اقتباس؛ راه نجات سریال سازی!

|
۱۴۰۲/۰۴/۱۹
|
۰۰:۳۰:۰۰
| کد خبر: ۱۴۹۴۷۵۸
اقتباس؛ راه نجات سریال سازی!
در سال های اخیر بسیاری از منتقدان و نویسندگان و صاحبان آثار نمایشی در مقام تهیه کننده و کارگردان از محدودیت ژانرها و تکراری شدن سوژه ها گلایه‌مند بودند و در این مسیر شیوه های متفاوتی را پیشنهاد می دادند.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر برنا؛ اقتباس در ادبیات نمایشی یکی از مسیرهای برون رفت از تکرار و کلیشه شدن آثار نمایشی است که می تواند ناجی سریال سازی در تلویزیون و در شبکه نمایش خانگی باشد. در گزارشی با کارشناسان حوزه نمایش موضوع را بررسی می کنیم. 

 یک نویسنده اصلا به اقتباس نیاز ندارد کافی است به زندگی خودش رجوع کند!

 

حسن مشکلاتی: یک نویسنده اصلا به اقتباس نیاز ندارد کافی است به زندگی خودش رجوع کند!

اقتباس یکی از سر فصل های مهم صنایع ادبی است که به خصوص در حوزه ادبیات نمایشی بسیار مهم و موثر است در روزگاری که به دلایل مختلف از جمله ممیزی ها و کمبود سوژه در انتخاب سر فصل های قصه های دراماتیک آنقدر که باید خوش رنگ و لعاب عمل نمی کنیم بدیهی است که اقتباس و مطالعه بر روی آثار بزرگان جهان به خصوص در بحث رمان و نمایشنامه می توانیم به کمک صنعت و تکنیک اقتباس ضمن احترام به آثار نویسندگان بزرگ دنیا تولیدات داخلی ویژه ای را نیز ارائه دهیم. در گزارشی همراه با نویسندگان کاربلد حوزه فیلمنامه و ادبیات نمایشی اقتباس را به عنوان یک تکنیک موثر خلق آثار نو و بکر را بررسی می کنیم.

 الهام گرفتن از داستان ها و قصه های بزرگ و معتبر  چه داخلی و چه خارجی که باتوجه به قدرت و توان ویژگی های مرجع را دارند می تواند آفرینشی دوباره باشد و بازآفریده، اثری مستقل، تازه و بدیع باشد که مخاطبان را به خود مجذوب کند. در بحث اقتباس می توان با برداشت از یک اثر غنی از یک نویسنده صاحب نام با ساختمان و سازه های جدیدی قصه های نو خلق کرد و عملا با این شیوه به تنوع تولیدات نیز کمک کرد.

حسن مشکلاتی، نویسنده در این باره به خبرنگار برنا گفت:

یک نویسنده اصلا به اقتباس نیاز ندارد زیرا اگر به سال های زندگی خودش توجه کند به قدری مطلب و موضوع وجود دارد که می تواند با پرداختن به همان ها بدون نیاز به اقتباس از یک اثر هنری یک اثر نو و خوب را که مخاطبان نیز همیشه به دنبال هستند بسازد.

نویسنده سریال «کت جادویی» بیان کرد: کلمه اقتباس باید از ادبیات ایران حذف شود زمانی که ما این همه موضوع و مطلب داریم که می توانیم با توجه به آن ها یک اثر جذاب بسازیم چرا باید به دنبال یک اثر یا یک کتاب خارجی برویم که بر اساس موضوعات آن قصه بنویسیم. فیلمنامه نویس باید خودش مولف و داستان نویس باشد.

او درباره اقتباس گفت: نمی گویم اقتباس درست نیست اما نیاز چندانی به اقتباس نداریم، ما در ادبیات خودمان و ادبیات خارجی کتاب های بسیار خوبی داریم که با شئونات جامعه ما هم همسنگی دارند و مشکلی ایجاد  نمی کنند اما یک نویسنده باید به نیاز و خوراک فرهنگی مخاطب جامعه خودش توجه کند. شاید برخی از مسائل فرهنگی در آثار اقتباسی نگنجد و ضروری هم ندارد از اقتباس استفاده شود نویسنده می تواند از جامعه خودش استفاده و به روز فکر کند و صحبت کند و جلوی بسیاری از هزینه های بسیار سنگین را بگیرد و ضرورتی هم ندارد که به خاطر صرفا اقتباس این هزینه ها شود.

این نویسنده ادامه داد: نویسنده اگر مطالعه نداشته باشد نمی تواند نویسنده باشد، یک نویسنده ای که برای یک جامعه داستان می نویسد حداقل 50 تا 100 کتاب را مطالعه کرده است و با داستان های بزرگ جهان آشنا است و اگر اینگونه نباشد یک نویسنده چگونه می تواند خوب بنویسد و درست درک کند و به همه نقاط جامعه نگاه کند و نقاط قوت و ضعف جامعه را پیدا کند.

مشکلاتی با مروری در گذشته توضیح داد: جامعه باید نویسنده را انتخاب کند و هر کسی نویسندگی نکند زیرا حاصل آن وضع موجود است. سریال های پر مخاطبی مانند کت جادویی، سفر سبز، پس از باران و ... با کم ترین هزینه ها نوشته و ساخته می شد. آن زمان نویسندگان موافق بودند تا هرشب اسمشان در تیتراژ سریال ها نباشد به شرطی که بینندگان فیلم ها و سریال های خوب ببینند اما ادامه پیدا نکرد و آن چیزی که بسیار می توانست به نفع کل ادبیات نمایشی ما باشد بهم خورد و همه متضرر شدند. اکنون هم می توان آثاری این چنینی نوشت بدون اینکه هزینه های میلیاردی شود.

نویسنده سریال تلویزیونی «نسیم‌رویا» ادامه داد: اگر بنز 2023 به ایران بیاید تعداد معدودی قادر به تعمیر و استفاده آن هستند، افرادی هستند که توانایی کار کردن و یا قدرت استفاده از این ماشین را داشته اند، آثار اقتباسی هم همینگونه است می توان چند اثر مشهور جهان را استفاده کرد تا دلیل انواع برخورد با انواع معضلات فرهنگی را بیان کرد. به عنوان مثال داستایوفسکی «جنایت و مکافات» را هم بر اساس ایده های خودش از حوادث جامعه نوشته است و به آن ها پرداخته است و اگر یک نویسنده ایرانی همان ایده های را برای ساخت یک اثر ایرانی استفاده کند و اقتباس کند باید بررسی کند که چقدر مشکلات جامعه خودش با مشکلات جامعه ای که داستایوفسکی در آن زندگی کرده است نزدیک است و شباهت دارد و می تواند همگن و هماهنگ باشد. می توان گفت 90 درصد مشکلات جامعه ای که داستایوفسکی در آن زندگی کرده است در ایران وجود ندارد زیرا سبک زندگی ها با یکدیگر متفاوت است.

حسن مشکلاتی در پایان گفت: در اساس نباید یک نویسنده‌ای باشد که 5 رمان مطالعه کرده باشد و برای جامعه هم نویسندگی کند زیرا این فاجعه است، اینگونه مسائل موجب می شود افراد ناکارامد روی کار می آیند و به یک موقعیت هایی می رسند که مناسبشان نیست و موجب می شود تا به وضع کنونی دچار شویم.

اقتباس گره گشای قصه های تکراری است!

 

شادمهر راستین : اقتباس گره گشای قصه های تکراری است!

شادمهر راستین، نویسنده سینما و تلویزیون در این باره به خبرنگار برنا گفت: 

اقتباس در تئوری و در تجربه بین المللی بسیار کمک کننده است، تقریبا بهترین آثار سینمایی چه در فروش و چه در اکران عمومی از طریق اقتباس بوده است اما سینما شرایط خاص خود را دارد و ما به دلیل اهمیت زیادی که به کارگردانان دادیم، کمتر گرایش دارند به سمت فیلمنامه دیگری و یا حتی کتاب های دیگری و ایده های خود را مبنای همه چیز می دانند در نتیجه نزدیک به 50 سال است که درگیر کارگردانانی هستیم که قصه های خودشان را هرگونه که دوست دارند می سازند و نتیجه آن را داریم می بینیم. 

نویسنده سریال «من یک مستاجرم» بیان کرد: در عمر 30 ساله ای فعالیت حرفه ای من تقریبا  شاید 30 بار درباره اقتباس مصاحبه کرده ام و عین 30 بار مصاحبه گفته ام اقتباس بسیار مهم است و دلیل اینکه اقتباس صورت نمی گیرد عدم اعتماد تهیه کنندگان دولتی به خصوص به کارگردانان، عدم استقبال نویسندگان از قرار دادن آثار خود به دست فیلمنامه نویسان و کارگردانان و بازار راکت کتاب ها به خصوص کتاب های ایرانی می باشد این سه عامل باعث می شود تا تنها به ایده های کارگردانی سر صحنه بسنده کنیم و آثاری با کیفیت پایین بسازیم. 

شادمهر راستین ادامه داد: فرض بر اینکه ما یک شرایط تولید مناسب، مدیر با سواد، تهیه کننده ای که با سرمایه خود می خواهد ریسک کند و کارگردانی که قبول کرده تا تعریف از دیگری باشد داریم، در چنین شرایطی قاعدتا داستان های داخلی داستان های زیبایی است و می تواند به ساخت فیلم های خوب کمک کند. 

او گفت: مطالعه بسیار در تولید فیلم و سریال های خوب تاثیرگذار است اما واقعیت این است که هرچقدر هم ما بگوییم مطالعه بسیار کمک کننده و خوب است، آنچه که الان جوابگو است چه برای مخاطب و چه گروه تولید کار بزن در رو و فحش دادن به دهه 50 است. 

این نویسنده با بیان اینکه نویسندگان اگر ادبیاتی باشند داستان های خوبی نوشته اند و داستان هایی از واقعیت های روزمره نوشته اند که قاعدتا داستان های روزمره سانسور می شوند، بیان کرد: فرض بگیریم واقعیت های روزمره بدون قاچاق، روابط نامتعارف و ... که بسیار رایج داستان های خوبی است که کتاب های کانون پرورش دارد اما چندین بار تعدیل چاپ شده است چون آن کتاب ها در حوزه محدودی خریدار دارد و زمانی که وارد عرصه سینما می شود مانند کمدی های امروزی نیست. 

او با اشاره به موفقیت سریال «زخم کاری» گفت: آنچه که سریال «زخم کاری» را موفق کرد داستان خوبی بود که نوشته شده بود، تیم خوبی که در نشر چشمه حضور داشتند، اقتباس خوب کارگردان و ... بود، همه این عوامل یک مجموعه است این مجموعه  چرا در کارهای بعدی که باز هم اقتباسی بود انجام نشد؟ به خاطر سانسور، بی سوادی مدیران و جاه طلبی کارگردانان. 

راستین ادامه داد: بی توجهی مخاطب و سازندگان به داستان های معاصر، از آسیب های حوزه اقتباس است در نتیجه به خارج از کشور نگاه دارند و هر چه که در خارج از کشور وجود دارد را به عنوان الگو قرار می دهند و با همون فرمول قدیمی به ساخت فیلم ها می پردازیم. 

شادمهر راستین در پایان گفت: بخشی عمده ای از وضعیت موجود سینما و سریال های نمایش خانگی به مخاطب مربوط است، مخاطب به شدت سهل انگار است و بار مسئولیت چیزی که الان است بخش خیلی کمی از آن به عهده کارگردان و تهیه کننده است. زمانی که با این نوع از فیلم ها اقتباس می کنند که هیچ یک از عواملش حاضر نیستند به عنوان افتخار سینمایی و سابقه کارشان مطرح کنند عملا مخاطب دارد به تمام تلاش ها بی توجهی می کند بنابرااین مخاطبان باید داستان های مختلف و کتاب های مختلف را بخوانند و بفروش برسد تا کارگردان و نویسندگان هم دست به اقتباس از کتاب های پر فروش بزنند. 

انتهای پیام/ 

نظر شما