نوشتن یادداشتی برای روز 14 اسفند در فقدان مردی بزرگ درعرصه سیاست و مبارزه چندان ساده نیست.
تقویم تاریخ را که ورق بزنیم میخوانیم:«امروز سالروز وفات دکترمحمدمصدق است.» شاید وقتی سر ماه حقوق ماهیانه خود را در دریافت و منزل، محیط کار خود را گرم و یا منبع سوخت خودرو خود را از بنزین سرشار میکنیم و یاکارخانهای و پیشرفتی مشاهده میکنیم یادمان نباشد چه کسی شرکت نفت ایران و انگلیس را با چه رنجی ملی اعلام و امتیاز نفت را از چنگال اشغال و استعمار بیگانگان در آورد.
هرچند بسیاری به درستی معتقدند ای کاش هرگز صاحب چاههای نفت نبودیم! این گزاره، ذرهای از تلاشهای تیم دکترمحمد مصدق نمیکاهد.
وقتی صدا وسیما برنامهای آگاه کننده در بارهی این نام بزرگ نداشته باشد باید در صفحهی ترحیم نشریات به دنبال مراسمی در این باره بگردیم. این حداکثر تقدیری است که ما از این سعید فقید انجام میدهیم.
آیا شایسته است اطلاعیه ترحیم و سالگرد یادبود آن انسان بزرگ را در صفحه ترحیم یک روزنامه با کادری کوچک بخوانیم؟
گویی انسانی عادی از این جهان دیده فروبسته است. سال گذشته این اتفاق تنها در یک روزنامه افتاد؛ صفحهی «ترحیم» روزنامه اطلاعات، صفحهی 15 روز چهارشنبه 14 اسفند1392به شماره 25826، آگهی تسلیتی کوتاهی از سوی هیأت امناء قلعه احمدآباد با این مضمون کار شده است: «امروز مصادف با چهل وهفتمین سالگرد درگذشت مبارز بزرگ راه آزادی، عدالت و دموکراسی علیه استبداد و استعمار، بیدارکننده ملل آسیایی و آفریقایی از خواب گران، شادروان دکتر محمد مصدق است.
یاد و خاطره این مردبزرگ تاریخ ایران را در این روز گرامی داشته و تداوم راه او را همچنان خواستاریم.
هیأت امناء قلعه احمدآباد (آرامگاه شادروان دکترمحمد مصدق)» آیا این همه تقدیری است که از یک انسان بیبدیل میشود؟
آدامس «سر الکس فرگوسن» به موزه تیم فوتبال منچستر یونایتد میرود تا برای همیشه خاطرهای از آن مربی، ماندگار شود، اما ما با بزرگان این سرزمین چگونه رفتار میکنیم؟
نسل امروز کمتربه تاریخ گذشتهاش مراجعه میکند تا از مسیر سخت و پرپیچ و تابی که تاریخ سرزمینش داشته مطلع شود.
دکتر محمد مصدق این شایستگی را دارد تا به عنوان وظیفه از او تقدیر شود.
مردی که منافع ملی مردم و سرزمینش موجب شد تا علیرغم اطلاع از هزینه سنگین چنین اقدامی در برابر مقتدرترین قدرت وقت جهان، استعمار پیر بریتانیا، مردانه بایستد.
حوادث سی تیر 1331و کودتای آمریکایی- انگلیسی 28 مرداد1332، دستگیری، محاکمه، زندان و تبعید دکتر مصدق، گواه این هزینه است.
صدا و سیمای ما دکتر محمد مصدق این مرد بزرگ را به عمد به بوته فراموشی سپرده و قصد پاک کردن نام بلند او را از صفحه تاریخ دارد. از این رسانه جز این انتظاری نمیرود.
امروز سالروز درگذشت نیک نام مردی است که برای آزادی و عدالت و بیداری مردم سرزمینش همت گماشت و در برابر قدرتهای جهان ایستاد تا منافع ملی مردم را در حوزه نفت، ملی اعلام و باز ستاند، استعمار پیر بریتانیا را خوار و خفیف نماید.
گویی این روزنامهنگارانند که باید همیشه ردی از تاثیر را از خود، درتاریخ به جای گذارند، در تمامی پیچ تاریخ این سرزمین از این نقاط طلایی در پرونده روزنامهنویسان پیدا میشود.
دکتر سیدحسین فاطمی وزیر امورخارجه دولت دکترمحمد مصدق و مدیر روزنامهی «باختر امروز» نخستین کسی بود که که پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را به نخستوزیر میدهد.
دکترمصدق پس از شهادت دکترفاطمی میگوید: «اگر ملی شدن نفت خدمت بزرگی است، از آنِ کسی است که اول این پیشنهاد را نمود و باید سپاسگزاری کرد، و آن کس شهید راه وطن دکتر حسین فاطمی است. در تمام مدت همکاری با این جانب حتی یک ترک اولی هم از آن بزرگوار دیده نشد.» رفتار ما با بزرگان این سرزمین باید زاویهی دیگری بیابد.
در باز نشر تاثیر پر اهمیت آنان درنگ نکنیم حتی اگر کسانی ایمان داشته باشند این عزیزان باید در بایگانی تاریخ به فراموشی سپرده شده و نامی از آنان باقی نماند. این خواسته، همیشه در اختیار آنان نیست!