لیگ به نیمه راه خود نزدیک می شود اما گوئی فصل برای تراکتورسازی تازه دارد آغاز می شود.
به گزارش خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی، موضوع از این قرار است که پیرمرد پرتغالی با تمام داشته های خود و خاطراتی که با هواداران تیم ریشه دار دیار آذربایجان ایران داشت بامداد آدینه برای سومین بار تبریز را با اندیشه تکرار تاریخ ترک کرد تا شاید در گیرودار تصمیمات تصمیم سازان و تصمیم گیران بار دیگر روزی روی دوش طرفداران متعصب خود، بر روی نیمکت مربیگری تراکتورسازان بنشینید و با سکونشینان پر شور ورزشگاه مارش پیروزی را به صدا درآورد!
پیرمرد سیبیلو با صندوقچه ای پر از خاطرات شیرین و حتی بعضا تلخ، قبل از ترک تبریز و سوار شدن بر هواپیما، فقط از یک نام سخن گفت: " تراکتورسازی".
تونی اولیویرا البته عهدشکنی کرد و با چشمانی اشکبار در حلقه دوستدارانش، خالصانه خواست تا تراکتورسازی، این تیم پرآوازه ایران را حمایت کنند.
و داستان اولیویرا که عنوان می شد در نشست مشترک با مدیرعامل باشگاه به توافق برای جدائی رای داده اند، اینگونه ختم شد تا علیرغم نارضایتی برخی از عاشقان تراکتورسازی، تصمیم دیگری برای ادامه راه مربیگری این تیم اتخاذ گردد.
تونی با آنتونیو اشکریزان تبریز را ترک کرد در حالیکه معلوم نیست سرنوشت مطالبات او که از طریق فیفا در حال پیگیری است، چه پیامدی در پی خواهد داشت؟
تونی اما قبل از ترک تبریز پذیرای جانشین ایرانی خود نیز بود و شاید همین خصوصیت و ویژه گی او باعث حفظ محبوبیت بیش از پیش این پرتغالی پا به سن گذاشته کارنامه دار باشد؛ او با قلعه نوئی گپ و گفت کرد و خندید و تبریک گفت و رفت!
جدائی تونی به همین سادگی اتفاق نیفتاد و حتی آن برنامه تلویزیون استانی نیز در نظرخواهی پیامکی اش به پوشش خواست هواداران این تیم مبنی بر حفظ تونی مبادرت کرد اما این رویکرد و این راهکار نیز مانع از قطع همکاری تونی با تراکتورسازی نشد و تونی رفت که رفت!
اولین جمله برای بیان این تصمیم، از زبان مدیرعامل باشگاه عنوان شد: "تونی خودش خواست که برود، مشکلات خانوادگی وی عمده دلیل تونی برای ترک تراکتورسازی در مقطع فعلی بود."
عباسی از حضور قلعه نویی به عنوان بهترین تصمیم و انتخاب یاد کرد و از پیوستن این مربی با تجربه برای برون رفت از عقب ماندگی های امتیازی تراکتورسازی در لیگ برتر گفت.
عباسی از میان تمام گزینه های مطرح، به قلعه نوئی دل بسته است تا در کوران رقابت های لیگ برتر، جایگاه بایسته تراکتورسازی را بازیابد و از فشار انتظارات بحق هواداران اصیل همیشه همراه و حتی اعضای هیئت مدیره باشگاه بکاهد.
و اما در فراگرد این تغییر و تحولات، یک نام در کانون اخبار و اتفاقات آینده تراکتورسازی است؛ امیر قلعه نویی.
مردی که در سال اول حضورش سهمیه آسیائی تراکتورسازی را مسجل کرد و نائب قهرمانی لیگ برتر را ارمغان آورد ولی رفت و نماند تا حرف و حدیث ها مطرح شوند و ... اینک اما فصل مشترک همه این رخدادها به یک نام و یک برند ختم می شود؛ تراکتورسازی.
تراکتورسازی رقابت های امسال را با تمام پیشداوری های رایج، ناامید کننده آغاز کرد که البته دلایلی بر این روند، موثر بوده که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست اما گذرا اشاره می شود به این موضوع که جابجائی های نفرات و ورود و خروج بازیکنان و نحوه آماده سازی پیش فصل تیم، در روند نتایج تاثیر داشته است.
قلعه نویی با علم به شرایط بازیکنان وطنی، راه بهتر بازی گرفتن از سرمایه هایش را در زمین مسابقه دارد و این به بهبود روند کار و خروجی فعالیت ها در ابعاد فنی، کمک شایانی می تواند بکند.
فراموش نباید کرد که جانشین تونی اولیویرا، به لحاظ سابقه و پیشینه عملکرد جزو معدود مربیان موفق ایرانی محسوب می شود که در هیبت سرمربی تیم قهرمان لیگ برتر ایران، کارنامه مقبولی دارد اما شاید دشواری کار قلعه نویی در تجربه دوم حضورش با تراکتورسازی در میادین، به محبوبیت فوق العاده تونی اولیویرا نزد هواداران این تیم بازگردد که علیرغم نتایج نه چندان مطلوب فصل جاری همچنان از مربی پرتغالی به نیکی یاد می کنند.
قلعه نویی توان احیای ریتم تهاجمی تراکتورسازی، بهبود کارائی کمربند میانی و استحکام ستون دفاعی تیم اول شهر تبریز را دارد و با احتمال انجام چند جابجائی در نیم فصل پیکارهای لیگ برتر، می توان چنین برداشت کرد که پازل واقعی تراکتورسازی در سرآغاز دور دوم مسابقات شکل بگیرد.
بیلان فعلی تراکتورسازی نمایانگر فاصله فاحش با جایگاه واقعی این تیم در جمع مدعیان قهرمانی است و حضور در میانه جدول رده بندی گواهی است بر این ادعا که تیم محبوب تبریزی های خونگرم، امتیازات ارزشمندی در دور نخست رقابت ها از دست داده و اکنون، فصل تجمیع امتیازات است؛ فصل خودباوری و فصل رسیدن به قله انتظارات و صرف دوباره فعل خواستن با همان مارش پیروزی.
تراکتورسازی به لحاظ اندوخته با صدر 8 و با قعر جدول رده بندی لیگ برتر 13 امتیاز فاصله دارد اما این نکته هم گویاست که در فصل عقبگرد سپاهان، پرسپولیس، نفت و فولاد، تراکتورسازی نیز پیشرفت معکوس را تجربه کرده و حالا زمان پوست اندازی و اوج گرفتن دوباره است.
قلعه نویی که شهامت قبول وظیفه و مسوولیت خطیر بار فنی تراکتورسازی در این برهه حساس را متقبل نموده و اعتبار مربیگری خود را به نتیجه گیری با تراکتورسازی پیوند زده، لایق حمایت و همراهی است و فارغ از هر موضوعی، اوست که ماموریت خطیر تحول و نتیجه گیری موثر را با تراکتورسازی بر عهده دارد لذا با فرض اینکه تمام نام ها و راه ها به تراکتورسازی خلاصه و ختم می شوند، شایسته است با وحدت جمعی و همدلی و همزبانی، نقش آفرینان و عوامل موثر در کنار هم و با انتظام کافی، همراه و همکار هم باشند تا تراکتورسازی در سه گانه رقابت ها یعنی لیگ برتر، جام حذفی و جام باشگاه های آسیا، از اعتبار و موقعیت ممتاز خود به نیکی دفاع کند.
گذر از دو خوان متوالی مقابل استقلال، اصلی ترین دغدغه قلعه نویی و کادر فنی تراکتورسازی است. او در تبریز حرکت و گام نخست حضور دوباره خود در تراکتورسازی را با سرمربیگری این تیم آغاز کرد تا فصل نوینی در تاریخ فوتبال این تیم مردمی رقم بخورد.
ایام پیش رو مجالی برای اثبات شایستگی هاست؛ اثبات عملکرد مدیریت باشگاه با سابقه تبریز در انتخاب کادر فنی جدید و ایضا اثبات توانمندی های کادر فنی برای هدایت بهینه تراکتورسازان در پیکارهای مختلف بویژه در جام حذفی.
مچ اندازی قلعه نویی و مظلومی در لیگ برتر با حضور مجدد قلعه نویی در تراکتورسازی به جام حذفی نیز تسری خواهد یافت کمااینکه تیم پیروز، به عنوان فینالیست رقیب ذوب آهن در دیدار پایانی جام حذفی خواهد بود و این افتخار باعث می شود تقابل تراکتورسازی و استقلال نه تنها در لیگ، بلکه در جام حذفی نیز حساس دنبال شود.
مخلص کلام اینکه تراکتورسازی در شرایط فعلی به یک بالانس تیمی نیاز دارد تا همانی باشد که باید. برای دستیابی به این هدف، راهکار اول گذر از دو بازی باقیمانده نیم فصل لیگ برتر و بازنگری قوای درون تیمی است و سپس انجام خانه تکانی جزئی و تقویت بضاعت فنی.
فاز بعدی می تواند آماده سازی و یکدست سازی توان تیم در خطوط سه گانه باشد و ارتقای قوای فیزیکی بازیکنان با بدنسازی پیشرفته اما کوتاه مدت و ورود به کوران رقابت ها و جنگیدن در سه جبهه.
مدیران باشگاه نیز همانند کادر فنی ماموریت مهمی در ادامه مسیر خواهند داشت؛ هموار نمودن شرایط برای نتیجه گیری و رفع موانع و غلبه و کنترل بر هرگونه حواشی احتمالی می تواند وضعیت مناسبی برای حرکت هدفمند سازمانی تعریف و مهیا نماید کما اینکه تیم مدیریتی باشگاه و ترکیب این بخش مهم نیز بایستی رویکرد تقویتی را تجربه نموده و هم افزائی کاملی در عمل شکل بگیرد.
واقعیت این است که تراکتورسازی بضاعت آقائی در فوتبال ایران و آسیا را دارد و با پشتوانه عظیمی که این تیم مردمی در قالب هواداران پر شور و خونگرم از آن بهره مند است، ترسیم افق های روشن با چشم اندازی از موفقیت و عملکرد فاتحانه در میادین داخلی و بین المللی دور از تصور نیست و تحقق همه این آرمان ها منوط به کارکرد موثر تراکتورسازان در فصل نوین و پیش روست. / به قلم: اسد فلاح