماریا ولونته) مطلع می شود. جو خود را بین دو طرف دعوا می بیند و هر دو را به نفع خود بازی میدهد.
خوب، بد، زشت- کارگردان: سرجیو لئونه
‘The Good, the Bad and the Ugly’ (۱۹۶۶)
این فیلم کلاسیک وسترن با بازی کلینت ایستوود، سه مرد را در سفری پرتنش دنبال میکند که همگی برای رسیدن به ذخیرهای از طلا رقابت میکنند. در این فیلم به کارگردانی سرجیو لئونه، بلوندی با بازی ایستوود (خوب) که یک تفنگدار حرفهای است، شراکت خود را با توکو با نقشافرینی الی والاک (زشت) که یک قانون شکن مکزیکی است، خراب می کند. زمانی که توکو قصد قتل بلوندی را دارد، در طول راه، هر دو از طلای ۲۰۰ هزار دلاری دفن شده در گورستان مطلع می شوند. اما هر مردی اطلاعات متفاوتی در مورد مکان خود دارد، بنابراین آنها باید همدیگر را در حالی که برای یافتن طلا به سفر می روند، زنده نگه دارند. در طول راه، شخصیت آنجل آی با بازی بالی ون کلیف (بد) که یک قاتل ست، در مورد طلا مطلع میشود که منجر به همکاری دوباره بلوندی و توکو شده تا قبل از هر کس دیگری به طلاها برسند.
روزی روزگاری در غرب- کارگردان: سرجیو لئونه
‘Once Upon a Time in the West’ (۱۹۶۸)
زنی از نیواورلئان به یوتا نقل مکان میکند و متوجه میشود که شوهر و خانواده جدیدش کشته شدهاند. پس از آشنایی با راهزن معروفی به نام شاین (جیسون روباردز)، با او همکاری می کند تا قاتل واقعی، فرانک (هنری فوندا) را جستجو کند. آنها همچنین از یک تفنگدار مرموز در ماموریتی برای انتقام کمک میگیرند. کارگردانی این فیلم بر عهده «سرجیو لئونه» است.
بوچ کسیدی و ساندنس کید- کارگردان: جورج روی هیل
‘Butch Cassidy and the Sundance Kid’ (۱۹۶۹)
این فیلم بر اساس داستان قانون شکنان واقعی در زمانی اتفاق میافتد که غرب شروع به متمدن شدن میکند. رهبران یک باند کوچک، بوچ کسیدی و ساندنس کید، با بازی پل نیومن و رابرت ردفورد، در حال فرار از یک موقعیت خاص هستند که بعد از سرقت از قطار تحت تعقیب هستند اما وقتی سرانجام فرار می کنند، به لطف پیشنهاد بوچ، سفرشان آنها را به بولیوی میبرد. کارگردانی این فیلم بر عهده جورج روی هیل بوده است.
شهامت واقعی: کارگردان: هنری هاتاوی
‘True Grit’ (۱۹۶۹)
هیچ چیز مهم تر از اجرای عدالت برای قاتل پدرش نیست، بنابراین متی راس (کیم داربی) برای گرفتن انتقام راهی سفر میشود. او یک مارشال آمریکایی به نام کاگبرن (جان وین) را استخدام می کند تا به او کمک کند تا قاتل تام چنی (جف کوری) را پیدا کند و در طول راه، یک رنجر تگزاسی به نام لا بوئوف (گلن کمپبل) به آنها میپیوندد . در این فیلم به کارگردانی هنری هاتاوی، همه آنها با هم عازم سفری خطرناک میشوند.
این گروه خشن- کارگردان: سم بکینپا
‘The Wild Bunch’ (۱۹۶۹)
این فیلم به کارگردانی سام پکینپا که در سال ۱۹۱۳ اتفاق میافتد، داستان گروهی به نام «The Wild Bunch» را دنبال میکند که قبل از بازنشستگی برای آخرین سرقت تلاش میکنند. هنگامی که پایک بیشاپ یاغی، با بازی ویلیام هولدن، و گروهش برای این کار به مکزیک میروند، در نهایت در آخرین رویارویی خشونتآمیز علیه دشمنان خود قرار میگیرند. در این فیلم ارنست بورگنین، وارن اوتس، بن جانسون و رابرت رایان نیز ایفای نقش می کنند.
کشیش و واعظ- کارگردان: سیدنی پواتیه و جوزف سارجنت
‘Buck and the Preacher’ (۱۹۷۲)
پس از جنگ داخلی، باک (سیدنی پواتیه) به بردگان سابق کمک می کند تا در غرب مستقر شوند. یک کلاهبردار به نام پریچر (هری بلافونته) به گروه می پیوندد و با باک درگیر می شود. اما وقتی گروهی از شکارچیان جایزه به رهبری دشای (کامرون میچل) سعی می کنند برده های آزاد شده را به لوئیزیانا برگردانند، این دو باید یاد بگیرند که اختلافات خود را کنار بگذارند. این فیلم توسط سیدنی پواتیه و جوزف سارجنت کارگردانی شده است.
جوسی ولز یاغی- کاگردان: کلینت ایستوود
‘The Outlaw Josey Wales’ (۱۹۷۶)
پس از کشته شدن خانواده جوسی ولز (کلینت ایستوود) توسط مردان اتحادیه به رهبری سروان تریل (بیل مک کینی)، ولز با پیوستن به ارتش کنفدراسیون به دنبال انتقام است. اما زمانی که جنگ به پایان می رسد، او حاضر به تسلیم شدن و تحویل سلاح هایش نمیشود. جوسی سپس به تگزاس میگریزد و در آنجا با گروهی از مهاجران آشنا میشود تا زندگی جدیدی را آغاز کنند، اما جایزهای بر سرش تعیین شده است.
رقص با گرگها- کارگردان: کوین کاستنر
‘Dance With Wolves’ (۱۹۹۰)
این فیلم با بازی و کارگردانی کوین کاستنر، داستان یک سرباز جنگ داخلی به نام ستوان جان دانبار (کاستنر) را دنبال میکند که او با یک قبیله بومی آمریکا رابطه برقرار می کند و با نزدیک شدن به آنها تصمیم میگیرد زندگی قبلی خود را پشت سر بگذارد و به آنها بپیوندد و در هر مبارزه ای در کنار آنها میایستد. جان همچنین داستان عاشقانه شگفتانگیزی در قبیله پیدا میکند.
نابخشوده- کارگردان: کلینت ایستوود
‘Unforgiven’ (۱۹۹۲)
یکی از چندین فیلم وسترن با بازی و کارگردانی کلینت ایستوود که در آن شخصیت اصلی زنی را پیدا میکند که به سختی از مرگ فرار کرده و باعث میشود که همکاران برای دستگیری مسببان این خشونت جایزه تعیین کنند. دو گروه از قانون شکنان یکی به رهبری ویلیام مانی (ایستوود) و دیگری توسط باب انگلیسی (ریچارد هریس)، در جستجوی مردان پشت این جنایت رهسپار میشوند.
توم استون- کارگردان: جرج پی کوزماتوس و کوین ژار
‘Tombstone’ (۱۹۹۳)
وایات ارپ (کرت راسل) و برادرانش مورگان (بیل پکستون) و ویرژیل (سم الیوت) فکر میکنند که تعقیب کنندگان خود را پشت سر گذاشتهاند و در تامب استون، آریزونا مستقر میشوند، اما وقتی این گروه سه نفره را دوباره پیدا میکنند همه چیز تغییر میکند.
سریع و مرده: کارگردان: سم ریمی
‘The Quick and the Dead’ (۱۹۹۵)
یک زن تفنگدار به نام الن (شارون استون) در یک شهر کوچک مرزی به دنبال انتقام پدرش است که توسط شهردار شهر، هرود (جین هکمن) کشته شده است. در آنجا، او وارد یک رقابت خشونت آمیز با سایر قانون شکنان میشود که همه در آنجا با انگیزه خود را دارند. در این فیلم به کارگردانی سام ریمی، الن تا پای جان برای به دست آوردن عدالت مبارزه می کند. در این فیلم لئوناردو دی کاپریو و راسل کرو نیز بازی میکنند.
ستاره تنها- کارگردان: جان سلیس
‘Lone Star’ (۱۹۹۶)
زمانی که کلانتر محلی سم دیدز (کریس کوپر) برای تحقیق درباره اسکلت ۴۰ سالهای که در صحرای ریو کانتی، تگزاس پیدا شده است، فراخوانده میشود، شروع به کشف رازهای تاریک شهر میکند. دیدز شروع به کسب اطلاعات بیشتر در مورد پدرش، کلانتر افسانهای سابق بادی دیدز میکند، در حالی که تلاش میکند قتل مرموز را حل کند و رازهای شهر را فاش کند.
چراگاه آزاد- کارگردان: رابرت دووال و کوین کاستنر
‘Open Range’ (۲۰۰۳)
در این وسترن به کارگردانی کوین کاستنر، رئیس اسپیرمن (رابرت دووال)، چارلی ویت (کاستنر)، موز هریسون (آبراهام بن روبی) و باتن (دیگو لونا) دوستی نزدیکی با هم دارند که گاوهای خود را در سراسر غرب میرانند. اما زمانی که موز راه خود را به یک شهر کوچک پیدا میکند، با یک کلانتر فاسد (جیمز روسو) و دامدار دنتون باکستر (مایکل گامبون) روبرو می شود که با ترس و خشونت دهکده را اداره می کنند. وقتی موز برنمیگردد، باس و افرادش برای پیدا کردن او میروند.
قطار ۳:۱۰ به یوما- کارگردان: جیمز منگولد
‘۳:۱۰ To Yuma’ (۲۰۰۷)
دامداری به نام دن ایوانز (کریستین بیل) به آریزونا می رود تا قانون شکن معروف بن وید (راسل کرو) را که منطقه را وحشت زده میکند، دستگیر کند. این فیلم که در دهه ۱۸۰۰ اتفاق میافتد، اوان را دنبال میکند که وید را تا قطار همراهی میکند تا در دادگاه محاکمه شود. در طول سفر پرتنش خود در این فیلم که جیمز منگولد آن را کارگردانی کرد، آنها در هر پیچ در مسیر خود به سمت قطار ۳:۱۰ به یوما با خطر مواجه میشوند.
قتل جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل- کارگردان: اندرو دومنیک
'(۲۰۰۷)' The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford
جسی جیمز (برد پیت) یک قانون شکن معروف است که بسیاری در پی دریافت پاداشی هستند که برای سر او گذاشته شده است. اما در حالی که جسی به راه خود ادامه میدهد و برای سرقت بزرگ بعدی خود برنامهریزی میکند، دو نفر از استخدامکنندگان خودش برنامههای دیگری دارند. در حالی که رابرت (کیسی افلک) و چارلی فورد (سم راکول) به جسی حسادت میکنند، تصمیم میگیرند او را بکشند، اما در فیلمی به کارگردانی اندرو دومینیک، همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود.
آپالوسا- کارگردان: اد هریس
(APPALOOSA، (۲۰۰۸
در حال و هوای سال ۱۸۸۰ میلادی، ویرژیل کول (اد هریس) و اورت هیچ (ویگو مورتنسن) در حال سفر به شهرهای بی قانون هستند که از آنها ناامید شدهاند تا عدالت را اجرا کنند. در طول راه، متوجه میشوند که شهر معدنی آپالوسا توسط راندال براگ (جرمی آیرونز)، یک دامدار تازه وارد و یک باند، با ترس و وحشت کنترل میشود. در این فیلم به کارگردانی اد هریس، ویرژیل و اورت باید با هم همکاری کنند تا آنها را به زیر بکشند، اما زمانی که یک بیوه مرموز (رنه زلوگر) به شهر می رسد، پیوند آنها مورد آزمایش قرار میگیرد.
رنگو- کارگردان: گور وربینسکی
(RANGO، '(۲۰۱۱
این انیمیشن وسترن داستان یک آفتاب پرست خانگی به نام رنگو (با صداپیشگی جانی دپ) را دنبال می کند که به دنبال یک بحران هویت، سبک زندگی خود را تغییر می دهد. رنگو به طور تصادفی خود را در یک شهر مرزی به عنوان کلانتر جدید می یابد، جایی که در نهایت نقش قهرمان را بر عهده می گیرد و با برخوردهای هیجان انگیزی روبرو می شود.
جانگوی رها شده: کارگردان: کوئنتین تارانتینو
‘Django Unchained’ (۲۰۱۲)
این فیلم با بازی ستارههایی چون جیمی فاکس، کریستوف والتز، لئوناردو دیکاپریو و کری واشنگتن، داستان شخصیت یک برده به نام جانگو (جیمی فاکس) را دنبال میکند که در یک ماموریت به یک شکارچی آلمانی، دکتر کینگ شولتز (والتز) می پیوندد تا برای پیدا کردن» دو مرد همکاری کنند. زمانی که این دو مرد پیدا می شوند، شولتز به جانگو کمک می کند تا همسر گمشده خود (واشنگتن) را پیدا کند اما متوجه میشوند او را به مزرعهای در میسیسیپی فروختهاند و در نتیجه برای یافتن او سفری را آغاز میکنند. آنها با هم همکاری میکنند تا نقشهای بکشند تا مالک، مزرعه کالوین کندی (دیکاپریو) از آنها در خانهاش استقبال کند تا بتوانند همسرش را نجات دهند.
اگر سنگ از آسمان بیارد- کارگردان: دیوید مکنزی
Hell or High Water (۲۰۱۶)
توبی هاوارد (کریس پاین) پدری مطلقه است که قرار است مزرعه خانوادگی اش را سلب کنند. در تلاش برای ساختن زندگی بهتر برای پسرانش، توبی و برادرش تانر (بن فاستر)، که یک محکوم سابق است، نقشه دزدیهای متعددی را برای بانکی که مزرعه را مصادره می کند، میکشند. در همان زمان، رنجر تگزاسی به نام مارکوس همیلتون (جف بریجز) که نزدیک به بازنشستگی است، می خواهد جلوی آنها را بگیرد.