"شعار اصلی دوسالانه هنر ونیز که در حال برگزاری است، ناظر بر هنر بدون مرز است. هنرمندان ایرانی بیانیه و توضیحات خود را بر آثارشان ارائه داده و منتشر کردهاند، اما به نظر من، هنر بدون مرز را نباید با هنرمند بدون مرز یکی گرفت. هنرمند بدون مرز پارادوکس است، ریشه و اصالت و غیرت و هویت ندارد، این شعار درست، ناظر بر خود هنر و مهمتر از آن موضوع اثر هنری است. اگر هنرمند، پیامبر زیبایی است، پس برای خلق و صیانت از زیبایی که مرز و ملیت و جغرافیا و حتی جنسیت نمیشناسد، باید پاشنه حقیقتگرایی را محکم بکشد، چه فرقی دارد برای هنرمند ایرانی یا ایتالیایی که در کجای عالم، انسانیت را به مذبح برده باشند؟
هنر ایرانی که پیرو رسول اعظم و امیر مؤمنان و باغبانان ادب فارسی مانند سعدی است، یعنی هرجای جهان دردمندی به سوگ و مظلومیت در افتاد، تاریخ و جامعه را احضار کنیم تا از کوری و کری، زمانه افسردهتر نگردد. پس اگر سوژه امسال هنرمند ایرانی، به دردناک ترین وضعیت امروز جهان که به دست بشر نه طبیعت رخ داده جلب شده، هیچ از در وطن بودن و در زمان بودگی آن کم نمیکند. ایرانی اصیل، یعنی اگر از اسب افتادی و افتادند، تو از اصل نیفت! هنر اصیل هم مرز ندارد، ملیت ندارد، تعصب ندارد (تکرار می کنم هنرمند، حتما ملیت دارد و اتفاقا نمیتواند ادای بیوطنی را در آورد).
لذا آثار امسال ایران در دوسالانه هنر ونیز را باید از این منظر دید که هرچند پاویون رسمی هنر ایران است اما موضوع آن به مصداق کنونی نقض "بنیآدم اعضای یکدیگرند" در غزه پرداخته. چند صد کیلومتر دورتر از مرزهای ایران، در قلب مرزهای ادراک هنری، در مسلخ جسم و جان!
انتهای پیام/