به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، عبور از کلیشه های مرسوم در روابط با جهان و تغییر در نگرش به حوزه دیپلماسی، سرفصل و بنیاد برنامه های آیت الله سید ابراهیم رئیسی در نگاه به جهان بود. بر مبنای همین برنامه هم از همان شهریور 1400 تا امروز که نزدیک به هزار روز در رأس مسئولیت بوده، در آفریقا و آمریکای جنوبی در آسیای و کشورهای همسایه در تکاپوی تأمین حداکثری منافع است.
مروری بر مهمترین سفرهای رئیس جمهور
هر چهل روز یک سفر خارجی، برآیند کمی سفرهای رئیس جمهور است که با اجلاس شانگهای در تاجیکستان آغاز شد. در هزار روز از دوران مسئولیت دولت؛ آیت الله رئیسی به تاجیکستان، ترکمنستان، روسیه، قطر، عمان ترکمنستان، نیویورک(نشست سازمان ملل متحد)، ازبکستان، قزاقستان، چین، سوریه، اندونزی، ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا، کنیا، اوگاندا، زیمباوه، آفریقای جنوبی، ازبکستان، عربستان، ترکیه، اندونزی، پاکستان، الجزایر کشورهای مقصد رئیس جمهور بوده است. در برخی از این مقاصد مانند تاجیکستان و ترکمنستان و آفریقای جنوبی، منظور حضور شرکت در نشست های مهمی چون شانگهای، اکو و بریکس بوده و در برخی دیگر سفر به منظور گسترش روابط دو جانبه انجام شده و اسناد مهم ارتقا روابط در حوزه های مختلف صورت گرفته است. برای مثال تنها در یک سفر به ونزوئلا 29 سند همکاری در عرصه اقتصادی و سیاسی میان هیات کشورها اعزام شد.
دیدار با ایرانیان مقیم کشورهای مقصد و نیز جلسات گاهی طولانی با صاحبان صنایع و تجار کشورها از مهمترین برنامه های رئیس جمهور و هیأت همراه بود.
اگر این سفرها را بر مبنای جغرافیای مقاصد دسته بندی کنیم می توان به فهرست زیر از مناطق و اهمیت هریک از آنها برای ایران رسید:
کشورهای همسایه و منطقه: یکی از مهمترین انتقادات مطرح شده به سیاست خارجی کشور، پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم؛ بیاعتنایی به روابط با همسایگان بود. در راستای پایان دادن به ایی بی اعتنایی، پایتخت کشورهای همسایه از آنکارای ترکیه تا دوحه قطر میزبان رئیسجمهور ایران بودند. در همین راستا یکی از مهمترین و البته چالشیترین پروندههای ارتباط با همسایگان بسته شد و تهران توانست سردی و تنش موجود در روابط خود با ریاض را مدیریت کرده و دور تازهای از روابط میان ایران و عربستان آغاز شود. اهمیت این رابطه برای دو همسایه از یک سو و کشورهای منطقه و کل خاورمیانه از سوی دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست. عادی سازی روابط با ریاض در راستای سیاست تنش زدایی با منطقه بود و توانست آغازگر دومینویی از کاهش تنش ها در منطقه باشد و روابط جمهوری اسلامی ایران با جهان عرب مانند مصر آرام آرام به مدار منطق و آرامش بازگردد. در تحلیلی فراتر میتوان این آغاز رابطه را یکی از مهمترین بسترهای زمینه ساز برای عادی سازی روابط سوریه با اتحادیه عرب از یک سو و آغاز سامان در عرصه سیاست لبنان تحلیل کرد.
اهمیت روابط با همسایگان تنها محدود به دستاوردهای سیاسی و دیپلماتیک نبود، دولت سیزدهم توانست با آغاز اجرای پروژه خط آهن تهران-آستارا در حوزه ترانزیت به یک محور مهم در منطقه تبدیل شود. بررسی اهمیت سیاسی و اقتصادی این خط آهن گرچه موضوع این گزارش نیست اما ظرفیت بزرگ نهفته در این پروژه میتواند کشور را در خنثی سازی تحریم ها بیش از پیش یاری کند.
مجموع سیاست های دولت سیزدهم و رویکرد شخص رئیس جمهور به کشورهای همسایه، مورد استقبال همتایان خود هم قرار گرفت که می توان حضور متعدد آنها در تهران را نشانه آن دانست.
قدرتهای کنونی و آینده جهان: نگاه متوازن به قدرت های غربی و شرقی، به عنوان اصل مهم در دکترین سیاست خارجی دولت، درست آن زمان که نگاه به غرب در گذشته، دیپلماسی کشور را به اتفعال رسانده بود، سبب شد که تهران در مسیر اجرایی شدن قراردادهای مهمی چون سند همکاری های راهبردی با چین مصمم گام بردارد. چین ابرقدرت کنونی جهان، با رشد اقتصادی 5 درصد می تواند در آینده اقتصادی ایران و منطقه تأثیر چشمگیری داشته باشد و از این رو اهتمام دولت برای اجرایی شدن سند، می تواند عامل تحول در اقتصاد کشور باشد.
تکاپوی دولت برای ایجاد روابطی راهبردی و متکی بر منافع اقتصادی با هند و اندونزی هم در راستای همین نگاه قابل ارزیابی است، آمارها از آینده درخشان هند در اقتصاد جهان حکایت دارد و اندونزی هم اکنون با تولید ناخالص بالا توانسته است به در جنوب شرق آسیا به قدرتی بیبدیل تبدیل شود. نزدیکی دولت سیزدهم به این کشورها و استقبال آنها از این موضوع مهم وقابل تامل ارزیابی میشود به ویژه آنکه آمریکا اخیرا بسیار نگران این نزدیکی و رابطه شده است.
کشورهای آفریقایی: اولویت یافتن ظرفیتهای نهفته در قاره سیاه، سبب شد که آیتالله رئیسی تیرماه 1402 به سه کشور کنیا، اوگاندا و زیمباوه سفر کند. آفریقا گنج نهفته زمین و غنی از منابع طبیعی و فرصتهای بیشمار سرمایهگذاری است و درک این موقعیت ممتاز از سوی دولت سیزدهم، حجم تبادلات تجاری با آفریقا را به دو برابر ارتقا داه است و بررسی تلاشهای دولتمردان و تأکید رئیسجمهور در این زمینه حکایت از افزایش بیشتر این میزان در آیندهای نه چندان دور دارد.
کشورهای آمریکای لاتین: افزایش 200 درصدی حجم معاملات با ونزوئلا تنها یکی از دستاوردهای تور آمریکایی آیت الله رئیسی است. آمریکای لاتین برای ایران اهمیتی فراسرزمینی و به نوعی سیاسی دارد از آن رو که حیاط خلوت آمریکا در قرن گذشته بوده و از این نظر نفوذ و حضور ایران به عنوان مهمترین چالش روابط خارجی آمریکا حائز اهمیت است.
عضویت در گروههای و سازمانهای بینالمللی: جمهوری اسلامی ایران پس از 15 سال پر فراز و نشیب به دلیل همین رویکرد دولت سیزدهم توانست در سازمانهایی مهمی چون شانگهای عضو شود. از رهگذر این عضویت در سازمانی که ۴ قدرت اتمی و اقتصادی جهان یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان در آن حضور دارند بازاری به وسعت 44 درصد از جمعیت زمین در اختیار ایران قرار می گیرد و این ظرفیت در اقتصاد کشور اهمیت ویژه دارد.
مهمترین ویژگی دیپلماسی دولت سیزدهم
توجه به ظرفیت های همه کشورهای جهان، را میتوان مهمترین ویژگی دیپلماسی پویای دولت سیزدهم در طول 1000 روز گذشته دانست. دیپلماسی سران را هم میتوان از نقاط متمایز و برجسته دولت سیزدهم در روابط بین المللی دانست. به این مفهوم که شخص رئیس جمهور بخش بزرگی از دیپلماسی و ارتباط با جهان را در کنار وزارت امورخارجه بر عهده و ظرفیت ریاست جمهوری در این زمینه را فعال کرده است.
تقویت و تثبیت مفهوم اقتصاد در دیپلماسی را هم می توان از دیگر اقدامات دولت سیزدهم در راستای تامین منافع کشور ارزیابی کرد. تعیین معاون وزیر امور خارجه در این زمینه، تمرکز بر جنبه های اقتصادی در روابط بین الملل را برای وزارت امور خارجه ممکن و مهم ساخته است. در همین راستا و در هر سفر خارجی رئیس جمهور به کشورهای مختلف و البته دارای بستر مناسب، گروهی از تجار و تولیدکنندگان و صاحبان شرکت های دانش بنیان با او همراه هستند تا از فرصت حضور رئیس جمهور بهره گرفته و تولیدات خود را به جهان عرضه کنند.
در نهایت دولت سیزدهم در تلاش بوده است تا پارادایم رابطه با جهان را برمبنای منافع کشور و نه ناز و نیازهای چند دولت غربی برپا کند و این آغاز راهی است که می تواند از یک سو هجمه های ایران هراسانه را خنثی و از سوی دیگر مسیری برای کاستن از بار تحریم های همان کشورهای غربی فراهم کند.
انتهای پیام/