گوهرِ «عطار» یافت قدر و بلندی ز عشق

|
۱۳۹۴/۰۱/۲۵
|
۰۸:۵۲:۵۷
| کد خبر: ۲۷۷۲۸۶
گوهرِ «عطار» یافت قدر و بلندی ز عشق
امروز 25 فروردین ماه روز بزرگداشت عطار نیشابوری شاعر پُر آوازه ایرانی است.

امروز 25 فروردین ماه و به گواهی تقوی روز بزرگداشت عطارنیشابوری است. شاعری که از شعر و ادب به تعالی رسید و گلستان روحش را عرفان و فلسفه الهی آبیاری کرد که بوی خوشِ آن هنوز هم عاشقانِ ادب این سرزمین را سرمست می کند.

تولد

فرید الدین ابو حامد محمد بن ابی‏بکر معروف به عطار نیشابوری، یکی از شاعران و عارفان نام ‏آور ایران، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم ه . ق است. او در قریه «کَدْکَن» یا «شادیاخ» که در آن زمان از توابع نیشابور بود به دنیا آمد. از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست، جز اینکه پدرش به شغل عطاری و گیاه‏درمانی مشغول بوده و مهارت ویژه‏ای در این کار داشته است. بعد از وفات پدر، فرید الدین کار عطاری را ادامه می‏دهد.

انقلاب روحی

داستان‏های مختلفی در چگونگی تحول و انقلاب روحی عطار بر سر زبان‏هاست. معروف‏ترین آنها بدین قرار است که روزی درویشی به مغازه عطار رفت و در راه خدا چیزی برای خویش خواست. بعد از چندین بار طلب کردن، وقتی جوابی از عطار نشنید به او گفت: ای خواجه! هنگام مرگ چگونه می‏خواهی دست از این دنیا برداری؟ عطار گفت: همان‏گونه که تو از دنیا خواهی رفت. درویش گفت: آیا تو می‏توانی همانند من بمیری؟ عطار پاسخ داد: آری. درویش، کاسه چوبی خود را زیر سر نهاد و با گفتن لفظ جلاله «اللّه‏» از دنیا رفت. با دیدن این صحنه، قلب عطار آتش گرفت و از مغازه بیرون رفت و روش زندگی خویش را برای همیشه تغییر داد.

در جست و جوی استاد

زمانی که عطار آمادگی روحی در خویش احساس کرد، به خدمت عارف معروف آن زمان «رکن الدین اَکّاف» رفت و به دست او توبه کرد. از آن پس، عطار به ریاضت و مجاهدت با نفس مشغول شد و چندین سال نزد رکن الدین ماند. او نیز همانند دیگر عارفان و به رسم سالکان طریقت، بخشی از عمر خویش را در سفر گذراند و از مکه تا ماوراءالنهرین به مسافرت پرداخت و بزرگان زیادی را زیارت کرد و به راستی که «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی». او در این سفرها پخته شد و پس از آنکه جوانی خود را صرف علم‏آموزی و تجربه‏اندوزی کرد، در دوران پیری، به گوشه‏گیری و عزلت‏نشینی پرداخت و مشغول سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور خویش شد.

آثار

آثار عطار دو دسته‏اند؛ منظوم و منثور. آثار منظوم او عبارت است از: دیوان اشعار که شامل غزلیات، قصاید و رباعیات است. مثنوی‏های الهی نامه، اسرار نامه، مصیبت نامه، وصلت‏نامه، بلبل نامه، منطق الطیر، جواهرالذّات، حیدر نامه، مختارنامه، خسرونامه، اشترنامه، مظهر العجائب و لسان الغیب. البته برخی، این دو اثر اخیر را از آثار او نمی‏دانند.

عطار افزون بر آثار منظوم، آثار منثوری نیز داشته که معروف‏ترین آنها، تذکرة الاولیاء است. او در این کتاب، 96 تن از بزرگان و عارفان صوفیه را معرفی کرده است.

ویژگی سخن عطار

عطار، یکی از شاعران بزرگ صوفی‏مسلک و از مردان نام‏آور تاریخ ادبیات ایران است. سخن او ساده و گیراست. عطار برای بیان مقاصد عرفانی خود، بهترین راه را برگزید؛ یعنی آوردن کلمات ساده و کلام بی‏پیرایه. اگر چه در ظاهر، کلام او استحکام سخن شعرای دیگر همچون سنایی را ندارد، ولی همین بیان ساده که از دل سوخته او برخاسته است، خواننده را مجذوب می‏کند. افزون برآن، استفاده از تمثیلات و بیان داستان‏ها و حکایات مختلف، از جاذبه‏ های آثار اوست که سرمشق عارفانی همچون مولوی و جامی قرار گرفته است.

وفات

عطار پس از عمرى طولانى و پر فراز و نشیب به سال (618 هجری قمری) در نیشابور به دست یکى از سپاهیان مغول کشته شد و اینک آرامگاه او در این شهر، زیارتگاه اهل معرفت و بصیرت است.

از این شاعر گران مایه می‌توان درس‌های فراوان از جمله عشق به اهل بیت (علیهم السلام)، تدین، پشت کار، تحول گرایی، استفاده از فرصت ها و ... آموخت.

Kamal-al-molk3

خراباتِ عشق

ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم

نام بلی چون بریم چون همه مست آمدیم

پیش ز ما جان ما خورد شراب الست

ما همه زان یک شراب مست الست آمدیم

خاک بد آدم که دوست جرعه بدان خاک ریخت

ما همه زان جرعهٔ دوست به دست آمدیم

ساقی جام الست چون و سقیهم بگفت

ما ز پی نیستی عاشق هست آمدیم

دوست چهل بامداد در گل ما داشت دست

تا چو گل از دست دوست دست به دست آمدیم

شست درافکند یار بر سر دریای عشق

تا ز پی چل صباح جمله به شست آمدیم

خیز و دلا مست شو از می قدسی از آنک

ما نه بدین تیره جای بهر نشست آمدیم

دوست چو جبار بود هیچ شکستی نداشت

گفت شکست آورید ما به شکست آمدیم

گرچه ز تأثیر جسم جوهر پست آمدیم

 

نظر شما