به گزارش برنا؛ حجتالاسلام باقری در سخنانی با اشاره به حدیث ثقلین، بر لزوم پرداختن به قرآن و عترت تأکید کرد و گفت: پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در آخرین وصیتشان فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بهما لَنْ تَضلُّوا أبَداً و إنّهما لَنْ یَفْتَرِقا حَتى یَرِدا عَلَیَّ الحَوْضَ»؛ حضرت بر اهمیت به قرآن و عترت تأکید کرده و میفرماید که این دو را محکم بگیرید و این دو همیشه با هم هستند و از یکدیگر جدا نمیشوند.در حدیث شریفی امام کاظم به نقل از امام سجاد میفرماید «الإمامُ یَهْدی إلَی الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَهْدی إلی الإمامِ»؛ امام، به سوی قرآن و قرآن به سوی امام هدایت میکند؛ این مسئله دستور العملی مبنی بر این است که امام، جامعه را هدایت میکند که قرآن بخوانید و به آن عمل کنید؛ قرآن هم جامعه بشری را دعوت میکند که امام را بشناسند و مطیع امر امام باشند.
وی افزود: حالا ببینید در ایامی که متعلق به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام است و امام هم شریک قرآن است و او کفو قرآن و همسنگ آن است، در نهضت اباعبدالله الحسین قرآن چه جایگاهی داشته است؟ حضرت سیدالشهدا در اول نهضتشان که ولید ابن عتبه والی مدینه امام را به بیعت فرا خواند، حضرت ابتدا آیه شریفه «اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» را خواندند؛ یعنی ما خاندانی هستیم که گناه و معصیت و خطا و اشتباه از وجود ما به دور است. شما من را به بیعت با یزید فراخواندید. بعد که مروان آن بی ادبی را به سید الشهدا کرد، حضرت آیه 156 سوره بقره خواند: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ». امام قدم به قدم به عنوان پیام قیامش آیاتی را از قران خواندند. هنگام خروج از مدینه که در واقع روز اول نهضت اباعبدالله الحسین محسوب میشود، حضرت آیه 21 از سوره مبارکه قصص را خواند: «فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ». بعد با اهل و عیالش راه افتادند و به مکه مشرف شدند. امام به مکه که رسید آیه 22 سوره قصص را خواند «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیلِ».
حجت الاسلام باقری ادامه داد: سپس یزید نامهای به مدینه و اهل قریش به ویژه به بنیهاشم نوشتند. مردم نامه را به امام رساندند و بعد امام آیه 41 سوره یونس را خواند که آن آیه گویای جدایی اسلام از کفر و تبری مقابل پیامبر با کفار و منکرین خدا است. «وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ». حضرت هنگام خروج از مکه به سمت کوفه، با ممانعت نیروهای امنیتی حاکم مکه مواجه شدند. امام باز آیه 41 سوره یونس را خواند «وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لِی عَمَلِی وَلَکُمْ عَمَلُکُمْ ۖ أَنْتُمْ بَرِیئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَأَنَا بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ.» امام بعد از آنکه به کربلا رسید و در کربلا مستقر شد، صبح عاشورا اتمام حجت میکند، میفرماید ای مردم سخن مرا بشنوید و در کار من شتاب نکنید تا شما را به آنچه که بایسته است اندرز بدهم و انگیزه آمدنم را بیان کنم؛ اگر عذر من را پذیرفتید و سخنم را تصدیق کردید و با من از در انصاف وارد شدید، سعادتمند خواهید شد، اما اگر عذرم را نپذیرفتید و با انصاف رفتار نکردید... و بعد به این آیه اشاره کرد «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقَامِی وَتَذْکِیرِی بِآیَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَلَا تُنْظِرُونِ»؛ این آیه، مربوط به احتجاج حضرت نوح با قومش است. سپس آیه 196 سوره اعراف را خواند: «إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتَابَ وَهُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ».
وی افزود: پس قدم به قدمِ امام با قرآن است و قرآن با امام. امام، جامعه را به قرآن دعوت به خدا میکند، چون امام، «داعی إلی الله» است. امام از جانب خدا مأمور این است که جامعه بشری را با خدا آشنا کند. بزرگترین داغ و مصیبتی که در کربلا به امام حسین وارد شد، با حضرت علی اکبر بود. ایشان خطاب به ابن سعد ملعون فرمود خدا نسل و آیندگان تو را قطع نسل کند که باعث شهادت و قتل فرزندم علی اکبر شدید. سپس آیات 33 و 34 سوره آل عمران را خواند. «إِنَّ اللّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمینَ؛ ذُرِّیَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ.» همچنین امام حسین علیهالسلام وقتی بالای سر مسلم ابن اوسجه آمد، فرمود ای مسلم ابن اوسجه خدا تو را رحمت کند، بعد این آیه را خواند: «فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا.» اصحاب امام میآمدند اذن میدان بگیرند، امام بخشی از این آیه را میخواند: «فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ... ». پس اینجا نتیجه میگیریم که قرآن و عترت همیشه با هم هستند. وقتی در صبح جمعهای که منجر به ظهور حضرت ولیعصرعجلالله تعالی فرجه میشود، جبرئیل امین نازل میشود و خبر ظهور حضرت را به امام عصر میرساند، امام آیات آخر از سوره مبارکه زمر را میخواند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ» و جالب این است که امام در زمان حیاتشان جامعه را با کلام قرآن، دعوت به خدا کردند و به مناسبتهای مختلف قرآن خواندند. پس از شهادتشان نیز سر بریده سیدالشهدا هم قرآن خوانده است.
این سخنران مذهبی ادامه داد: حتی پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، سر مطهر آن حضرت قرآن را تلاوت میکرد. یکی از این آیات، آیه9 سوره مبارکه کهف بود: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا». سر بریده سیدالشهدا در مجالس متعدد آیه 227 سوره شعرا را خواند «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.» ما هم به تأسی از ارباب بی کفنمان حضرت اباعبدالله الحسین جلسات روضهمان و هیئتمان را با قرآن شروع کنیم تا قرآن و عترت با هم باشد. حتی این کار را در مجموعههای اداری و جمعهای خانوادگی انجام دهند. شوکت قرآن و حرمت آن را روز به روز که میگذرد حفظ کنیم.
انتهایپیام/