به گزارش سرویس ورزشی برنا، علی اکبر طاهری در دومین نشست آسیبشناسی خصوصیسازی باشگاهها که در جمع مدیران عامل پیشین باشگاههای پرسپولیس و استقلال صحبت میکرد، افزود: در حال حاضر نگاه به باشگاههایی مثل پرسپولیس اینگونه است که آنها را مرکز هزینه میبینند در حالی که باید آنها را مرکز ارزشآفرینی در تمام ابعاد ورزشی، فرهنگی، صنعتی و حتی سیاسی دید. متاسفانه چنین برداشت و نگاهی مغفول واقع شده است.
وی ادامه داد: در کشورهای پیشرفته بین مالکیت و مدیریت تفاوت قائل میشوند. هر کس مالک است لزوما مدیریت هم نمیکند. مدیریت آدمهای متخصص میخواهد و هر جا که موفقیت بروز میکند مالکیت چنین نگاهی دارد.
سرپرست باشگاه پرسپولیس خاطرنشان کرد: ما به یک مقایسه تطبیقی با سایر کشورها نیاز داریم. کشورهای مختلف مدلهای مختلفی برای امر خصوصیسازی بکار گرفتهاند تا سهم خود از این زنجیره ارزشی را ببرند. ما نیز باید مدل خودمان را پیدا کنیم. این یک ضعف بزرگ است که برای چنین امر خطیری هیچ سندی وجود ندارد. ما با موجودی طرف هستیم که اجزایی ناموزون دارد و تمام ایرادهایی که مطرح میشود به آن وارد است چون نه مدل کاری خودمان را پیدا کردهایم و نه برای آن سندی داریم که بر اساس آن عمل کنیم. باشگاهداری در کشورهای مختلف فرق میکند. در انگلیس کار به شکلی است و در آلمان به شکل دیگر، حتی باشگاهها در هر یک از این کشورها نیز مدلهای متفاوتی دارند. ما نیاز به بومیسازی و ترسیم یک چارچوب دقیق و منطقی داریم.
وی تصریح کرد: از نگاه من انگلیس بالغترین فوتبال باشگاهی را دارد اما آنها یک شبه به این نقطه نرسیدهاند. آنچه روی داد حاصل فرایند 20 تا 30 ساله بود که به باشگاهها میگفت، باید مرحله به مرحله به چه کیفیت و استانداردهایی برسند.
طاهری با اشاره به اینکه نباید به اقدامات ناگهانی دست زد، افزود: نباید به جای خصوصی سازی سراغ رهاسازی باشگاهها برویم. این کار در سایر کشورها به صورت تدریجی انجام شد. من شخصا در بخش صنعت هم فعال بودهام. ما وقتی در سازمان گسترش صنایع و در آن حوزه روی این مساله کار میکردیم شرایط به این شکل بود که برای خصوصی سازی باید دورههای 10 تا 15 ساله لحاظ میشد. به این ترتیب که بخش خصوصی پس از ورود باید به حدنصابهایی دست پیدا میکرد تا وارد مراحل بعدی شود. موضوعی مثل پرسپولیس با توجه به هواداران پر شمار آن و اینکه سرمایهای معنوی برای تمام جامعه به حساب میآید از این جهت حساستر هم هست. اگر قرار باشد همه چیز ناگهانی به یک نفر واگذار شود و آن یک نفر ناکام بماند، خسارتهای جبرانناپذیری وارد خواهد شد. در حالی که با مرحلهبندی کردن کارها میتوان از چنین اتفاقاتی جلوگیری کرده و گامهای مطمئنتری برداشت.