فرهنگ نهادینه حجاب و عفاف؛ از معماری تا پوشش

|
۱۴۰۲/۰۴/۲۱
|
۱۴:۰۸:۴۹
| کد خبر: ۱۴۹۷۸۹۴
فرهنگ نهادینه حجاب و عفاف؛ از معماری تا پوشش
عفاف و حجاب از دیرباز برای مردم ایران موضوع مهم بوده است، همانگونه که زنان جنوبی باوجود گرمای هوا از پوشش کامل برخوردارند و یا در طول تاریخ معماری ساختمان‌ها به موضوع حریم خانه اهمیت می‌داده است.

به گزارش برنا؛ یوسف ملایی، پژوهشگر، نویسنده و کارشناس فرهنگی در یادداشتی نوشت: 

ایرانیان از دیر باز، نجابت را نیکو ارج می‌نهادند و به باورهای انسانی شان به سختی پایبندی بودند. نیاکان نیک اندیش و پرهیزکار ما با ضرب المثل‌های روشن و درخشان ارزشمندترین رهنمون خویش را در خصوص پوشش به ما ارزانی داشته اند. آنان باورمندی و رستگاری را با عشق برایمان به یادگار نهاده‌اند و هرگز لختی از روسفیدی و عاقبت بخیری مان غافل نمی شدند. تاریخ در پاک سرشتی، سربلندی و پاکدامنی، پیشینیان ما را تحسین می کند. ما نیز می‌بایست شگفتانه تاریخ نسل‌های بعد را در سرمشق گرفتن از اجداد عزتمندمان رقم بزنیم.

بارها شنیده‌ام که برخی از هم‌نوعان، بدپوششی شان را تقصیر اقلیم دانسته و آن را عامل اشتباه خود می‌دانند. اما با اطمینان معتقدم کامل‌ترین، زیباترین، درخشان ترین و بی نظیرترین پوشش ایرانی- اسلامی دنیا را هرمزگانی‌ها داشته اند. آنها به هیچ عنوان گرما، شرجی و آفتاب سوزان را بهانه‌ای برای بدپوششی نمی‌دانستند. نقاب های متنوع موسوم به «برکع» که صورت معصوم شان را می پوشاند،«لچک» که کلاه زرین و زیبای زنانه بود و نمی‌گذاشت تار مویشان، روی ماهشان را تاریک سازد، در زیر جلبیل‌های خوسی و چادرهای رنگی، رستگاری‌شان را اثبات می‌کرد. جامه‌های بلند، شلوارهای زینتی و استفاده از زیور آلات خاص نظیر خلخال، پَدری، ماهک، النگو و ... آنان را سرآمد بانوان دنیا می‌کرد. توی خانواده ها یک باور خیلی پر رنگ بود: «دختر می‌بایست، سنگین و رنگین باشد». ساکنان این سرزمین همواره با جان و دل به باورهایشان پایبند بودند. بنابراین گرما، علی رغم عدم امکانات سرمایشی، معماری آپارتمانی و مشاغل آن زمان ها مانع بدپوششی نبود.

معماری نجیبانه

امروزه دلخوشیم که تحت عنوان معماری مدرن، منازلمان آپارتمانی، ورودی‌های مشترک، راهروهای تنگ، آشپزخانه‌های اُپن و جزیره‌ای و ... شده است. اما گذشته اینگونه نبود، تنها بستگان درجه یک با مدیریت و نظارت سختگیرانه ریش سفیدان در حیاط های بزرگ و آن هم به شکل مجزا در کنار همدیگر زندگی می کردند. حتی ورودی‌ها، پستوها، اندرونی ها و معماری‌ها متفاوت و نجیبانه بود. کوپلی که بر درب ورودی می کوبیدند برای زنان سبک و برای مردان سنگین تر بود، بنابراین صاحبخانه می دانست که یک بانو یا یک مرد پشت در است تا شخصی که به استقبالش برود نیز مشخص شود.

اندیشه‌های ضد ارزشی

واقعیت امر، اتاق‌های فکری در بیرون از مرزهای جغرافیایی این سرزمین برای پوشش ما بنابر سلایق، علایق و منافع خودشان، طراحی می‌کنند. بدتر از آن اغلب ما نیز مثل عروسک‌های خیمه شب بازی به هر سازشان می‌رقصیم. شوربختانه فرهنگ و هویتمان را نشانه رفته‌اند و بیشتر ما هم تحت عنوان مُد روز به گرمی از آنها استقبال می کنیم.

پاکدامنی مستلزم نگرش دیگری است

تصمیم‌سازان جامعه باید پاسخگوی این وضعیت فعلی جامعه ما باشند. ویژگی جامعه سالم؛ با جامعه فعلی ما متفاوت است. ضمن اینکه باید نگرش و ذائقه شهروندان را تغییر داد، باید به جای اجبار و اکراه، با ایجاد اتاق فکر و سرمایه‌گذاری کلان، نقشه‌های شوم دشمنان را خنثی کرد. جنگ نرم، جنگ اقتصادی و سیاسی به اندازه جنگ فرهنگی که البته در پوشش جنگ نرم قلمداد می‌شود مخرب نیست. اگر منطقی باشیم و متعصبانه موضع نگیریم به نظرم اینک ما در جنگ نابرابر فرهنگی، نهاجم سنگینی متحمل شده ایم. طلاق‌های عاطفی، جدایی‌ها، اختلافات شدید خانوادگی و ... موید این موضوع است. بنابراین جامعه‌ای می‌تواند در آن زندگی زیبا جریان یابد و آرامش و امنیت را به شهروندانش پیشکش کند  که پاکدامنی و پرهیزکاری؛ حجاب و عفاف در آن رعایت شود. پوشش بیرون از حریم منزل با پوشش درون منزل  متفاوت باشد. جامعه سالم، سزاوار انسان‌های سالم است و انسان های سالم باید پندار پاک، گفتار معطر به مثل گل و کردار نیک داشته باشند.

تاثیر گسترش تذکر زبانی در جامعه و نتایج مثبت آن در توسعه فرهنگ

در جامعه‌ای که جای ارزش‌ها را ضد ارزش‌ها محاصره کرده است، توسعه فرهنگ باید با ابزار و عناصر فرهنگی اتفاق بیفتد. اغلب انسان‌ها، از زبان بازی خسته شده اند و عملکرد افراد را ملاک قرار می دهند. در این مقوله، این موضوع و موارد مرتبط را مورد کنکاش قرار می‌دهم.

دانش و مهارت

قطعا هر فعالیتی در هر سطحی، مستلزم دانش عمومی و اختصاصی و همچنین مهارت بیان، نوع گفتمان، زمان و مکان ارائه و ... است. آموزش، حلقه مفقوده و عدم آن، عامل اصلی پسرفت ما در هر زمینه ای است. آنچه به سرعت و دقت تحقق اهداف مساعدت قابل توجهی خواهد کرد بدون تردید آموزش و مشاوره است. اما در جوامع سنتی ما، بیشتر از کنار این اهرم‌ها و عوامل پیش برنده به سادگی و سهل انگاری عبور می‌کنند.

زبان تذکر

زبان تذکر باید عملی و عملیاتی باشد. باید شیرین و دلپذیر باشد. زبان باید به مدارجی برسد که به جای نیش، نوش آن احساس شود. این روزها با گسترش فضای بی دروپیکر مجازی، هر شخص بدون سواد رسانه‌ای، رسانه‌های زیادی در اختیار دارد و می‌تواند با زبان تند خود، حال خوش خیلی‌ها را خراب کند. دامنه موج این ناخوشی مسری، روزانه بخش زیادی از جامعه را تحت تاثیر اثرات مخرب و منفی خود قرار می دهد. با این توضیح می توان فهمید که اقسام مختلفی از زبان تذکر در جوامع هم هست و هر روز نیز ممکن است تغییر کنند و یا بیشتر شوند. پس باید زبان‌های تذکر را فهمید، تاثیراتشان را درک کرد و برای به خدمت گرفتن آنها، برنامه های حساب شده و کاربردی بنویسیم.

 تذکر در توسعه فرهنگ

به اعتقاد من، کار از تذکر زبانی برای توسعه فرهنگ گذاشته است. زبان نوشتاری، زبان گفتاری، زبان تصویر، زبان صدا، زبان احساس، زبان مجازی، زبان نگاه و ... باید به اتفاق بسیج شوند و طرحی نو دراندازند. فرهنگ یک امر زیر ساختی است و مستلزم کار عمیق، مستمر و هدفمند است. فرهنگ، مهم ترین و ارزشمندترین اصول زندگی انسان هاست.

فرزانگی و فرهیختگی، ارزش است زیرا از بزهکاری، تخریب اموال عمومی و خصوصی، تنش، هزینه های مازاد و از هزاران اتفاق ناگوار در جامعه جلوگیری می‌کند و موجب پویایی، شادکامی، رفاه و ارزش‌های انسانی در جوامع می‌شوند. بنابراین تا دیرتر نشده است باید اساسی‌تر اندیشید و نگذاریم اندیشه هایمان مشمول مرور زمان شوند.

 

نظر شما