لحظهای نمیتوانیم خود را جای این دخترکان بگذاریم که در رحمشان یادگاری از این میزان خشونت جنسی به نام دین -«دین داعش دین نیست، نوعی ایدئولوژی بربریت به همراه عقدههای سیاسیون جنگطلب است!» - رشد میکند و این مادران خردسال را تا پایان زندگیشان نه با غم ازدستدادن عزیزانشان این نبودن را همراه خواهند بود بلکه چنان زخم روحی عمیقی داعش بر روح و روان این دخترکان و نمایندگان فطرت پاک بشریت به یادگار گذاشتهاند که گویا خلاصی از اینهمه درد و رنج روحی جز همانند مرگ سولاف، دختر ١١ساله، با فرزندش قبل از تولد متصور نیست و حتی مرگ هم نمیتواند پایانی باشد بر این داستان تلخ و گزنده!
به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از شرق، تیتراژ پایانی فیلم که تمام میشود، فیلم برای من تازه آغاز شده است. بغضی گلویم را فشار میدهد و گویا راهی برای فرار از این میزان سبعیت و خشونت نیست. دختران سوری فیلم مستند A١٥٧ بهروز نورانیپور گویا سرنوشتشان با جنگ و آوارگی و فلاکت بهتنهایی گره نخورده است و این مادران ١٠، ١١و ١٥ ساله که همانند تمام دختران باید دخترانگی میکردند، چه زود نطفهای مشترک را در رحم خود تجربه میکنند که تا پایان زندگی، فرزندان این پدر مشترک داعشیشان چون بختکی بر زندگی این مادران، سرنوشت محتومشان را به نظاره مینشینند. جنگ و خونریزی روزی تمام خواهد شد و شاید گذشت ایام بتواند آلام دردها و رنجها باشد اما فرزندان جنگجوی داعشی که براساس تجاوز به دختربچگانی به دنیا آمدهاند را مگر میتوان با گذشت زمان فراموش کرد! آری میتوان فراموش کرد اما آن ثانیههای وحشیگری و تجاوز را چطور این مادران میتوانند فراموش کنند و گویا آن ثانیهها تمام ثانیههای زندگی آیندهشان را به شماره خواهند انداخت! لحظهای نمیتوانیم خود را جای این دخترکان بگذاریم که در رحمشان یادگاری از این میزان خشونت جنسی به نام دین -«دین داعش دین نیست، نوعی ایدئولوژی بربریت به همراه عقدههای سیاسیون جنگطلب است!» - رشد میکند و این مادران خردسال را تا پایان زندگیشان نه با غم ازدستدادن عزیزانشان این نبودن را همراه خواهند بود بلکه چنان زخم روحی عمیقی داعش بر روح و روان این دخترکان و نمایندگان فطرت پاک بشریت به یادگار گذاشتهاند که گویا خلاصی از اینهمه درد و رنج روحی جز همانند مرگ سولاف، دختر ١١ساله، با فرزندش قبل از تولد متصور نیست و حتی مرگ هم نمیتواند پایانی باشد بر این داستان تلخ و گزنده!
برایمان تازه شروع شده است این پایان؛ پایانی چون بغضی فروخفته در سال ٢٠١٥ که بهسادگی رهایی از این بغض همانند آنچه رفت بر این دخترکان مادرشده نداریم! اما درد و آلام و بغض این دخترکان ناخواستهمادرشده کجا و بغض و درد ما کجا... .
منبع: شرق، امیرحسین علمالهدی