زهرا میرزائی دانش آموخته مطالعات زنان در گفت وگو با خبرنگار زنان و خانواده خبرگزاری برنا درباره عوامل بالا رفتن سن ازدواج گفت: به غیر از فراهم شدن شرایط ازدواج، اراده دختر و پسر نیز به عنوان عاملی موثر در سن ازدواج به حساب میآید، همچنین با توجه به این که این مسئله نگاهی از هردو جنس زنانه و مردانه میطلبد، عوامل انسانی به غیر از رضایت طرفین، مثل دایره اطرافیان و خانواده نیز از جمله عوامل تاثیرگذار در تعیین سن ازدواج هستند.
اولویت نوجوانها و جوانها تحت تاثیر رسانههای مدرن تغییر کرد
وی با اشاره به فرهنگ به عنوان عوامل ساختاری و محیطی تاثیرگذار در سن ازدواج ادامه داد: با توجه به این که قوانین نیز گریبان مسائل اقتصادی را میگیرند؛ تاخیر در پرداخت وام ازدواج به دهه شصتیهای روستانشین در دولت سابق مصداقی برای اثبات این ادعا است که سن ازدواج را دچار نوسان کرد.
این دانش آموخته مطالعات زنان با اشاره به فرهنگ دینی جامعه و با بیان این که به طور معمول مرد در فرهنگ ایرانی خواستگار به حساب میآید؛ افزود: نکته حائز اهمیت در فرهنگ ایرانی این است که مرد همسر خود را انتخاب میکند و زن در مسیر انتخاب شدن، موافقت یا مخالفت خود را اعلام میکند؛ بنابراین علاوه بر در نظر گرفتن این که بسیاری از بانوان در تعیین سن ازدواج و انتخاب زوج خود نقشی ندارند؛ گروه دیگری از بانوان به این نتیجه رسیدند که خواستگاری از فردی که مورد پسند آنها است؛ کار پذیرفتهای نیست و به همین ترتیب احتمال رد شدن خانم بالا میرود.
میرزائی با اشاره به عوامل تهدید کننده استحکام و مسئولیت پذیری در خانواده اظهار داشت: با توجه به این که رفته رفته اولویت نوجوانها و جوانها تحت تاثیر رسانههای مدرن تغییر کرد؛ در راستای این تغییر، فرهنگی مغایر با فرهنگ اصیل ایرانی در جامعه جا خوش کرد که منفعت شخصی و نیازهای مقطعی فرد را اولویت قرار داد. این در حالی است که نه تنها در فرهنگ اسلامی، بلکه فرهنگ ایرانی همواره برای حفظ شان و شخصیت فرد، در صدد رعایت اصول اجتماعی، اصول خانواده پایدار و مسئله ازدواج به هنگام برمیآمد.
تمایل فرزند به ازدواج در اثر مقاومت بیجای خانواده از بین میرود
وی با اشاره به مسئله گریز از مسئولیت در جوامع دانشگاهی غربی یادآور شد: اگرچه بیش از دو دهه است که تعامل سالیانه افراد بدون پذیرفتن مسئولیت قانونی زندگی مشترک در جوامع غربی دیده میشود؛ اما در حال حاضر در نظر گرفتن برخی از اصول و مراعات یک سری قوانین نیز بر سر این زندگیها سایه انداخته است که نشان از بازگشت جامعه غرب از مسیری دارد که جامعه ایران نیز به تازگی دچار تاثیرپذیری از آن شده و از سوی دیگر این قضیه از سوی جوانان، عادی سازی میشود.
این دانش آموخته مطالعات زنان بیاعتمادی نسبت به جنس مخالف و همچنین تعامل در زندگی مشترک را از جمله عواقب روابط کوتاه مدت و ناپایدار دانست و تشریح کرد: چه در فرهنگ عمومی و چه در چهارچوب بیرونی ایران، قالبی مبنی بر حس امنیت روانی وجود دارد که در اثر زندگی مشترک بلند مدت ایجاد میشود. با این حال در خیلی از موارد خانواده با مقاومت و مقابله بیمورد نسبت به نظر فرزند، باعث از دست دادن تمایل به ازدواج در آقا یا خانم میشوند.
میرزائی وظیفه خانواده را حمایت و سوق دادن فرزند به روابط پایدار در خانواده دانست و تصریح کرد: اگرچه عبارت «تجرد قطعی» بیشتر در باب بانوان به کار برده میشود؛ اما آمارها تعداد بالایی از مردان را نشان میدهد که در تمام عمر از ازدواج سر باز زدند. همچنین ممکن است چنین افرادی با بهانههای فراهم نبودن شرایط ازدواج از مسئولیت آغاز زندگی مشترک شانه خالی کرده و دوران طلایی جوانی را با روابط منقطع سپری کنند؛ اما در نهایت بسیاری از افرادی که داخل یا خارج از ایران دیر ازدواج کردند یا هرگز در زندگی خود طعم ازدواج را نچشیدهاند به پشیمانی و اشتباه بودن این تصمیم اقرار کردند.
فرزندان در آستانه ۴۰ سالگی میانگینی از والدین خود هستند
وی لذت گرایی و خودمحور شدن جوانان را از جمله تاثیرات رسانههای غربی دانست و اظهار داشت: رسانه، اجازه نمیدهد اگر کسی از تصمیم خود مبنی بر مجرد ماندن در جوانی پشیمان شد؛ آن را اصلاح کند.
این دانش آموخته مطالعات زنان با اشاره به تاثیر خانواده در بالا رفتن سن ازدواج گفت: وقتی مادر برای پسر خود، دختری را در نظر میگیرد که با نیازها و چهارچوبهای فکری آقا در مغایرت است؛ علاوه بر این که آب این دو فرد در یک جوب نخواهد رفت، آقا به سمت روابط غیر رسمی کشیده میشود تا زمانی که خانواده تن به انتخاب او بسپارند.
میرزائی با اشاره به رفتارهای هیجانی جوانان ادامه داد: علاوه بر این که والدین در خیلی موارد نکاتی را از روی حمایت به فرزند خود گوشزد میکنند؛ باید توجه داشت که فرزندان تا مرز ۴۰ سالگی، خواسته یا ناخواسته میانگینی از والدین و فضایی هستند که در آن رشد پیدا کردند. آگاهی نسبت به این مسئله زمینه را برای جلب اعتماد فرزند به والدین نیز آماده میکند.
وی با اشاره به درک دو جانبه والدین و فرزندان افزود: با این حال والدین نیز باید به درک این مسئله واقف باشند که جوان امروز در فرهنگی رشد پیدا میکند که هیچ ارتباطی با ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته ندارد و از همین رو تفاوتهایی شکل میگیرد که شاید برای والدین قابل درک نباشد، اما فرزند در نهایت با کسی زیر یک سقف خواهد رفت که به نقاط مثبت و منفی جوان آگاهی و شناخت داشته باشد.
میرزائی با اشاره به حمایت سلیقهای والدین از همسر آینده فرزند تشریح کرد: با توجه به این که خیلی از والدین به امید منصرف کردن فرزند جوان خود دست از حمایت میکشند؛ فرزند نیز در مواجهه با چنین شرایطی به سمت دام بزرگتری کشیده میشود و اتفاقی بدتر از یک ازدواج اشتباه در کمین مینشیند. از همین رو والدین همواره به همراهی و کمک به فرزندان مطابق با سلیقهای که دارند؛ توصیه میشوند.
بنگاههای سلطهگر غربی، سن ازدواج را افزایش دادند
وی با اشاره به نقش رسانه در افزایش سن ازدواج یادآور شد: رسانه، قابی از ازدواج سفید را ترسیم میکند که در آن علاوه بر این که کشیشها در کلیساها با این امر کنار آمدهاند؛ جامعه نیز برچسب همسر و زوج را به این افراد میزند. به عبارت دیگر اگرچه این افراد تصمیمی برای قانونی کردن عمل خود ندارند، اما برای بسیاری از همخانههای آمریکایی و اروپایی قوانین حاکم است و رعایت قانون مستلزم قانونی کردن رابطه نیست.
این دانش آموخته مطالعات زنان فضای رسانه را نوعی از بنگاه منفعت طلبی دانست و تشریح کرد: در حالی که اگر سبک زندگی را نوعی از کالا در نظر بگیریم؛ میبینیم که افزایش سن ازدواج چه منافعی را برای صنعت گردشگری یا پوشاک رقم میزند. به عنوان مثال اگر رسانه توجه بسیاری به حوزه زن دارد به این خاطر است که موارد وابسته به زن مثل مد و پوشاک در بازار عرضه بیشتری دارد. بنابرین مشاهده سبک زندگی سفید یا امثال آن مصداقی از دامن زدن و حمایت از فروش محصولات فرهنگی است.
میرزائی با بیان این که شرایط امنیتی و اقتصادی کشور بیش از یک قرن مورد فروپاشی فرهنگی بوده است؛ خاطر نشان کرد: در عصر حاضر رسانههای مدرن نقش بازوهای اجرایی برای این کشورها به عنوان بنگاههای سلطهگر را بازی میکنند که علاوه بر ایجاد اختلال در بنیان اجتماعی جامعه، خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم از منافع کشور من بینیاز میسازند.
انتهای پیام/