به گزارش خبرگزاری برنا، همه غمگینیم، همه درد داریم و همه می خواهیم به وسع خود کاری بکنیم اما گاهی برخی بدسلیقگی ها، اقدامات حساب نشده و ندانم کاری های محض نه مرهم درد که بار روی دوش می شود. شهرداری تهران در اقدامی عجیب و بهت آور به زعم خود خواسته کاری خلاقانه و هنری در پاسداشت شهدای حادثه منا به انجام رساند اما بدسلیقگی را به نهایت رسانده و خروجی را رقم زده که نمی توان هیچ توجیه منطقی یا خلاقیت هنری در آن یافت.اقدامی که در پارک نهج البلاغه رخ داد نه تنها شگفت انگیز که تاسف آور است..
پارچه های سفید به نشانه کفن شهدا با موادی که مشخص نیست چیست و از کجا آمده پرشده و دو سر پارچه را همانند کفن گره زده و جنازه های نمادین را در محوطه پارک انداخته اند و در انتها نیز ماکت کوچکی از کعبه قرار داده اند.
حال چند سوال ساده در این میانه مطرح است. مگر فاجعه منا اتفاق خوشایندی بوده که الان باید برای بازتاب آن یا تسلی بازماندگان المان سازی و شبیه سازی شود؟! خانواده های داغداری که با این صحنه مواجهه می شوند آیا تسلی خاطر می یابند یا از آلام و دردهای آنان کاسته می شود؟ یک شهروند بی خبر از همه جا به هنگامی که با چنین صحنه ای روبرو می شود چه برداشت و استنباطی خواهد داشت؟ آیا شان شهدای فاجعه منا آن است که به جای پیکرهای مطهر آنان پارچه ای گره زده شده و آن را با اقلام پر کنند؟ طراحان چنین طرحی خواستند چه مفهومی را به اذهان متبادر کنند؟ هدف آنان اگر اطلاع رسانی بوده که همگان از این حادثه مطلع اند. اگر قصد تهییج احساسات را داشته اند که حادثه خود به میزان کافی دلخراش و تاثیر گذار است. قصد داشته اند که به شهدا احترام کنند که چنین رفتاری هیچ نشانی از آن ندارد. مفهوم سازی هدف بوده که بازهم مفهومی از این اقدام متبادر نشده و در برداشت اول جز درد و رنج در قالبی بد فرم چیزی به اذهان مخاطب متبادر نمی شود.