اعلام حمایت سید محمد خاتمی از پزشکیان

|
۱۴۰۳/۰۳/۲۴
|
۲۱:۲۴:۱۵
| کد خبر: ۲۱۰۵۶۶۲
اعلام حمایت سید محمد خاتمی از پزشکیان
رئیس دولت اصلاحات از مسعود پزشکیان کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد.

به گزارش خبرگزاری برنا،مسعود پزشکیان، کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری  عصر امروز با سید محمد خاتمی دیدار کرد.

در این دیدار، رئیس دولت اصلاحات با تقدیر از ساده زیستی، پاکدستی، مردم گرایی، شجاعت و پایبندی پزشکیان به موازین اخلاقی، اظهار امیدواری کرد تا جامعه ی خواستار تحول و اصلاح رویکردها و رویه های حاکم؛ برنامه ها، اولویت ها و گروه همکاران ایشان را در جهت خواسته های خود ببیند و اعتماد جامعه به دولت و انتخابات برگردد.

سید محمد خاتمی گفت: همانگونه که پیش از تایید صلاحیت نامزدها گفته ام، خود را متعهد به حمایت از نامزدهای جبهه اصلاحات می دانم.

وی افزود: اعلام می کنم که به عنوان یک شهروند طالب خیر و صلاح ملت و اصلاح امور، به پزشکیان رأی خواهم داد.

انتهای پیام 

نظر شما
نظرات
فرزاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۴
0
0
درود بر خاتمی
سلام بر پزشکیان
سياوش باقري
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۴ - ۱۴۰۳/۰۹/۱۲
0
0
سلام ، من ريش سفيدي محمد باقر باقري ف پاشا و سيد مظفر موسي پور ف موسي را قبول ندارم . فرد نخست خسيس و غير موحج است و در مقام حمايت به علاقه مندي من به تصميمش فكر نميكند . در اين شرايطي كه هستم ميگويد بگو گوه خوردم . نفر دوم به ريش من ميخندد يعني در برابر هدايت گري احتمال خطاكاري بالايي داشته و مشكلات تكيه گاه نميباشد . در مقام جانب داري از آنها گويي در عين تبعيض و بي عدالتي تيري به قلب من ميزنيد . ته چهره و خلق و خوي من به خانم شاه بيگم شيرجنگ شباهت دارد . من به پاك سازي روح و روان احتياج دارم ولي نبايد دشمن خوشحال شود و جارچي باشد . پدرم ميگويد به فكر خودت باش ولي من نميتوانم به اين موضوع مسلط باشم چون بزرگ بي منطق داشتيم . من در نهايت ضعف پدربزرگم ميگفت انتظاراتي شاكي شونده نسبت به مادربزرگ خويش داشت گويي زحمات كشيده شده مرا خراب ميكرد و هر دفعه مرا ظلالت و صعوبات در زندگي مي انداحت كه در ضعف علمي و شغلي مرا به خودكشي كشانيد . پاقدم او و محمد باقر باقري پسرعموي پدرم و فرشاد باقري ف عزيزالنفس پسرعموي خويش و مادر و خواهر ايشان براي من بسيار بد است . او در تنهايي مرا به ماندن با مادربزرگ سوق داده و اين مسير لجاجت با فرزندانش و عدم همخواني گفته هايش با عرايض والدين خويش را بهمراه داشت . عرائض پدرم مهم تر از توصيه پدربزرگ من است . به جلد من حسين علي سعيدي ف خانعلي ميرود . او زندگي بدي داشته است . ما خيلي به خانه آنها رفت و آمد ميكرديم و راضي و ناراضي بدون اينكه حامي واقعي رفع مشكلات باشيم در مقابل همديگر قرار ميگرفتيم اين موضوع تقريباً در مساجد و جمع خانه ما نيز حاكم است .