به گزارش خبرگزاری برنا، همین چند سال پیش بود که در بحبوحه برگزاری جام جهانی قطر و از مدتها پیش از آن، فدراسیون فوتبال و تنی چند از مسئولان وقت سازمان ورزش و مقامات جزیره کیش و مناطق آزاد در صدد بودند تا شرایط میزبانی از برخی تیمها یا تماشاگران جام جهانی را فراهم کنند. کار به امضای تفاهمنامه (و نه قرارداد) با قطر رسید و حتا تا صحبت میزبانی از تماشاگران سنگالی، غنایی و مکزیکی هم پیش رفت. قصه طولانی مذاکرات با مسوولان قطری و استفاده از حسن ارتباطات دو کشور و همچنین راضی کردن آنها برای این که فرصتی که خودشان به وجود آورده بودند را در اختیار کشور غیرعربی دیگری قرار دهند نهایتا و ظاهرا به تفاهماتی هم منجر شد. اما و البته با وجود برگزاری مراسم پیشواز میزبانی کیش از مهمانان احتمالی جام جهانی که با حضور بسیاری از ورزشکاران طراز اول و نامدار ایران برگزار شد؛ شرایط ملتهب کشور در آن سال و احتمالا دلایل فنی دیگر تمام بافتههای وقوع چنین اتفاقی را نقش بر آب کرد.
مرور اخبار مربوط به این رویداد حتی اگر تماما هم جنبه عملی به خود نگرفته باشند تا حدی مؤید میزان اهمیت این موضوع ولو برای مسئولان کشور دارد. مثلا مدیر وقت مناطق آزاد کیش حدود دو سه سال پیش از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر از سرمایهگذاری ۱۰۰۰ میلیارد تومانی بخش خصوصی و دو پروژه بزرگ مرتبط با این اتفاق در جزیره کیش خبر داده بود. سایر مسئولان مرتبط وقت دولتی هم در همان سالها خبر از برخی اقدامات زیرساختی داده بودند که نشان میدهد این کشش و علاقه به میزبانی از یک رویداد ورزشی بینالمللی وجود دارد حتی اگر در میدان واقعیت نبودشان را معضل بزرگ بدانند!
لازم به یادآوری است که به گفته مدیر کمیته اجرایی جام جهانی قطر این کشور قبل و حین برگزاری مسابقات ۱۷ میلیارد درآمد ایجاد کرد. جالب است بدانید که او یکی از مهمترین اهداف میزبانی کشورش از جام جهانی را احیای بیش از پیش بخش گردشگری خوانده بود و آن را از جمله اهداف چشمانداز ۲۰۳۰ این کشورِ دو میلیون و هفتصد هزار نفری قلمداد کرده بود این عدد و رقمها نشان میدهد که افق دید مسئولان کشورها و برنامهریزی برای تحقق اهداف و تأمین منافع ملیشان در عمل چقدر اهمیت دارد و رسیدن به چنین اهدافی به این راحتیها و طبعا به حرف نیست و هماهنگی نهادی و اجرایی سطح بالایی میطلبد.
باید گفت در شرایطی که تحریمهای ناجوانمردانه غرب علیه ایران و تلاش آمریکا برای هر چه منزویتر کردن ایران در صحنه بینالمللی سالهاست که جریان دارد و هر چه بیشتر شدت هم گرفته؛ وقوع رویدادها و انتشار خبرهایی که ایران را امن و بخشی از جامعه جهانی جلوه دهد و تصویری عینی و واقعی از شرایط کشور ارائه و نشان دهد که به رغم سختیها این جا زندگی همچنان جریان دارد؛ اهمیت بیشتری مییابد.
حالا در این گیر و دار چند سالی است که مسابقات ماراتنی در کیش برگزار میشود که ثبت جهانی شده، میزبان دونده بینالمللی است و استانداردهای برگزاری آبرومندانهای دارد و توانسته بین علاقمندان و ورزشکاران این رشته طرفداران پر و پا قرصی هم دست و پا کند. یعنی داشتن یک رویداد ملی و جهانی با اثرگذاری بیش از پیش و الصاق آن به هویت یک شهر یا جزیره آن هم در مرزهای ایران عزیزمان. امری که حداقل در کشور کمتر تجربهاش کردهایم و البته بسیار هم سودایش را داریم و برای تحققش به شدت باید تمرین کنیم و آماده شویم.
با تمام این حرفها، رسیدن به پاسخ سوال طرح شده در عنوان این یادداشت چندان دشوار نیست. واضح است که از منظر توسعه گردشگری خاصه گردشگری ورزشی، ایجاد رونق اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی، رونق بازارهای محلی و صنعت هتلداری و نیز تقویت بیش از پیش «برند کیش» و «برند ایران» -آن هم در چنین دورانی- حقیقتا حمایت از برگزاری چنین رویدادی ضروری است.
وقتی ماراتن کیش با ابتکار و مشارکت بخش خصوصی و همراهی مسوولان منطقهای و به پشتوانه حضور جوانان ورزشکاری برگزار میشود که ترجیح میدهند به جای صرف وقت و پولشان در آنتالیا و دبی و تایلند، برای چند روز هم که شده، در همین ایران خودمان و نگین خلیج فارساش باهم بدوند و اتفاقی ورزشی و فرهنگی اجتماعی را رقم بزنند؛ واقعا دیگر جز تشویق و فراهم کردن شرایط چه کار دیگری باید انجام داد؟!
انتهای پیام/