فرزاد وجیهی
همچنین ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟص داﺧﻠﯽ نشانگر ارزش ﺗﻤﺎم کالاهای ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪه و ﺧﺪﻣﺎت ﯾﮏ ﮐﺸﻮر در طی ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ، در حالی که در تورم شاهد اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺪاوم قیمتها در دورههای زﻣﺎﻧﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ هستیم. رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ ﯾﮏ چرخه اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺖ که ﺑﺎ رشد هسته و ﻧﺮخ ﺑﺎﻻی ﺑﯿﮑﺎری و ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺪام قیمتها همراه اﺳﺖ که هر دو عامل بیانگر فاجعه اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺰرﮔﯽ ﺑﺮای ﯾﮏ ﮐﺸﻮر هستند؛ زیرا تلاش ﺑﺮای اصلاح ﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ، ﻋﺎﻣﻞ دﯾﮕﺮ را ﺗﺸﺪﯾﺪ میکند.
همچنین در رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ ﻧﺮخ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﺎهش مییابد. رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی را به زﺑﺎن ﺳﺎده میتوان به ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻣﻘﺪار ﺗﻮﻟﯿﺪهای ﯾﮏ اﻗﺘﺼﺎد در ﯾﮏ ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ ﻣﺸﺨﺺ معمولاً یکساله ﺗﻌﺒﯿﺮ کرد که اﯾﻦ ﻧﺮخ ﻧﺴﺒﺖ به ﺳﺎل گذشته آن اﻗﺘﺼﺎد مقایسه میشود. این عامل ﺳﺒﺐ ﺑﯿﮑﺎری میلیونها ﻧﻔﺮ میشود و وﺿﻌﯿﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﺎﺑﺴﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺮای ﻗﺸﺮ ﺿﻌﯿﻒ به وﺟﻮد میآورد. در این دوره ﺗﻮﻟﯿﺪ، درآﻣﺪ، اﺷﺘﻐﺎل و ﺗﺠﺎرت دچار افت ﺷﺪﯾﺪی میشوند. در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ ﯾﮏ ﻣﺜﺎل ﮐﺎﻣﻠﯽ از اﯾﻦ اﺳﺖ که چگونه ﺗﺠﺮﺑﯿﺎت زﻧﺪﮔﯽ واﻗﻌﯽ میتواند تئوریهای اﻗﺘﺼﺎدی پذیرفته ﺷﺪه و نسخههای ﺳﯿﺎﺳﺖ ﮔﺬاری ﭘﻮﻟﯽ ﻧﺎدرﺳﺖ را زﯾﺮ سؤال میبرد.
آثار مخرب رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ ﺑﺮ اﻗﺘﺼﺎد
کاهش رﺷﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺼﯽ داﺧﻠﯽ همزمان ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ قیمتها در جامعه، به ﻣﻌﻨﺎی فاجعه ﺑﺰرﮔﯽ در اﻗﺘﺼﺎد ﯾﮏ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ که ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﮑﺎری به واسطه کاهش ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺗﻌﺪﯾﻞ نیرو انسانی ﺑﻨﮕﺎههای اﻗﺘﺼﺎدی و شرکتها میشود. شرکتها و کارخانههای ﺗﻮﻟﯿﺪی زﯾﺎدی در این دوره ورﺷﮑﺴته میشوند و در ﭘﯽ اﯾﻦ ﻣﺼﯿﺒﺖ اﻗﺘﺼﺎدی درآﻣﺪ ﻣﺮدم شاهد کاهش در ﺑﺮاﺑﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﺴﺘﻤﺮ قیمتها و ﺧﺪﻣﺎت هستند. اﯾﻦ ﻗﺪرت ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪه هرگونه ﻣﯿﻞ ﺧﺮﯾﺪ را در اﻗﺘﺼﺎد کاهش میدهد. همچنین ﮐﻢ ارزش ﺷﺪن روز به روز ارزش ﭘﻮل آن ﮐﺸﻮر و کاهش رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی که چرخه اﻗﺘﺼﺎد کلان ﮐﺸﻮر را ﮐﻨﺪ میکند؛ از دیگر آﺛﺎر ﻣﺨﺮب رکود ﺗﻮرﻣﯽ اﺳﺖ.
حالا که ﺑﺎ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ وﺿﻌﯿﺘﯽ که ﯾﮏ اﻗﺘﺼﺎد میتواند به آن دﭼﺎر ﺷﻮد آﺷﻨﺎ ﺷﺪﯾﻢ، بد نیست ﻋﻠﺖ ظهور اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ را ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﯿﻢ: اﻏﻠﺐ ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن اﻗﺘﺼﺎدی تنها ﻋﻮاﻣﻞ اﻗﺘﺼﺎدی را دﻟﯿﻞ ﺑﺮ ﺑﺮوز رکود تورمی نمیدانند، ﻋﻮاﻣﻠﯽ ﭼﻮن ﻣﯿﺰان ﮐﺎراﯾﯽ سیاستهای ﭘﻮﻟﯽ و ﻣﺎﻟﯽ، ساختار بودجهای دوﻟﺖ، ﻣﯿﺰان پسانداز و سرمایه ﮔﺬاری، الگوهای ﻣﺼﺮف و ﻣﯿﺰان ﻧﻘﺶ دوﻟﺖ در اقتصاد که ﮐﻨﺎر هم سبب ﺑﺮوز و ﯾﺎ ﺗﺸﺪﯾﺪ اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺖ خواهد ﺷﺪ. ﺑﺮای ﻣﺜﺎل اﻓﺰاﯾﺶ هزینههای ﺗﻮﻟﯿﺪ، ﻋﺪم ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی دﻗﯿﻖ و اﺻﻮﻟﯽ، ﺳﺮدرﮔﻤﯽ سرمایه ﮔﺬاران، ﻋﺪم اﺳﺘﻔﺎده بهینه از سرمایه و ﻧﺎﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی در طی ﯾﮏ دوره ﻣﻮﺟﺐ رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ خواهد ﺷﺪ.
راه حل خروج از وضعیت رکود تورمی
دوﻟﺖ ﺑﺎﯾﺪ هرچه سریعتر ﺑﺎ روشهای ﻣﻮﺛﺮ به ﮐﻨﺘﺮل اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه اﻗﺪام ﮐﺮده و ﺷﺮاﯾﻂ را به ﺣﺎﻟﺖ اول ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪ ﺗﺎ از ﺧﺴﺎرتهای ﺑﺰرگ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی ﮐﻨﺪ. دﯾﺪﮔﺎه ﭘﻮﻟﯽ اﯾﻦ اﺳﺖ که هدف اﺻﻠﯽ اﻗﺘﺼﺎد کلان ﺑﺎﯾﺪ کاهش ﺗﻮرم ﺑﺎﺷﺪ، کاهش ﺗﻮرم ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ در ﮐﻮﺗﺎه ﻣﺪت موجب کاهش رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی و اﻓﺰاﯾﺶ ﺑﯿﮑﺎری شود؛ اما این بهای ﺑﺎ ارزﺷﯽ اﺳﺖ که ﺑﺮای کاهش تورم ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺮداﺧﺖ. ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از راهحلهای رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ اﻓﺰاﯾﺶ عرضه ﮐﻞ از طریق سیاستهای طرف عرضه اﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺳﺎزی و ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻘﺮراﺗﯽ ﺑﺮای کاهش هزینههای ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﮐﻨﺘﺮل دستمزدهاست که اﯾﻦ ﻣﻮارد زﻣﺎنﺑﺮ اﺳﺖ، و از طرفی اﮔﺮ فشار تورم ﺑﺮ هزینهها به دﻟﯿﻞ اﻓﺰاﯾﺶ ﻗﯿﻤﺖ جهانی ﻧﻔﺖ و ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ، راه ﺣﻞ رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ آﺳﺎن نخواهد ﺑﻮد.
همچنین، ﺗﺪاﺑﯿﺮ ﻻزم ﺑﺮای ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ ﺗﻮرم ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﺗﺪاﺑﯿﺮ ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﺑﺮای رﮐﻮد اﻗﺘﺼﺎدی هستند که دولتها ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ اصلاح ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی، اﻓﺰاﯾﺶ رهوری ﺗﻮﻟﯿﺪ و ﺻﻨﻌﺖ از ﺷﺪت رﮐﻮد ﺗﻮرﻣﯽ کاسته و در دراز ﻣﺪت ﺑﺎ ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻮاﻧﻊ اﻗﺘﺼﺎدی و تغییرندادن سیاستها به درﻣﺎن اﯾﻦ ﭘﺪﯾﺪه ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ.