سلام ما را به خدا برسانید

خیابان های شهر ما رنگ صفای حضور شما را گرفته است،مردم با حضور شما قد می کشند و سر به آسمان می سایند که شما نقطه فخر ایران و ایرانی هستید.شما همانهایی هستید که خون دادید و خاک ندادید، پیشانی میزبان گلوله های دشمن کردید و پیشانی مردمتان را به درخشش خورشید رساندید.شما آنروز رفتید و امروز آمدن شما دلهایی را لرزاند که چندین سال به قوت دلهای شما قوت گرفته بودند.

سلام؛ خوش آمدید،قدم بر طوطیای چشمان ما گذاشتید، انتظار 27 ساله تمام شد و شما سوار بر مرکب عاشقی آمدید تا یادمان بیاندازید که این خاک روی خون عطرآگین شما ایستاده است.آمدید تا یادمان بیاورید برای این سرزمین چه ستاره هایی تقدیم آسمان کرده ایم.

سلام؛ خوش آمدید،امروز مادرانتان در این استقبال و بدرقه پرشور بوی شما را استشمام می کنند،امروز یادمان می ماند مراقب مادرانی باشیم که سال ها با صدای کلون در پا برهنه به استقبال شما می آیند، مادرانی که برای دیدن فرزند جان دادند و دم نزدند.امروز حواسمان هست که هوای مادرانتان را داشته باشیم،ببخشید که اگر یادمان رفته بود مادرانتان را!

سلام؛خوش آمدید، پدران شما هم هستند ،همینجا، خوب نگاه کنید،آن مرد صبوری که کمرش از دوری شما خم شده، همانی که چشمانش بارانی است و دلش پر از غصه،همانی که آمده تا فرزند دست بسته اش را به خاک وطن بسپارد، همانی که دلشکسته ولی محکم و مغرور است،پدر شماست.

سلام،خوش آمدید، قدم بر طوطیای چشمان ما گذاشتید،چه باشکوه رفتید و چه پر ابهت برگشتید، در این شب ماه رمضان،شما که "یرزقون عندالله" هستید از طرف ما روسیاهان به خدا سلام برسانید و بگویید:" اگر رویمان سیاه است ولی هنوز هم با تلنگری دلهایمان می شکند".