به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان، مدت کوتاهی پس از اختراع سینما در غرب و با ورود اولین دوربین فیلمبرداری به ایران از سوی مظفرالدین شاه و هیجان بینندگان درباری از پخش تصاویر خود در نهادخانهها و حرمسراهای قاجار، سینمای کشور ما متولد شد.خبر این پدیده نوظهور زبان به زبان در بین مردم پخش شد و شور و شوق مردم برای دیدن تصاویر اعجاب انگیز و جادویی سینما رو به گسترش نهاد.پس از مدت کوتاهی سینما به عنوان جذابترین سرگرمی برای عموم مردم شناخته شد. سینمایی که میتوانست با پشتوانه عظیم ادبیات کهن و غنی این سرزمین جایگاه ویژهای یابد، در منجلاب داستانهای مبتذل و عاشقانههای کوچه بازاری اسیر شد. داستانهایی که روز به روز بر ابتذال آن افزوده شد و تا جایی پیشرفت که گوی سبقت را از سخیف ترین تولیدات غرب ربود.وجود مضامین خلاف عرف و شرع و نامانوس با عقاید اکثر مردم، واکنشهای متفاوتی را در بین اقشار مختلف مردم پدید آورد. به طوری که در اکثر خانوادهها مخصوصا خانوادههای متدین رفتن به سینما امری ناپسند شمرده شد.
سینماگران سینمای آزاد
در این بین گروهی نوپا با این اعتقاد که در این سرزمین آیینها و رسوم بسیاری وجود دارند که بر گرفته از ریشههای غنی فرهنگ و هنر بومی و محلی است، تلاش کردند تصویری متفاوت از سینما را در ذهن مردم بسازند.گروهی که به نام سینماگران «سینمای آزاد» شناخته شدند. گروهی که تحولی در عرصه فیلمسازی آماتور کشور به وجود آوردند و نگاه تازهای به مقوله سینما داشتند. فیلمسازان آماتوری چون کیانوش عیاری، شهریار پارسی، داریوش ارجمند و در لرستان ناصر غلامرضایی، مرتضی مختاری، محمود یاراحمدی، حجت اله رشنو، محمدرضا گوهری و غیره کم کم نگاهها را به خود جلب کردند. فیلمسازانی که بعدها در عرصه سینمای حرفهای نیز این نگاه متفاوت را دنبال کردند.
حفظ ارزشهای بومی
با شروع فعالیتهای فیلمسازان نوپا و آماتور در گوشه و کنار کشور جوانان علاقه مند و مستعد این دیار نیز با توسل به آیینها و آداب و رسوم بومی و محلی جایگاهی برجسته در بین فیلمسازان فیلم کوتاه کشور پیدا کردند. به طوری که در شماره 252 مجله تماشا نوشته میشود: فیلمی مثل «آن مرد اسب دارد» ساخته ناصر غلامرضایی و برنده جایزه اولین فستیوال، خبر از وجود فیلمسازی میدهد که به سلطهای کامل بر زبان سینمایی رسیده است. »به اعتقاد بسیاری از این کارگردانهای جوان چه بسا تنها راه حفظ ارزشهای ملی و بومی گرایش به سمت آیینها و رسوم این دیار است.به همین دلیل آنچه با نام «هنر متعالی» طبقهبندی شد، توانست تا حدی اصالت واقعی بومی و ملی را حفظ کند. از همین رو پرداختن به آیینها در بین فیلمسازان سینمای آزاد به یکی از متداول ترین شیوههای بیان تصویری تبدیل شد.
درخشش نسل دوم فیلمسازان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، فیلمسازان جوان و پرشور لرستانی چون محمد سیف زاده، خسرو اسدی، علیاکبر ولدبیگی، محمدرضا صحرایی و غیره با پشتوانه تجربیات سینماگران آزاد راه پیشکسوتان خود را ادامه دادند.نسل دوم فیلمسازان پس از انقلاب با تاسی از دانش و تجربه گروه قبل خود توانست با بهره گیری از پتانسیل فرهنگ بومی، محلی و طبیعت سرزنده لرستان در جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی حضور چشمگیری داشته باشند.شمس الدین آروند، وحید موساییان، فرود عوض پور، ناصر ناصرپور، هوشنگ میرزایی و غیره فیلمسازانی بودند که با حضور موفق خود در جشنوارههای مختلف شور و شوق ویژهای را در بین فیلمسازان لرستانی به وجود آوردند. شور و شوقی که کمتر از یک دهه ادامه نداشت.
افت چشمگیر نسل چهارم و پنجم
هر چند در این سالها نیز جسته و گریخته فیلمسازان جوان این دیار توانستهاند گوشهای کوچک از گذشتهای نه چندان دور فیلمسازان لرستانی را نشان دهند، اما چندان حرکت منسجم و رو به جلویی را در تولیدات خود نداشته اند. به طوری که در نسل چهارم و پنجم فیلمسازان لرستانی هنوز چهره قابل تاملی دیده نشده است که این افت چشمگیر و قابل توجه، نیاز مبرم به بررسی، آسیبشناسی و چاره اندیشی دارد.درگیری جوانان با معضل بیکاری و نداشتن سرمایه برای تهیه ابتدایی ترین امکانات تولید فیلم کوتاه، بی توجهی و سرمایهگذاری نکردن مسئولان و متولیان فرهنگی در امر تولید با توجه به پتانسیل بالای استان و تعداد زیاد فیلمسازان آن، کمبود امکانات فنی برای تولید حرفهای فیلم کوتاه و بلند، ورود پیدا نکردن بخش خصوصی توانا به بخش تولید، خروج فیلمسازان متعهد و با تجربه از استان، پرورش نیافتن نیروی جوان در دیگر شاخههای سینما چون تصویربرداری، صدابرداری، تدوین و غیره را میتوان بخشی از دلایل تضعیف فیلمسازی در استان و رکود آن در عرصههای ملی و جهانی دانست. همین امر دست اندرکاران سینما و متولیان فرهنگی را به بصیرت بیشتر فرا میخواند.
نقش صدا و سیمای لرستان
با تقویت بنیه فیلمسازی و توجه به امر تولید فرهنگی میتوان دلگرمی در تولیدکنندگان فیلمهای بومی به وجود آورد و شاهد فرهنگسازی و ترغیب جوانان به بازگشت به آداب و سنن بومی و ملی شد. این امر میتواند یکی از مهم ترین راههای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم باشد.وجود سازمانی چون صدا و سیمای بومی مرکز لرستان و لزوم ساخت برنامههای پرمحتوا و جذاب میتواند در این زمینه مفید واقع شود.