گروه علمی و فناوری خبرگزاری برنا؛ سالها است که صاحبنظران حوزۀ پویانمایی از خلأهای موجود در این عرصه میگویند، در عین حال شاهد تلاش جدی، سنگین و پرهزینۀ شرکتهای بزرگ آمریکایی همچون دیزنی برای تصاحب فکر کودکان و نوجوانان کشورهای مختلف جهان از جمله ایران هستیم.
بارها مطالبی دربارۀ نشانهشناسی انیمیشنهای آمریکایی در فضای رسانهای کشور منتشر شده است که نشان میدادند، آمریکاییها و سرمایهگذاران آثار سینمایی و پویانمایی آنها چطور بدون اشاره مستقیم، مفاهیمی مانند تناسخ را در قلب و جان مردم در سنین مختلف جاری میکنند. آثار هالیوودی به طور معمول یک جهان رویایی را ترسیم میکنند که قوه خیال کودک را درگیر میکند و ما به ازای عینی روی زمین ندارد و هرآنچه میخواهند را در همان جهان فانتزی نشان میدهند.
کارخانۀ کودک شرکت در پویانمایی بچه رئیس، جهان رویایی «روح» یا سرزمین اسرار آمیز پویانمایی «شانس» همه زیستجهانهایی هستند که برای کودکان ساخته شدهآند تا اندیشۀ فلسفی غرب را به کودکان ارائه دهند.
رویا شهر را میتوان یک تلاش قابل قبول در زیستبوم پویانمایی ایران دانست تا مفهومی دینی را به زبان هنر و ساده برای کودکان تشریح کند، بسیاری از پیامهای نویسندگان و تیم تولید در قالب نشانهها به مخاطب عرضه شده است. داستان پویانمایی در دو شهربه عنوان «رویا شهر» و «شینا شهر» میگذرد که هرکدام نمادی از یک سبک زندگی هستند، رویا شهر نمایی از تمدن غرب است و شینا شهر نماد تمدن اسلامی محسوب میشود که نویسندگان سعی میکنند با خرده روایتهایی که در طول داستان میسازند، ارزشهای آن را نشان دهند.
رویاشهر سرزمینی آباد و سرسبز مملو از امکانات مادی همچون وسایل پرندۀ پیشرفته و ارتشی قدرتمند است که مردمش چنان مسخ شدهاند که تصور میکنند این مواهب به سبب جانفشانی قهرمانان آنها به دست آمده است اما در واقعیت این پیشرفت مادی دلیلی جز چپاول منابع سایر ملتها از جمله اهالی شینا شهر ندارد.
نقش اول این پویانمایی که نوجوانی با علاقۀ فراوان به ابر قهرمان شدن است که تمدن خود را در خطر میبیند و برای نجات آن به شینا شهر میآید، جایی که مردم در حال تعریف سرگذشت خود هستند و برخی نیز با حسرت از اینکه در رویا شهر زندگی نمیکنند، سخن به میان میآورند. شخصیتهایی نیز در این میان با آرزوی مهاجرت به رویا شهر به نمایش در میآیند که ازتحمل سختیهای مسیر خسته شدهاند.
لزوم اتحاد میان همۀ سلایق و علائق موضوع مهم دیگری است که این فیلم با معرفی هریک از شخصیت ها به عنوان نمادی از گروهی ازمردم به آن میپردازد، پویانمایی بدون اینکه درگیر کلیشهها شود و بیان مستقیم را در پیش بگیرد، نشان میدهد که چطور جمع شدن پیرامون یک انسان دانا و تلااش برای پیروزی بر اهریمن و نیروی متجاوز ضروری و مفید است.
نکتۀ جالب توجه دیگر عاری نبودن پویانمایی از شخصیتهای فانتزی است که جذابیت کار را برای مخاطب کودک و نوجوان افزایش میدهد، شخصیت نوچ نوچ است که همواره همراه شخصیتهای پویانمایی حرکت میکند تا جذابیت بیشتری به این انیمیشن بلند کودک و نوجوان داده شود.
پویانمایی رویاشهر به طرز هنرمندانهای و به آرامی موضوع کار را به ظهور حضرت حجت (ع) ارتباط میدهد و بدون اینکه گاردی از سوی مخاطب مقابل خود ایجاد کند از اتفاقات خوبی در هنگامۀ ظهور مانند نو شدن همه چیز و رفع مشکلات صحبت میکند.
نمایش موضوعاتی مانند مسخ شدگی برابر سیاستمداران در جوامع غربی، پراکنده شدن آنها در برابر حق و سست بودن مبانی فکری تمدن غرب هم با ظرافت خاصی در فیلم وجود دارد، قهرمان اصلی پویانمایی در حین داستان متوجه میشود که ابرقهرمانان کارهای نیستند و سرنوشت جهان به دست کس دیگری است.
به طور کل زیستبوم پویانمایی ایران به عنوان یک عرصۀ خلاقانه و امروزه تا حد زیادی دانشبنیان به طور قطع نیازی جدی به تولید آثار مشابه با رویا شهر دارد که بتواند پیامهای جدی و سنگین را به وسیلۀ زبان نرم پویانمایی به نسل کودک و نوجوان کند به خصوص که شخصیت اصلی انسانها در دورۀ کودکی شکل میگیرد بنابراین سخن از مفاهیم دینی با زبان هنر امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
انتهای پیام/