یک گام به سوی ائتلاف منطقهای علیه اسرائیل
به گزارش خبرگزاری برنا، حمله اسرائیل به قطر در ۹ سپتامبر، که به کشته شدن تعدادی از اعضای حماس و یک افسر قطری منجر شد، نه تنها دوحه را در شوک فرو برد، بلکه خطوط قرمز امنیت جمعی خلیج فارس و جهان عرب را برجسته ساخت. واکنشهای دیروز در نشست فوقالعاده سران شورای همکاری خلیج فارس و نشست اضطراری عربی–اسلامی ، فراتر از محکومیت صرف بود و پیامی راهبردی به منطقه و جهان ارائه کرد.
غلبه کشورهای منطقه بر تردیدها
گرچه تردیدهای اولیه تحلیلگران عرب درباره اقدامات عملی و ابتکارهایی که کشورهای منطقه میتوانند در قبال رژیم بیمهار و حمایتشده از سوی غرب انجام دهند، نشان میداد که برداشتن گامهای اولیه با ملاحظات و تعارض منافع روبهروست، اما اشتراک در درک شرایطی که اسرائیل در منطقه ایجاد کرده بود، توانست همه شرکتکنندگان را به یک مرز مشترک از مفاهمه برساند.
امیر قطر در سخنان افتتاحیه خود با لحنی صریح خطر اسرائیل را فراتر از یک حادثه نظامی دانست:«کسی که به طور مداوم و سیستماتیک یک طرف مذاکرهکننده را هدف قرار میدهد، در واقع در پی ناکام گذاشتن مذاکرات است. اسرائیل تصور میکند هر بار میتواند واقعیتهای جدیدی به اعراب تحمیل کند.»
این اظهارات بازتاب نگرانی گسترده کشورهای عربی از سیاستهای یکجانبه آمریکا و اسرائیل بود و نشان داد نشست دوحه بیش از هر چیز در پی تقویت سازوکارهای امنیت جمعی و بازتعریف قدرت منطقهای است. موضوعی که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، نیز به آن اشاره کرد:«تجاوز اسرائیل و مصونیت آن از هرگونه محدودیت اخلاقی و قانونی، فشار بر کشورهای منطقه را به سطحی رسانده که واکنش جمعی و هماهنگ دیگر انتخاب نیست، بلکه ضرورت استراتژیک است.»
وی افزود:«جنایات رژیم صهیونیستی خطاهای موردی نیستند؛ بخشی از یک دکترین تسلط و توسعهطلبیاند که با همدستی آمریکا و برخی کشورهای غربی تقویت میشوند. اما کلمات نسلکشی را پایان نمیدهند؛ باید متجاوز را منزوی کنیم، تسلیحات و تأمین مالی او را قطع و رهبرانشان را در دادگاههای عدالت پاسخگو کنیم.»
تاکید دوباره نتنیاهو بر استقلال نظامی و تطهیر ترامپ
پیام پزشکیان فراتر از محکومیت صرف بود: جهان دیگر نمیتواند تنها به «ابراز تأسف» اکتفا کند؛ عمل جمعی و ابتکار منطقهای اکنون یک ضرورت است. این زبان مشترک در بیان مخاطرات رفتارهای نظامی اسرائیل در منطقه، همزمان با برگزاری نشست سران عربی–اسلامی، مطرح شد؛ در حالی که نتانیاهو در دیدار با وزیر خارجه آمریکا، با دفاع از ترورهای سریالی، استقلال عمل رژیم اشغالگر را تأکید کرد و گفت حمله به دوحه یک تصمیم مستقل اسرائیلی است.
به نظر میرسد او در حال تطهیر روابط آمریکا و قطر در همدستی برای ترور رهبران حماس و ساخت قدرت مستقل است. در شرایطی که تنشها در منطقه و مناسبات آمریکا با قطر تحت تأثیر حمله اسرائیل بالا گرفته، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در جمع خبرنگاران مدعی شد:«قطر متحد بزرگی برای ایالات متحده است. به نتانیاهو گفتم وقتی به دیگران حمله میکنیم باید مراقب باشیم.» ترامپ که روابط کشورش با قطر را شکننده میبیند و در حال از دست دادن اعتماد کشورهای خلیجفارس است، افزود:«امیر قطر فرد بزرگی است و کشور او متحد ایالات متحده است.» با این حال، امیر قطر در سخنرانی خود تلویحاً به آمریکا و صراحتاً به اسرائیل هشدار داد:«اگر اسرائیل میخواهد رهبران حماس را ترور کند، پس چرا وارد مذاکرات میشود؟ منطقه عربی نباید به منطقه نفوذ اسرائیل تبدیل شود؛ این یک توهم خطرناک است.»
رویای قدرت هژمونیک
مسئله نفوذ اسرائیل در منطقه پس از دو حمله اخیر به تهران و دوحه وارد فاز جدیدی شده است. حمله به این دو کشور مهم، تحلیلها را به این سمت برده که نتانیاهو پس از عبور از سوریه، ترور سران حزبالله و حماس، در دو مسیر جداگانه را همزمان میآزماید. اسرائیل مدتهاست میان «قدرت هژمونیک» و «قدرت تجدیدنظرطلب» نوسان میکند. قدرت هژمونیک نیازمند پذیرش همسایگان است؛ چیزی که پس از ضربه به قطر عملاً فرو ریخت و پیمانهای سیاسی زیر سایه قدرت آمریکا را فعلا در هالهای از ابهام قرار داده است. موج محکومیتها از سوی شورای همکاری خلیج فارس، عربستان، امارات، مصر و حتی شورای امنیت سازمان ملل نشان داد که اسرائیل نه تنها نتوانسته اجماعی برای هژمونی خود بسازد، بلکه به عنوان یک «بازیگر یاغی» در حال منزوی شدن است. اعتراف نتانیاهو به انزوای سیاسی و تلاش برای خودکفایی اقتصادی نشان میدهد که همکاریهای منطقهای برای فشار بر تلآویو در حال هموار شدن است.
از سوی دیگر، اقدام تلآویو نشانهای از رویکرد تجدیدنظرطلبانه بود، سیاستی که میخواهد قدرت مستقل و بیمهار خود را به دیگران بنماید.با این حال، حمله به یک کشور میزبان مذاکرات آتشبس، ترور احتمالی رهبران حماس و بیاعتنایی آشکار به عرفهای دیپلماتیک، اسرائیل را از نیروی بالقوه و تاثیرگذر در معماری امنیتی جدید به عاملی بیثباتکننده تبدیل کرده است که کشورهای منطقه را به احیای همبستگی تشویق میکند. برای آمریکا نیز پیامدها سنگین است؛ قطر و سایر دولتهای خلیج فارس که سالها میزبان پایگاههای نظامی آمریکا بودهاند، اکنون با پرسش بنیادین مواجهند: اگر واشنگتن قادر به مهار نزدیکترین متحد خود یعنی اسرائیل نیست، تا چه اندازه میتواند ضامن امنیت منطقه باشد؟
از دست دادن میانجیهای منطقهای ترامپ
ابعاد مختلف اشتباهات ترامپ و نتانیاهو د رمنطقه زمانی روشن خواهد شد که بدانیم در سطح دیپلماسی، حمله عملا مسیر میانجیگری قطر را مسدود کرد و یکی از معدود کانالهای قابل اتکا برای توقف جنگ فعلا بسته شد. سفر مارکو ربیو، وزیر خارجه آمریکا، به اسرائیل و قطر نشان میدهد که واشنگتن هنوز به دنبال بازگرداندن قطر به گردونه واسطهگری سیاسی است، اما سخنان غالب در نشست شورای همکاری خلیج فارس و سران کشورهای عربی–اسلامی نشان داد خطای استراتژیک نتانیاهو برای ترور نافرجام «هدف باارزش» با چراغ سبز آمریکا، ترامپ را در شرایط دشواری قرار داده است.
حرکت به سوی استقلال منطقهای
با این اوصاف، کشورهای منطقه که در سالهای اخیر بر سر پروندههای متنوع اختلاف داشتند، این بار حول محور «امنیت جمعی و احترام به حاکمیت» به شکلی کمسابقه همصدا شدند. تحولات دوحه و اعلام ضرورت تشکیل یک ائتلاف دفاعی مقابل تهدیدهای منطقهای، وزن نمادین و عملی بیشتری یافته است. پیام روشن است. جهان عرب دیگر نمیتواند تنها به محکومیتهای صرف اکتفا کند. تجربه تلخ حمله اسرائیل به دوحه نشان داد که ثبات منطقهای نیازمند عمل هماهنگ و تصمیمات استراتژیک است. سران کشورهای اسلامی و عربی اکنون در موقعیتی هستند که باید سازوکارهای امنیت جمعی را تقویت کنند، فشار سیاسی و اقتصادی هدفمند بر بازیگران متجاوز اعمال کنند و ظرفیتهای میانجیگری مستقل منطقهای را توسعه دهند. همزمان، تبادل اطلاعات امنیتی و همسویی استراتژیک میان کشورهای منطقه و مدیریت هوشمندانه روابط با قدرتهای جهانی و منطقهای، میتواند از ایجاد خلأ امنیتی جلوگیری کند و استقلال تصمیمگیری را نشان دهد. با این حال تنها با ابتکارهای عملی، منطقه میتواند خطوط قرمز خود را مشخص کرده و از تکرار تجاوزات یکجانبه جلوگیری کند.
انتهای پیام



