به گزارش خبرگزاری برنا از ارومیه، جنگ رسانه ای مخالفین برجام با دعوت از دکتر جلیلی رقیب انتخاباتی دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران به کمیسیون ویژه برجام در مجلس شورای اسلامی وارد مرحله ی تندی شده است. اگرچه این اقدامات با عنوان بررسی برجام انجام می شود ولی اهداف سیاسی پشت پرده ی این جریان است که باید افکار عمومی در جریان قرار بگیرد. هر چند امکانات رسانه ای جریان رقیب به حدی قدرتمند هست که می توان این اقدامات را جنگ روانی -رسانه ای دلواپسان با استفاده از ظرفیت های رسانه ملی علیه دولت مستقر عنوان کرد.
اولا جریان رقیب در حال حاضر در شوک ناشی از موفقیت دیپلماسی دولت، به دنبال روشی برای جبران افت جایگاه خود در نزد افکار عمومی است. زیرا بر این باور است که بهبود اقتصادی -معیشتی مردم ، آنها را از گرایش به شعارهای پوپولیستی دلواپسان دور خواهد کرد. از سوی دیگر اجرای برجام در هر حال اتفاق خواهد افتاد.به همین دلیل هیچ راهی جز تقلیل موفقیت دولت تدبیر و امید در نزد افکار عمومی به ویژه کم اهمیت نشان دادن این توفیق ملی نیست.
یعنی هر قدر بتوانند ایران را بازنده این توافق نشان دهند موفق شده اند که از ارزش های کار سنگینی که حاصلش وفاق ملی است ؛ بکاهند و با این امید که می توانند این موفقیت را حقیر و نازل نشان دهند اقدام به دعوت معنادار از رقیب دولت تدبیر و امید به کمیسیون برجام نموده اند.
پس “سیاست تقلیل و تحقیر” اوج اقداماتی است که دلواپسان برای افکار عمومی رقم زده است .زیرا افراد متخصص تری از دکتر جلیلی و تیم هسته ای در کشور وجود دارند که می توانند بی طرفانه این توافق را نقد بکنند .وی هر قدر هم خود را بی طرف نشان دهند چون رقیب انتخاباتی دکتر روحانی بودند نمی تواند تحلیل دقیق ، درست و بدون (سوگیری) از برجام ارایه دهد.
ثانیا آنها بدنبال تلقین افکار عمومی برای باور سیاستی هستند که دولت تدبیر و امید منادی آن نبوده است؛ یعنی دکتر روحانی وارد بازی برد ایران و باخت طرف مقابل (۵+۱) نبوده است.در حالی که دلواپسان می خواهند ایران را به دلیل عدم تحمیل شکست به طرف غربی بازنده نشان دهند.این نوع موضع گیری که در تضاد با سیاست شفاف اعلامی دولت تدبیر و امید است (سیاست برد-برد) در واقع قلب واقعیت در نزد مردم و تلقین اهداف گروهی خودشان است که مردم در ۲۴خرداد ۹۴ به آن رای منفی دادند و سیاست اعلامی دکتر روحانی را انتخاب کردند.
این نوع مقاومت غیر دموکراتیک در برابر اکثریت با توسل به امکانات رسانه ای جنگ روانی علیه مردم است و باید متوقف شود.
ثالثا ؛ آن چه که آنها دفاع می کنند و از عدم تحقق اهداف کلان مذاکرات انتقاد می کنند در واقع خود در ایجاد آنها نقش داشته اند. کسانی که در همکاری با افراطی گری های دو دولت قبل به تشویق غربی ها برای صدور قطع نامه های بی خاصیت شورای امنیت می پرداختند و به سخنان دکتر احمدی نژاد که قطع نامه ها را کاغذ پاره می خواند دست می زدند ؛ حالا با صراحت از عدم لغو کامل مفاد آن قطع نامه ها ابراز نارضایتی می کنند.
اما در پایان باید این نکته را تذکر داد که دلواپسان باز از رهبری معظم جلو افتاده اند و با در اختیار داشتن رسانه های مختلف و با روش هایی که بوی سیاست و جناح بازی می دهد می خواهند مردم را دو دسته بکنند و یک پرونده ی ملی را به حد گروکشی جناحی تقلیل دهند و تخم تفرقه را در بین مردم به بپاشند.
آن چه که دلواپسان انجام می دهند اگر به این شکل تداوم یابد موجب تفرقه و در تضاد با فرامین رهبر معظم انقلاب است.زیرا هرگز ایشان راضی به ناامیدی مردم نمی شوند.