آرش استاد دانشگاه و همسرش لاله پزشک ده سال است ازدواج کردهاند، آنها دختر شش ساله دارند و زندگی آرام و شادی دارند. بیش از یک سال است آرش به همراه آقای حیدری به پرسونال بلاگر در اینستاگرام تبدیل شده و برنامههای انگیزشی برگزار می کند. شایعه ای در فضای مجازی در مدتی کوتاه همه زندگی او را نابود می کند....
آنچه روایت ناتمام سینما در صدد بازنمایی آن است نقش ویرانگر فضای مجازی است و شاید تذکری برای مکافات عمل. آرش قبل از ازدواج با لاله اشتباهاتی در زندگی مرتکب شده که دخالت بی قاعده دیگران و انتقام جویی اطرافیان باعث حاشیه سازی برای آرش و بر هم زدن همه داشته های او می شود. از سوی دیگر فیلم تلاش دارد نشان دهد انسانهای زیبا و پرادعای صاحب شهرت در این بستر شخصیت های سیاه و سفید و گاه پوشالی اند که ابزار دست عده ای فرصت طلب و بیاخلاق راه گریز و رهایی ندارند. اگرچه تاثیر شایعه در این بستر برای قضاوت شدن توسط دیگران آسیبی اجتماعی است که علت یابی این ویژگی اجتماعی فرصت و بستری مبسوط را طلب می کند. اینکه چرا عده ای برای جبران سر خوردگی خویش با زندگی و آبروی انسانها بازی می کنند و یا چرا بسیاری از مردم جامعه حتی در سطوح تحصیل کرده و فرهیخته آن به خود اجازه قضاوت و یا استفاده از فرصت برای تصفیه حساب های سیاسی بهره می گیرند خود داستانی مجزا و قابل تامل است. آنچه در خصوص فیلم روایت ناتمام سیما باید اشاره کرده انتخاب سوژه تقریباًتکراری و پرداختی بسیار سطحی و بدون نوآوری است. فیلم نامه اثر به ابتدایی ترین شکل ممکن اثر را روایت کرده، که از تهیه کننده فیلم که جز افراد صاحب تجربه در این خصوص است بسیار عجیب بود قبول سرمایه گذاری بر کاری که نه شخصیت پردازی خوبی دارد، تا محتوا و ساختار متفاوتی. اثری شتابزده و قابل پیش بینی که بیشتر به فیملی داستانی شبیه شاید برای شما هم اتفاق بیافتد دارد.
انتهای پیام/