آیا حضرت علی‌اکبر (ع) همسر و فرزند داشت؟

|
۱۴۰۳/۰۴/۲۴
|
۰۹:۰۰:۰۱
| کد خبر: ۲۱۱۵۴۵۳
آیا حضرت علی‌اکبر (ع) همسر و فرزند داشت؟
حضرت علی‌اکبر(ع) را به‌عنوان سمبل و نماد ادب در برابر پدر می‌شناسیم، همان گونه که حضرت اسماعیل(ع) در برابر پدر بزرگوارش، حضرت ابراهیم(ع)، چنین رفتار مؤدبانه و احترام‌آمیزی را داشته که قرآن کریم از آن یاد فرموده است.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ حضرت علی‌اکبر علیه السلام نماد جوان مؤمن و خوش‌سیرتی بود که جلوه‌های زیبایی از جوانی کردن را در زندگی خود به‌نمایش گذاشت، آن اندازه که به‌شهادت تاریخ، آن حضرت را نه‌تنها به‌لحاظ ظاهر و صورت، بلکه از نظر خوش‌اخلاقی و بزرگ‌منشی هم به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله تشبیه می‌کردند و هر کسی که ایشان را می‌دید، گویی نبی مکرم اسلام را دیده و با ایشان مراوده داشته است.

میان سجایا و فضایل اخلاقی و معنوی که در شخصیت حضرت علی‌اکبر علیه السلام وجود داشته، ادب و خردورزی از شاخصه‌های اصلی شخصیت ایشان بوده است، به‌قدری که در تاریخ بارها بر این صفت ایشان تأکید شده است که به‌خصوص در برابر پدر بزرگوارشان، حضرت سیدالشهدا علیه السلام، با متانت و ادب رفتار کرده‌اند، تا جایی که امام حسین علیه السلام بهترین خیر را برای ایشان خواسته فرمودند: «خدا به تو پاداش خیر بدهد، بهترین پاداشی که به فرزندی درباره پدرش داده می‌شود».

اما مگر حضرت علی‌اکبر علیه السلام که در جوانی به شهادت رسیدند، چه شاخصه و خصلتی داشتند که امام حسین علیه السلام این طور برای ایشان دعا می‌کند؟ چرا آن حضرت را با ادب و کمالات اخلاقی معرفی کرده‌اند؟ آیا آن حضرت در زمان شهادت خود دارای همسر و فرزندانی بوده است؟

حجت‌الاسلام مسعود عباسپور، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر دینی در پاسخ به این گونه پرسش‌ها و سبک زندگی و منش و روش آن حضرت چنین گفت: در مورد سن حضرت علی‌اکبر علیه السلام در زمان شهادت، چند روایت عنوان شده است، درواقع تاریخ‌نویسان در این مورد اختلافاتی دارند. آن‌طور که در کتاب «اعلام الوری» نوشته شده، عده‌ای گفته‌اند آن حضرت در زمان شهادت 18ساله بودند و گروهی هم نقل کرده‌اند که 19 سال داشتند، حتی عده‌ای نوشته‌اند در زمان شهادت 25ساله بودند و حتی همسر و فرزند هم داشتند، هرچند که در جلد 45 کتاب «بحارالانوار» نوشته شده که ایشان در زمان شهادت فرزندی نداشتند.

طبق آموزه‌های دینی ما و آنچه از دستورات و فرهنگ اسلامی و انسانی برمی‌آید، آن است که انسان‌های خردمند افرادی باادب هستند، چراکه خرد نتایج و آثاری دارد که یکی از مهم‌ترین جلوه‌های آن را باید در رفتار مؤدبانه جست‌وجو کرد.

 حضرت علی‌اکبر علیه السلام را به‌عنوان سمبل و نماد ادب در برابر پدر می‌شناسیم، همان گونه که حضرت اسماعیل علیه السلام در برابر پدر بزرگوارش، حضرت ابراهیم علیه السلام، چنین رفتار مؤدبانه و احترام‌آمیزی را داشته که قرآن کریم از آن یاد فرموده است.

وقتی فرهنگ‌نامه عاشورا را مرور می‌کنیم و به مقام حضرت علی‌اکبر علیه السلام می‌رسیم، هیچ نکته‌ای از فضایل و برتری‌های آن حضرت به‌قدر ادب ایشان به‌خصوص در برابر امام حسین علیه السلام جلوه‌گری نمی‌کند، گویی آن حضرت ادب خود را در جای‌جای سفر کربلا به‌نمایش گذاشته که تاریخ‌نویسان این اندازه بر وجود چنین خصلتی در آن وجود بزرگوار تأکید کرده‌اند.

این ادب در وجود مبارک حضرت علی‌اکبر علیه السلام چیزی نیست جز آنکه حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرموده‌اند: «ادب در انسان مانند درختی است که شالوده‌اش، خرد است.»، به این معنا که اگر کسی خود را تعبیر و تشبیه به درختی کند که اجزای شناختنی دارد که یکی از آن‌ها ریشه‌های استوار است در این میان درختی استوارتر و محکم‌تر خواهد ایستاد که ریشه‌های محکم‌تری داشته باشد. حضرت علی‌اکبر علیه السلام نیز که از شجره طیبه بوده و ریشه‌های استوار و محکم دارد، اصل او بر عقل و خرد نهاده شده است.

بنابراین اگر می‌خواهیم ادب خود را بشناسیم و جایگاه خود را در عالم هستی به‌دست آوریم، باید به نقطه ادب برسیم، آن ادبی که امام حسین علیه السلام در صحنه عاشورا تماشا کرد و مورد قبول و رضایت خدای متعال قرار گرفت، همان است که در رفتار و گفتار و منش حضرت علی‌اکبر علیه السلام تجسم پیدا کرده و به عینیت رسیده بود.

شباهت حضرت علی‌اکبر علیه السلام با حضرت اسماعیل علیه السلام

 

یکی از شباهت‌های مهم این دو شخصیت بزرگوار، ادب آن‌ها است که به‌خصوص در برابر پدر خود آن را به‌جا آورده‌اند. در قرآن کریم درباره حضرت اسماعیل علیه السلام می‌خوانیم: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْی قَالَ یا بُنَی إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُک فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ؛ هنگامى که (حضرت ابراهیم) با او به مقام سعى و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح مى‌‌کنم، نظر تو چیست؟» گفت: «پدرم! هرچه دستور دارى اجرا کن، به‌خواست خدا مرا از صابران خواهى یافت.»، این آیه نشان‌دهنده مقام ادب حضرت اسماعیل علیه السلام و تبعیت او از نبی و پدر است که درس بزرگی برای جوان‌های ما محسوب می‌شود.

 

از سوی دیگر در ماجرای کربلا می‌خوانیم که در نزدیکی کربلا، امام حسین علیه السلام آیه استرجاع را تلاوت کردند و فرمودند: «انا لله و انا الیه راجعون» و بعد فرمودند: «الحمد لله رب العالمین»، این عبارت را دو یا سه بار تکرار کردند. در همین زمان حضرت علی‌اکبر علیه السلام به کنار پدر بزرگوار خود آمده دلیل خواندن این آیه را پرسیدند. امام حسین علیه السلام فرمودند: «پسرم! در خواب دیدم که مردی سوار بر اسب در مقابلم آمد و گفت: "این مردم شبانگاه در حرکت هستند، در حالی که مرگ نیز به‌استقبال آن‌ها می‌آید."، فهمیدم که این خبر مرگ ما است که به ما گوشزد شده است». حضرت علی‌اکبر علیه السلام در همین زمان یکی از جلوه‌های ادب خود را نشان داده و مانند حضرت اسماعیل که مطیع امر خدا و گوش به فرمان امام و پدر خود بوده، رفتار می‌کند و می‌پرسد: «ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟!»، امام حسین علیه السلام فرمودند: «بله. ما بر حق هستیم.»، حضرت علی‌اکبر علیه السلام به پدر خود عرض می‌کند: «در این صورت ترسی نداریم که بر حق بمیریم.»، در همین زمان بود که حضرت سیدالشهدا علیه السلام دعای خیری در حق فرزند خود کرده و می‌فرماید: «خدا به تو پاداش خیر بدهد، بهترین پاداشی که به فرزندی درباره پدرش داده می‌شود».

خانواده مادری حضرت علی‌اکبر علیه السلام

نام مادر حضرت علی‌اکبر علیه السلام «لیلا» بود. او دختر ابی‌مرةبن عروةبن مسعود ثقفی است، درواقع عروةبن مسعود ثقفی که یکی از سادات و بزرگان در اسلام بوده، پدربزرگ مادری حضرت علی‌اکبر علیه السلام بود.

ابومسعود، پدربزرگ مادری حضرت علی‌اکبر علیه السلام، که در طائف زندگی می‌کرد مردی خردمند و دانا بود. او همان کسی بود که در روز حدیبیه، به‌عنوان نماینده مردم قریش انتخاب شد و در حالی که هنوز مسلمان نشده بود، با پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله پیمان صلح بست.

او در سال نهم هجری، زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از طائف برگشتند، مسلمان شد و از آن حضرت اجازه گرفت تا به‌سراغ خانواده و خاندان خودش برود و آن‌ها را به اسلام دعوت کند. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که نگران امنیت و سلامتی ابومسعود بودند، در جواب به او فرموده بودند: «بیم دارم که تو را بکشند».

وقتی از نبی مکرم اسلام اجازه گرفت و به طائف پیش خانواده و خویشاوندانش برگشت، آن‌ها را به اسلام دعوت و نصیحتشان کرد. اما آن‌ها به او تندی کردند و آزارش دادند. تا وقتی که ابومسعود در اتاق خانه خودش ایستاد و با صدای بلند اذان گفت و تشهد را اقامه کرد، در همین موقع مردی به او تیراندازی کرد و او را به شهادت رساند. وقتی خبر کشته شدن ابومسعود را به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دادند، آن حضرت فرمودند: «مثل عروه مانند مرد صالحی است که در سوره یاسین به او اشاره شده است که مردم را به‌سوی خدا دعوت کرد و آن‌ها او را کشتند».

همسر و فرزند حضرت علی‌اکبر علیه السلام

در مورد سن حضرت علی‌اکبر علیه السلام در زمان شهادت، چند روایت عنوان شده است، درواقع تاریخ‌نویسان در این مورد اختلافاتی دارند. آن‌طور که در کتاب «اعلام الوری» نوشته شده، عده‌ای گفته‌اند آن حضرت در زمان شهادت 18ساله بودند و گروهی هم نقل کرده‌اند که 19 سال داشتند. حتی عده‌ای نوشته‌اند در زمان شهادت 25ساله بودند و حتی همسر و فرزند هم داشتند، هرچند که در جلد 45 کتاب «بحارالانوار» نوشته شده که ایشان در زمان شهادت فرزندی نداشتند.

به‌عنوان مثال در «کامل الزیارات» ابن‌قولویه، زیارتی روایت شده که در متن آن به‌طور روشن و واضح حضرت علی‌اکبر علیه السلام را صاحب زن و فرزند می‌داند. در بخشی از این زیارت که آن را امام معصوم علیه السلام نقل کرده، می‌خوانیم: «صلی الله علیک و علی عترتک و اهل‌بیتک؛ سلام خدا بر تو و عترت و اهل‌بیت تو باد.»، در بخش دیگری هم می‌خوانیم: «صلی الله علیک یا اباالحسن» طبق این روایت، حضرت علی‌اکبر علیه السلام در زمان شهادت خود، زن و فرزند داشته و کنیه ایشان ابوالحسن بوده که نشان می‌دهد احتمالاً نام فرزند ایشان حسن بوده است.

در کتاب «کافی» هم روایتی در این باره نوشته شده که تصریح می‌کند حضرت علی‌اکبر علیه السلام در کربلا دارای همسر بوده است. همین روایت را شیخ کلینی در کتاب «النکاح» و باب «الرجل یتزوج ام ولد ابیه» نوشته است.

در «مقاتل الطالبیین» نوشته ابوالفرج اصفهانی هم می‌خوانیم که او درباره حضرت علی‌اکبر علیه السلام نوشته است که آن حضرت در دوران زندگی جدش، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، به دنیا آمد. طبق این روایت ایشان در عاشورای سال 61 هجری حدود 25ساله بودند و همسر و فرزند هم داشتند.

نظر شما