به گزارش خبرگزاری برنا؛ کارلوس کیروش روز گذشته شمع ۷۰ سالگی خود را فوت کرد و به همین مناسبت فدراسیون فوتبال ایران در مطلبی بلند درباره او نوشت:
«کارلوس مانوئل بریتو لئال کیروش؛ این طولانیترین نام جهان نیست اما احتمالاً تا ابد در یاد ایرانیان میماند.
حتی آنها که خیلی با فوتبال میانه ندارند هم او را به خوبی میشناسند: آقای کارلوس کیروش. مردی با خاطراتی پر شور، مشتهایی گره کرده، پیراهن سفید و کت و شلوار سیاه، آماده برای ورود به هر چالش، رقم زننده رکوردهایی فراموشنشدنی و البته با اثرگذاری غیرقابل کتمان بر فوتبال ایران.
او پیش از ایران در تیمهای زیر 20 سال پرتغال، بزرگسالان پرتغال، اسپورتینگ لیسبون، مترو استارز، ناگویا گرامپوس، امارات، آفریقای جنوبی، منچستر یونایتد (دستیار) و رئال مادرید مربیگری کرده بود، حتی در یک بازه زمانی روی نیمکت مربیگری کلمبیا و مصر نشست اما نزدیک به 9 سال با تیم ملی ما در جهان شناخته شد.
9 سال زمان بلندی برای ساختن شیفتگان و البته منتقدان آتشین است. مردی که هر لحظه آماده نبرد بود وقتی سرمربیگری تیم ملی ایران را در سال 2011 پذیرفت که ما از صعود به جام جهانی آفریقا بازمانده بودیم. سرخورده و ناامید از جام ملتهای آسیا به خانه برگشتیم و دنبال نسل جدیدی میگشتیم تا خون تازهای را در رگهای فوتبالمان تزریق کنند.
کیروش به معنای واقعی یک «تیم» ساخت. مجموعهای از بازیکنان که سرشان را جلوی توپ میگذاشتند. به او و پیراهن تیم ملی وفادار بودند و خط دفاعی آهنینی را در آسیا ساختند. این آغاز راهی بود که به صعودی دراماتیک به جام جهانی 2014 برزیل ختم شد. کافی است گلی که «رضا قوچاننژاد» به کره جنوبی در اولسان زد را در ذهن مرور کنید. گلی که با دفع توپ آندرانیک، سماجت گوچی و شلیکی بیمانند به ثمر رسید تا میلیونها ایرانی به آسمان بپرند. گلی کاملاً شبیه به خود کارلوس کیروش. نتیجه سرسختی و تسلیم نشدن حتی در روزی که موقعیتهای زیادی نداشتیم.
صعود به جام جهانی 2018 روسیه و پیروزی مقابل مراکش شبی بیمانند را برای ایرانیان ساخت. همان مراکشی که چهارسال بعد شگفتی آفرین شد. ما تا آخرین ثانیهها شانس صعود داشتیم، درست مثل بازی مقابل امریکا در 2022. اگر در روسیه توپ «مهدی طارمی» توی چارچوب مینشست، اگر در قطر ضربه «سامان قدوس» فقط کمی دقیقتر نواخته میشود ... امان از این اگرهای همیشگی.
کارلوس کیروش با دو صعود پیدرپی که در تاریخ فوتبال ما بیسابقه بود، در کنار رکوردهای تیم ملی در بسته نگه داشتن دروازه و سبک بازی سرسختانه، هویت تازهای به فوتبال ملی ما داد. مقابل آرژانتین در 2014، مقابل اسپانیا و پرتغال در 2018 ما فراتر از آسیا بازی کردیم. درست مثل بازی مقابل ولز در 2022. آن نمایش دلپذیر که با دو گل «روزبه چشمی» و «رامین رضاییان» خلق شد، یک لذت ناب بود. چیزی که فوتبال ما برای سالها در تمنای آن بود. سلحشوری محض و ترکیب مهارت، قدرت بدنی، تاکتیک و البته خواباندن مچ بدشانسیهای تاریخی. هر کس حق دارد از او یک قاب شخصی در ذهن به یادگار داشته باشد اما نمایش درخشان تیم ملی ایران مقابل ولز برای بسیاری از ایرانیان مایه مباهات است. یک قاب چشمنواز از تیمی که رهبرش کارلوس کیروش بود.
مردی که حتی منتقدان سرسختش هم نمیتوانند تاثیرگذاری او را انکار کنند، محبوب بازیکنانش بود. آنها که با مرد پرتغالی کار کردهاند همیشه وفادارانه از او یاد میکنند. او را جنگجویی خستگیناپذیر، مرد لحظههای بحران و استاد مدیریت فضاهای پر آشوب لقب میدهند. میگویند در رختکن و در اردوها چنان به جزییات دقت میکرد و آنها را مهم میشمرد و به پیچ و خمهای جنگهای روانی مسلط بود که بازیکنان این فرصت را داشتند تا فقط روی فوتبال تمرکز کنند. فقط روی توپ، فقط روی سه امتیاز.
درباره تیم ملی فوتبال ایران در عصر کارلوس کیروش، تاریخ با شفافیت بیشتری قضاوت خواهد کرد. باید غبارهای هیجان فرو بنشیند.»
انتهای پیام//