محوطه باستانی" شهر یری" در 3 کیلومتری روستای پیرزامیان در شمال غرب شهرستان اردبیل و به فاصله 45 کیلو متری اردبیل و 31 کیلومتری مشکین شهر واقع شده است. از جاده اردبیل به سمت مشکین شهر بعد از سد سبلان در 6 کیلومتری تابلویی نصب شده که ما را به سمت روستا هدایت می کند، پس از آن تابلو، در ورودی روستای پیرزامیان یک تابلو دیگه نصب شده ( محوطه باستانی شهریری 3 کیلومتر) از داخل یک جاده رویایی که در دوسمتش باغات انگور و زردآلو و ... طراوت بسیاری ایجاد کرده ، عبور می کنی جاده تنگ تر و البته خاکی می شود تا به روستا می رسی فلش های سبز رنگی که به همت تنها نگهبان مجموعه آقای رسولیان بر دیوارهای منازل و باغات حک شده مسیر شهر یری را نشان می دهد. به انتهای روستا که میرسی یک مسیر مارپیچی را بسمت رودخانه قره سو ادامه می دهیم پس از یک کیلومتر سربالایی به یک تپه مسطح می رسیم. قبل از ما چندین خودرو در آنجا حضور دارند. یک بنر نصب شده و یکسری توضیحات مختصر نوشته این تنها امکانات مجموعه برای گردشگران است. قسمتی از محوطه که معرف به معبد هست در احاطه بتن و آهن آلات است که نیمه کاره رها شده بدون هیچ ثمری، رسولیان نگهبان مجموعه به در خواست گردشگران در مورد محوطه توضیحاتی ارائه نمود که بسیار جالب و شنیدنی است:
محوطه باستانی شهریری از سه قسمت آب انبار ، دروازه و معبد و شهر باستانی تشکیل شده است. ظاهرا سه دوره مس و مفرغ ، عصر آهن1 و آهن2 را ساکن باستانی این منطقه طی کرده اند. زمین های زراعی بسیار مرغوب در زیر تپه محل امرار معاش ساکنین بوده است و قسمتی از معبد که انبوهی از سنگها با نقش انسان و شمشیر بوده محل عبادت و گویی شناسنامه شهر بوده است بطوری که هر کس سنگ خو را داشته است بسته به تمکن مالی و جایگاه اجتماعی اندازه سنگها متفاوت می باشد حتی برخی از سنگ ها بدون نقوش هستند که احتمالا برای افراد فقیر جامعه بوده است . ساکنین این منطقه پس از استحمام در غاری که پایی معبد هست از دروازه ای عبور می کردند تا به معبد که همان محل استقرار سنگهاست برسند. محققان می گویند نحوه چینش این سنگها مطابق با نحوه قرار گیری ستاره ها در مجموعه پروین است که این خود موید دانش و فراست ساکنین شهریری می باشد قدمتی که تا 8 هزار سال می رسد.
در ادامه رسولیان افزود: با توجه به قبوری که حفاری شده و جمجمه ها و استخوانهای بدست آمده ساکنین این محل قدی فراتر از 2 متر و وزنی حدود 200 کیلو داشته اند که تلفیقی از این اندام و دانش توانسته چنین سنگهای بزرگ را جابجا کنند.
نقوش روی سنگها همگی چهره انسانهایی را نشان می دهد که بدون دهن کشیده شده اند الا یک نفر که گویا سخن گو و رئیس جامعه بوده و آن هم یک خانم می باشد البته یک احتمال هم هست که چون معبد محل عبادت است همه باید سکوت کنند و یا اینکه خداست که سخن می گوید برا همین بدون دهن هستند. سوراخهای چشم این سنگ تراشه ها گوهرهایی به اسم شب چراغ داشته که در زمان حفاری یکی دوتا پیدا شده و مابقی غارت شده و یا احتمالا در اثر سوختگی و غارتی که در دوران باستان اتفاق افتاده است از بین رفته است. ظاهرا تفاوتی میان مرد و زن در جامعه باستانی شهر یری نبوده و افراد بر اساس شایستگی مورد احترام بوده اند در ضمن همگی نقوش دارای شمشیر هستند که البته همگی در غلاف هستند حتی هیچ یک از نقوش دست به شمشیر نیستند. این نشان افتخاری برای این مردم بوده که توانسته اند آهن رو استخراج کنند حتی زنان نیز شمشیر دارند که احتمالا نشان دهنده همراهی زنان و مردان در جنگهاست. همچنین اعتقاد به دنیای پس از مرگ و یک اعتقاد قوی روحانی میان ساکنین علت دفن اشایی شخصی مردگان در کنار اجساد بوده است.
استدلال شخصی بنده و مطالعاتم در این زمینه به این نتیجه رسیدم که داشتن یک منطقه حاصلخیز و قرار گیری در کنار رود خانه قره سو غنی بودن منطقه از آهن و مس در کنار یک امنیت و ثبات طولانی مدت باعث شکل گیری این معبد و فرهنگ بالای زندگی شده است. با دقت بیشتر بر جنس سنگها این احتمال می رود که نقوش با گل مخصوصی روی سنگها ایجاد شده باشد و پس از آن در کوره های پخته شوند چرا که پیدا شدن سفالهای دولایه و پوسته پوسته شدن سنگها و کنده شدن برخی از قسمتهای برجسته می تواند تاییدی بر این فرضیه باشد.
در پابان آقای رسولیان از عدم رسیدگی و توجه مسئولین به این مجموعه انتقاد کرد و با توجه به تخریبی که در اثر سرمای سال 1386 اتفاق افتاد آرزو می کرد که ای کاش این سنگها حفاری نمی شدند.
باید منتظر ماند و دید که آیا مسئولین طبق قولی که در مورد ثبت جهانی این اثر گران بها داده اند انجام وظیفه می نمایند!
و انتظار مردم علاقمند به تمدن منطقه در حفظ این میراث جهانی برآورده می شود!؟