در سرزمین اسب‌های اصیل، جاده‌ها هنوز در خاموشی تاریخ مدفون‌اند

|
۱۴۰۴/۰۲/۲۸
|
۱۲:۱۶:۱۱
| کد خبر: ۲۲۱۹۲۷۵
در سرزمین اسب‌های اصیل، جاده‌ها هنوز در خاموشی تاریخ مدفون‌اند
در شمال شرقی ایران، جایی میان مرز و محرومیت، جاده‌هایی هستند که هیچ‌گاه به مقصد نرسیده‌اند. مردم شهرستان راز و جرگلان سال‌هاست در پیچ‌وخم خاک و سنگ، با زندگی می‌جنگند و با نجابت، سکوت می‌کنند. حالا اما، نگاه‌ها به تصمیم‌های استاندار خراسان شمالی دوخته شده، شاید این‌بار دستانی برای ساختن دراز شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري برنا، راز و جرگلان؛ نامی‌ست ریشه‌دار در تاریخ و جغرافیای ایران. سرزمینی با مرزبانانی ترکمن، با فرهنگی غنی و مردمانی که سال‌هاست در خط مقدم امنیت، ایستاده‌اند؛ بی‌هیاهو، بی‌طلب.

اما همین مردم شریف، هنوز از ابتدایی‌ترین زیرساخت‌ توسعه محروم‌اند. جاده‌هایی که باید مسیر مدرسه، درمانگاه، بازار یا حتی خانه باشند، هنوز در حد شیارهای خاکی و خطرناک باقی مانده‌اند. راه‌هایی که سال‌هاست وعده‌ی آسفالت‌شان بر زبان‌هاست، اما بر زمین نیامده‌اند.

در میان روستاهای راز و جرگلان، از «تکله قوز» تا «حصارچه» و از «آنابای» تا «بچه دره»، هنوز وانت‌ها در گل فرو می‌روند، آمبولانس‌ها دیر می‌رسند، و دختران نوجوان، هر صبح چادر گلدارشان را در باران و گل و سرمای زمستان، به سختی به مدرسه می‌برند.

در این مناطق، معلمان با دفتر و تخته از تپه‌ها عبور می‌کنند، مادران باردار، سوار وانت‌های بدون کمک‌فنر، مسیرهای صعب‌العبور را طی می‌کنند، و کودکان، هنوز درس را روی خاک می‌نویسند، چون نیمکتی نرسیده، چون جاده‌ای نرسیده.

در دل این محرومیت، چیزی که مردم را سرپا نگه داشته، نه امکانات، که امید است. امید به اینکه شاید بالاخره دستی از تدبیر، دستی از مهر، دستی از عدالت، به سوی این خاک دراز شود.

امیدی که با نگاه مهندس نوری جان گرفته است

در روزهایی که بی‌تفاوتی، گاه رنگ سیاست می‌گیرد، مردم راز و جرگلان از نگاه ویژه و مردمی بهمن نوری استاندار خراسان شمالی به مناطق کم‌برخوردار سخن می‌گویند.

او را مدیری می‌دانند که در جلسات مختلف، صریح و بی‌واسطه از «توسعه‌ در مناطق مرزی» گفته، از «زیرساخت برای آنان که مرز را حفظ می‌کنند» گفته، و از «ضرورت گره‌گشایی از مشکلات راه‌های روستایی» گفته است.

برخی می‌گویند این نخستین بار است که نام راز و جرگلان با صدای بلند در اتاق‌های تصمیم‌سازی شنیده می‌شود. اینکه استاندار، نام روستاهایی چون «یکه سعود» یا «باغلق» را بر زبان آورده، برای مردم آن دیار، نشانه‌ای از دیده‌شدن است؛ حتی اگر هنوز آسفالت نیامده، شنیدن نامشان، برایشان دلگرمی است.

خواست مردم راز و جرگلان پیچیده نیست.

آن‌ها نه وام میلیاردی می‌خواهند، نه برج و بارو؛

آن‌ها فقط چند کیلومتر جاده می‌خواهند که روی آن، بچه‌شان با خیال راحت مدرسه برود. که در شب‌های سرد زمستان، زن بارداری به درمانگاه برسد. که در روز بازار، پیرمرد کشاورز، با باری از ماست و نان، در چاله‌ای نیفتد.

آنان فقط می‌خواهند خاک راه‌شان، اندکی مهربان‌تر باشد.

کلام پایانی: آینده از همین جاده‌ها می‌گذرد

راز و جرگلان، مهد اسب ترکمن، گنجینه‌ی فرهنگ ترکمن، سرزمین غیرت و نجابت است.

اما این منطقه، برای ادامه حیات، برای ماندن نسل بعد، به راه نیاز دارد؛ به توجه، به اعتبار، به چرخ‌ لودرهایی که راه را از دل کوه بگشایند.

اگر امروز این جاده‌ها ساخته نشوند، فردا نه فقط روستاها، که یک فرهنگ، یک اصالت، از نقشه‌ی توسعه حذف خواهد شد.

امید مردم این دیار، به مهندس نوری و پیگیری‌های او در سطح ملی گره خورده است. باشد که این امید، تنها، در دل خاک نماند...

شاید این بار، چرخ توسعه از جاده‌ای در راز و جرگلان عبور کند... نه در حرف، که در عمل.

پس، پیش از آنکه گرد و غبار محرومیت، بر ذهن‌ها هم بنشیند، پیش از آنکه آخرین جوان، ترک خاک کند، بیایید و این جاده‌ها را از خاک بیرون بکشید.

نه به‌خاطر وعده‌ها، نه برای آمار، بلکه برای حقی که از دیرباز، بر گردن ما مانده است.

انتهای پیام

 

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت
رایتل
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد
بلیط هواپیما
دندونت