به گزارش خبرگزاری برنا؛ متن این یادداشت به شرح ذیل است:
یکم: ملت ایران و همه شیعیان و بلکه مسلمانان با روشنبینی و آیندهنگری از عاشورا یک فرهنگ ساختهاند. نشانههای این فرهنگ در ادبیات و موسیقی و سنتهای عزاداری به روشنی دیده میشود. جواد شبّر با دقت و شکیبایی تحسینبرانگیزی، شعر شاعران با هر گرایشی را درباره کربلا و عاشورا، از همان زمان حادثه حماسه کربلا تا روزگار ما در ده جلد با عنوان «ادب الطّف» منتشر کرده است، نشانهای از تبدیل عاشورا به یک فرهنگ.دیشب در مجمع اسلامی لندن، نشانههای این فرهنگ جلوهگر بود.
با آراستگی تمام مجمع سیاهپوش شده بود، عزاداران حسینی از کودک و پیر و جوان همه سیاه پوشیده بودند. مراسم خواندن دعا و مجلس وعظ و مرثیهخوانی انجام شد و در پایان نیز همه عزاداران قیمه امام حسین گرفتند. نمیدانم دقت کردهاید، این قیمهها مزه دیگر و عطر دیگری دارد! با همیشه فرق دارد. همین نذریها ممکن است کوچک به نظر برسد، اما نشانههای یک فرهنگ است.
دوم: این فرهنگ خاص شیعیان نیست! نباید به گونهای رفتار کرد که فرهنگ عاشورا که میتواند و چنان ظرفیت و ژرفایی دارد که همه ملت ایران را در دفاع از آزادی و آزادگی و عدالت و گسترش و تعمیق فرهنگ ایثار و فداکاری..
در یک مجموعه قرار دهد، وسیله دوگانگی یا چندگانگی شود. من شاهد بودهام که در ایام عزاداری دهه اول محرم، در روستای مهاجران، هموطنان ارمنی ساکن ده حُمریان، ده همسایه، در عزاداری شرکت میکردند و نذری میپختند و زنان ارمنی روسری سیاه یا تیره رنگ به سر میکردند. با هوشمندی تمام در مراسم تعزیه در اراک که مراسم یگانهای بود و تمام شهر و بازار عرصه و ساحت اجرای تعزیه میشد، در بخشی از تعزیه شاهد بودیم که جمعی نصارا (مسیحیان) برای یاری امام حسین(ع) به کربلا آمده بودند!
این موارد فراتاریخی و فراواقعیت است، اما از تاریخ و واقعیت مهمتر است. وقتی یک حادثه تبدیل به فرهنگ میشود، باید آن را در ساحت فراتاریخ و فراواقعیت قرار داد. در واقع کربلا و عاشورا تبدیل به یک اثر هنری میشود که مخاطب عام دارد.
دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
نظر پاک تواند رخ جانان دیدن
که در آیینه نظر جز به صفا نتوان کرد
در آینه عزاداری محرم و عاشورا، از زاویه انسجام ملی و فرهنگ ملی نظر کنیم.
یادداشتی از عطاالله مهاجرانی