کمتر از 11 ماه به برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی است و همچنان موضوع وحدت اصولگرایان در صدر تحلیلهای انتخاباتی قرار دارد.
به گزارش خبرگزاری برنا، اصولگرایان پس از شکستی که در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری متحمل شدند؛ تلاش کردند خود را پشت بهانهای به نام "تفرقه اصولگرایان" پنهان کنند و برای جبران این شکست با طرح موضوعی به نام "وحدت اصولگرایان" تلاش خود برای تصاحب مجلس دهم را آغاز کردند.
واقعیت این است که تفرقه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری دلیل شکست آنها نبود، همه آنهایی که تحولات انتخابات را دنبال میکردند، میدانستند که غیر از دکتر جلیلی هر کاندیدای دیگری انصراف میداد بیشترین میزان آرای او به سبد دکتر حسن روحانی میریخت و بیشتر از اینکه کاندیداهای اصولگرایان از این انصرافها بهرهمند شوند این رییس جمهوری فعلی بود که صاحب آرای بیشتری میشد، پس شکست به دلیل تفرقه در انتخابات ریاست جمهوری نه تنها منطقی به نظر نمیآید بلکه بیشتر دستاویزی است برای فرار از پذیرش کاهش جایگاه اصولگرایان در میان افکار عمومی!
با این وجود جناحی که در انتخابات شکست خورده است با هدف پیروزی در انتخابات مجلس این بار عزم خود را جدیتر کرده تا با ائتلافی همه جانبه و با ارائه یک لیست واحد در همه نقاط کشور وارد گود انتخاباتی شود، عزمی که بعید به نظر میرسد منتج به نتیجه شود.
بزرگان اصولگرایی که البته همه آنها از عقلای نظام نیز هستند اگر چه همه تلاش خود را برای این وحدت بهکار گرفتهاند ولی به دلیل ظهور نو انقلابیها و نو اصولگرایان این تلاشها بیش از آنکه در مسیر پیروزی باشد در جاده شکست قرار دارد. این روزها با رصد فضای سیاسی کشور چندان سخت نیست متوجه شدن این نکته که نو انقلابیها و نو اصولگرایان چندان باوری به بزرگان اصولگرایی ندارند و هر کدام ساز خود را میزنند. از یک طرف طیفی تندرو و مخالف دولت حاکم با محوریت بخش کوچکی از حوزه قم تلاش میکنند با حذف طیف میانهروی اصولگرایی، مجلس آینده را طیف تندرو پر کنند و از طرف دیگر محمود احمدینژاد تلاش میکند برای اینکه نشان دهد با رای اصولگرایان رییس جمهوری نشده، در حال سازماندهی تیمهای انتخاباتی خود در شهرهای مختلف است. همچنین بخشی از اصولگرایان که به "تیم قالیباف" معروف هستند نیز فعالیت گستردهای را برای پیروزی طیف خود آغاز کردهاند و بالاخره حامیان لاریجانی نیز با رویکردی کاملا متضاد با همه اینها به فعالیتهای انتخاباتی روی آوردهاند.
یک بررسی ساده نشان میدهد که این گروهها امکان ندارد دور هم جمع شوند و از منافع خود بگذرند و تابع منافع عمومی اصولگرایان شوند. در بسیاری از موضوعات این گروهها تفاوتهای بنیادین با یکدیگر دارند و به عبارت ساده اصلا یکدیگر را قبول ندارند که بخواهند با لیست متحد در انتخابات حاضر شوند. با این حساب خیلی سخت نیست پیشبینی اینکه وحدت اصولگرایان حاصل نمیشود مگر به معجزه!