چالش‌های انتخاب شغل در جامعه / وقتی امنیت جای علاقه را می‌گیرد

|
۱۴۰۴/۰۴/۲۱
|
۰۶:۱۵:۰۱
| کد خبر: ۲۲۳۶۱۴۵
چالش‌های انتخاب شغل در جامعه / وقتی امنیت جای علاقه را می‌گیرد
برنا - گروه اجتماعی: تضاد میان علاقه و شغل، سال‌هاست که نوجوانان را از مسیر دلخواهشان دور می‌کند. در این میان، اقتصاد بی‌ثبات، عامل تعیین‌کننده‌ای‌ست که آینده را مبهم‌تر می‌سازد.

به گزارش خبرنگار برنا «صبا صارمی»، در سال‌های اخیر، گرایش به مشاغل امن و تضمین‌شده جای علاقه‌مندی‌های فردی را گرفته است. نوجوانان می‌دانند که علاقه کافی نیست. آنها برای انتخاب مسیر شغلی‌شان تردید دارند و به دلایلی مثل عدم شناخت کافی خود، علایقشان و حس کمبود امنیت شغلی دنبال علاقه‌هایشان نمی‌روند و خیلی از شغل‌ها بخاطر ضعفی که در تامین چرخه اقتصاد زندگی دارند انتخاب نمی‌شوند؛ حتی اگر علاقه فرد باشد. امنیت شغلی هم بیشتر اوقات بر پایه تجربه‌های اطرافیان و توصیه‌های محافظه‌کارانه شکل می‌گیرد تا داده‌های واقعی یا تحلیل بازار کار.

طیف وسیعی از مشاغل هنری، پژوهشی، محیط زیست و فرهنگی به‌دلیل ضعف در ساختار اقتصادی کشور، دیگر در اولویت انتخاب جوانان نیستند. گرچه این حرفه‌ها در سال‌های گذشته مخاطبان و علاقه‌مندان زیادی داشتند، اما امروز با واژه‌هایی، چون نامطمئن، بی‌درآمد یا بی‌آینده شناخته می‌شوند.

طهمورث شیری، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در گفت‌و‌گو با برنا گفت: در جامعه ما علاقه‌ای که مختص افراد باشد و برخاسته از آن شناخت خود فرد باشد، خیلی کم رنگ است. امور مختلف زندگی در جامعه ما بیشتر حالت تحمیلی دارد، چه از طرف خانواده یا از طرف جامعه که ما می‌گوییم جعبه‌های اجتماع. اینها مواردی هستند که معمولا بحث علاقه را کور می‌کنند. مثلا دانش آموزان وقتی وارد مدرسه می‌شوند، باید دوره‌های شناخت استعداد داشته باشند که ما واقعا نداریم. برای همین علاقه در ابتدای زندگی اجتماعی‌شان در ورود به جامعه در نطفه خفه می‌شود.

وی با اشاره به علاقه و شناخت از خود افزود: علاقه‌ای که درباره مدرک صحبت می‌کنیم علاقه نیست. تقریبا بازگوی صحبت‌هایی است که جوانان از دوستان خودشان، گروه‌های مرجع، فضای مجازی، پدر و مادر یا بستگان و بعضی وقت‌ها در رقابت‌های اجتماعی به دست می‌آورند. اینها علایق نیستند بلکه یک سری نشانه هستند، نشانه‌هایی که عوامل موجب یا عوامل شکل دهنده شخصیت اجتماعی باعث نشده این علاقه وجود بیاید.

وی درباره فشار‌ها و تحمیل شغل به افراد می‌گوید: برای انتخاب شغل واقعا محدودیت‌هایی در جامعه ما وجود دارد. طبیعتا افراد به هر نوع شغلی برای کسب درآمد زندگی‌شان تن می‌دهند، اما وقتی عوامل دیگر یا پدر و مادر فشار می‌آورد، می‌بینید که بحث علاقه، انتخاب شغل و موضوعات دیگر مثل انتخاب رشته در دانشگاه می‌تواند محصول یک سری فشار‌های اجتماعی باشد که در واقع به افراد تحمیل می‌شود. 

شناخت علایق طبیعی به جای مصنوعی

شیری با اشاره به راهکار‌هایی برای ایجاد تعادل بین شغل و علاقه افراد گفت: اول باید بتوانیم زمینه‌هایی فراهم کنیم که این علایق طبیعی خودشان را نشان بدهند، نه علایق مصنوعی که حاصل بازخورد بین افراد، روابط اجتماعی در محل کار، خانواده با دوستان و افراد دیگر است. نکته بعد این است که بین علایق و شغل انتخاب شده تعادل زمانی می‌تواند ایجاد شود که مشاغل گوناگون، مشاغلی که همگام با شرایط جهانی هستند یا در آینده تشکیل خواهند شد از طریق حاکمیت و دولت‌ها شناسایی، گردآوری و آنالیز شوند. 

وی با اشاره به نقش آموزش و پرورش در ایجاد تعادل بین شغل و علاقه گفت: آموزش پرورش به شناسایی استعداد‌ها بپردازد تا بتواند به علایق طبیعی افراد هم بپردازد. در کنار آن بداند مشاغل جدید را هم چه کار کند. مشاغلی که قرار است آینده را در اختیار خودشان بگیرند و اینها را در مواجهه با هم قرار بدهد که افراد بتوانند بر اساس علایق شان مشاغلی که در آینده خواهد آمد را انتخاب کند. آنجا ما می‌توانیم از تعادل بین این ۲ مقوله صحبت کنیم.

وی با اشاره به چالش‌های انتخاب شغلی که در طیف علایق افراد نیست افزود: اولین چالش این است که افراد مدام از این شغل به شغل دیگر سوق پیدا می‌کنند و مدام شغل عوض می‌کنند. برای اینکه هنوز آن شغلی که مبتنی بر علایق طبیعی‌شان باشد را به دست نیاورده‌اند.

 دومین چالش، جلد شهری اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی است. شرایطی که جامعه با بی‌هنجاری اجتماعی شخصی درگیر می‌شود. یعنی شما اگر نسبت به شغل‌تان بی تفاوت باشید نسبت به قوانین اجتماعی و هنجار‌ها هم بی تفاوت خواهید شد. حالت دلزدگی، دلسردی و یأس عمومی جامعه را فرا می‌گیرد. این مسئله در افکار عمومی و مراودات اجتماعی خودش را نشان می‌دهد و طبیعتا بزرگترین چالش ما این خواهد بود که افراد را به سمت یک زندگی سالم اجتماعی بکشانیم. 

وی ادامه داد: مثلا درباره شهر بزرگ تهران که انواع و اقسام تفکر و اندیشه و فرهنگ و خرده فرهنگ‌ها وجود دارد احتمالا شما راحت‌تر بتوانید صحبت کنید، ولی جایی که حالت قبیله‌ای در شهرستان‌های دور دارند افراد خودشان نمی‌توانند به شناخت خودشان دست پیدا کنند. 

شیری در انتها ضمن اشاره به آنکه این توصیه در گفتار آسان و در عمل مقداری سخت است گفت: خانواده‌ها اجازه بدهند فرزندان نیاز‌هایشان را مطرح کنند و ببینند به چه موضوعاتی علاقه دارند. بزرگ‌ترین مسئولیت بر دوش خانواده و بعد از آن در سن ۶ یا ۷ سالگی بر عهده وزارت آموزش و پرورش است. وزارت آموزش و پرورش بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سازمانی است که می‌تواند روی شناخت نقش داشته باشد.

انتهای پیام /

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت