نواده ستارخان در آستانه سالگرد مشروطیت به برنا گفت:

ستارخان عاشق وطن بود و این عشق را برای ما به یادگار گذاشت

|
۱۳۹۴/۰۵/۱۲
|
۱۶:۰۸:۲۶
| کد خبر: ۳۰۵۰۵۲
ستارخان عاشق وطن بود و این عشق را برای ما به یادگار گذاشت
سامی سردار ملی نواده ستارخان، در آستانه سالگرد صدور فرمان مشروطیت از دلاوری ها و جان فشانی آن آزادی خواه بزرگ گفت.

 نوادگان و بازماندگان ستارخان -مبارز آزادی‌خواه مشروطه- در نهایت سادگی و شاید گمنامی در این کوی روزگار سپری می‌کنند؛ گویی تنها چیزی که از سردار برای شان به یادگار مانده خاطراتی است که تا ابد می توانند با نقل سینه به سینه آن یاد آن بزرگ مرد را زنده نگه دارند.

 

در آستانه سالگرد صدور فرمان مشروطیت به سراغ سامی سردار ملی یکی از نوادگان این بزرگمرد تاریخ پرافتخار سرزمین مان ایران رفتیم.

وی اطلاعات ارزشمندی در مورد رابطه ستارخان با قفقازی‌ها به ویژه رویکردش نسبت به شرکت نیروهای سوسیال دموکرات قفقازی در انقلاب مشروطه دارد، وی در گفتگو با خبرنگار برنا درباره ستارخان گفت: «چنان که می‌دانیم ستارخان در نوجوانی مدتی در ساختمان راه‌آهن قفقاز و معادن نفت باکو کار کرده بود. مسلماً طرز فکر و مبارزات سوسیال دموکرات‌های قفقازی بر ستار جوان بی‌تأثیر نبوده است. در سال‌های مشروطه کمیته‌های کمک به انقلاب، از سوی سوسیال دموکرات‌های قفقاز تشکیل شده بود و سرپرست کمیته نریمان نریمان‌اف بود که بعداً رئیس‌جمهور آذربایجان شد. آنها برای مشروطه‌خواهان ایران اسلحه و مواد منفجره و حتی ادبیات انقلابی و حماسی تهیه می‌کردند. با این که برخی از افراد مؤثر در انقلاب مانند ثقه‌الاسلام و حاج مهدی کوزه کنانی با افکار سوسیال دموکرات‌های قفقازی مخالف بودند اما ستارخان قائل به استفاده از همه نیرو‌ها و پتانسیل‌ها بود». 

سردار ملی تصریح کرد: ستارخان در اسب‌سواری و پرورش اسب و همین‌طور تیراندازی مهارت چشم‌گیری داشت. مرام و منش لوطیانه ستارخان باعث می‌شود تا اندک‌اندک دوره‌ای از جوانان و مردم گرد او اجتماع کنند. ستارخان به همراه عده‌ای از سوارانش به محموله‌های نمایندگان دولت استعماری روسیه تزاری در ایران حمله می‌برد و طلا و جواهرات محموله را به نفع ملت مصادره و تمام آن را در میان فقرای محله امیر‌خیز تقسیم می‌کند. تمام مردانی که در مشروطه نقش داشتند، هنرمندانه و انسانی جنگیدند و نامشان تا ابد جاودان خواهد ماند.

وی در پایان گفت: هنر کاری است که باید ماهرانه و زیرکانه انجام شود. سردارخان هم هنرمندانه کار کرد. از کنسول‌گری روسیه نزد وی آمدند و گفتند برایتان امان نامه می‌گیریم تا زیر پرچم ما در امان باشید، اما ستارخان نپذیرفت و گفت من می‌خواهم هفت دولت زیر پرچم اسلام بیاید. در پایان می خواهم تاکید کنم جد من ستارخان عاشق کشورش بود و ما به عنوان بازماندگان این مرد بزرگ امیدواریم بتوانیم راهش را تا ابد ادامه دهیم.

نظر شما