همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی در استان لرستان برگزار شد

|
۱۳۹۴/۰۷/۲۵
|
۰۷:۳۳:۳۱
| کد خبر: ۳۳۰۳۵۶
همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی در استان لرستان برگزار شد
همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی همزمان با دومین روز از ماه محرم در استان لرستان برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان ، همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی عصر دیروزهمزمان با دومین روز از ماه محرم در استان لرستان برگزار شد.

امروز مادرانی آمده‌اند تا هم‌ نوا با رباب در صحرای کربلا، طفلان شیرخوار را به یاد علی اصغر شش ماهه بر روی دست بگیرند و با اشک‌های مادرانه خود با غم رباب در فراغ طفل شش ماهه‌اش همدردی کنند.

آری؛ مادرانی آمده‌اند که نوزادان خود را سپید و سبز پوش کرده‌اند تا بگویند رباب جان ما و فرزندانمان هستیم، ما آمده‌ایم که بگوییم طفلانمان به فدای طفل شیر خواره‌ات، آمده اند تا فرزندانشان را روی دستان خود تا آنجا که می‌توانند بالا ببرند به نشان بدن مطهر کوچکترین شهید کربلا که بر روی دستان پدر بر اثر اصابت تیر جفای حرمله غرق در خون شد.

اینجا هوا، هوای کربلا دارد، نوزادانی حضور دارند که انگار می‌دانند بر سر طفل رباب چه آمده است که به ناخودآگاه بی‌تابی می‌کنند، چرا گریه می‌کنی اینجا که آب هست، شیر هست، مادر هست پس چرا می‌گریی، آری؛ انگار تشنگی و دست و پا زدن کودک شش ماهه در سرزمین کربلا را می‌بینند که مادرش بی‌تاب جستن جرعه‌ای آب در کام عطشان طفل شیرخوار خود است.

 

نوای لالایی علی اصغر بلند است و گهواره‌ای که آرام آرام تکان می‌خورد، سرباز کوچک کربلا دلهای مشتاقانت هر کدام به بهانه‌ای تو را می‌خوانند، هر کدام آمده‌اند تا با ماردت همدردی کنند.

الهی خیر نبینی حرمله تیغ سه شعبه بر گل نورس رباب آیا حق بود، تشنگی برای کودکی که نمی‌تواند حتی تشنگی خود را بیان کند حق بود، جدا کردن مادر از فرزند حق بود، خون گلوی فرزند بر دستان پدر حق بود.

امروز گوشهایت زمزمه لالایی می‌شنوند و چشم‌هایت قاب گهواره می‌شود، اما گهواره‌ای خالی، گهواره‌ای که فرشته کوچکش را در آسمانیان باید جستجو کرد ومعنای فراق را از دل رباب فهمید.

در میان سیل جمعیت مادرانی حضور دارند که با تمام وجود با غم رباب هم‌دردی می‌کنند و بی اختیار بر گونه‌هایشان اشک جاری می‌شود تا دل داغ دیده رباب را تسکین دهند، ربابی که پرپر شدن کودک شش ماهه خود را دید و دم برنیاورد.

شور و اشتیاق ازدحام جمعیت در این مراسم معنویت را آنچنان به اوج می‌رساند که انسان را غرق در خود می‌کند، اشک‌هایی در چشمان همه حلقه زده که با زمزمه لالا علی اصغر آرام آرام جاری می‌شود.

در میان انبوه جمعیت مادری را دیدم که جگر گوشه‌اش را بر روی دست گرفته و سیل اشک‌هایش روان بود، بی‌تابی‌های این مادر مرا به سمت خود کشاند، وی گفت فرزندم فلج بود، سال گذشته به مجلس علی اصغر آمدم و از طفل کوچک رباب شفای بچه‌ام را خواستم و امروز فرزند شفا یافته‌ام را آوردم تا از طفل شیر خواره رباب سپاسگزاری کنم.

چه زیباست حاجت خواستن از کودکی شیرخوار، کودکی که کارهای بزرگی می‌تواند انجام دهد و آنقدر نزد خداوند منزلت دارد که با دستان کوچکش گره‌های بزرگی باز می‌کند.

نظر شما