*شما در زمان زلزله بم به عنوان معاون استانداری کرمان مشغول به خدمت بودید، از اولین لحظاتی که خبر زلزله را دریافت کردید بگویید...
لحظهای که حادثه زلزله رخ داد از طریق مرکز پیام استانداری با شهرها و مناطقی که زلزلهخیز بود و حدس میزدیم که مرکز زلزله در آنجا باشد تماس گرفتیم و متوجه شدیم که هیچکدام از آن شهرها مرکز زلزله نبود. بم آخرین گزینهای بود که فکر میکردیم زلزله در آنجا اتفاق افتاده است به خاطر این که در طول سالیان گذشته هرگز چنین اتفاقی نیفتاده بود. در آن روزها اقای کریمی در طول دو یا سه روز قبل از زلزله کمر درد شدیدی داشتند و بستری بودند اما صبحی که زلزله اتفاق افتاد علیرغم کمر درد ایشان خودشان را به استانداری رساندند و اقای مرعشی که در آن زمان نماینده مردم در مجلس بودند مرتبا با من و مرکز پیام استانداری در تماس بودند تا بدانند که حادثه در کدام نقطه استان اتفاق افتاده است تا اینکه در اولین تماسی که با اقای کریمی گرفته شد از طریق تلفن بیسیم اعلام شد که مرکز زلزله بم بوده است و به دلیل آن که ارتباطات قطع بود نمیدانستیم که چه اتفاقی افتاده است. بلافاصله دستگاههای ستاد بحران را به اتفاق آقای کریمی دستگاههای ستاد بحران و ذیربط را دعوت کردیم و افراد یک به یک در استانداری حاضر میشدند که بعد از آن قرار شد که یک گروه با هلیکوپتر به بم برویم و از وضعیت آن جا گزارشی تهیه کنیم.
*آقای مهندس! از لحظهای که بر فراز شهر بم با هلیکوپتر پرواز کردید، بگویید...
زمانی که آقای مرعشی به کرمان رسیدند، من به اتفاق ایشان، آقای طبیبزاده و یک گروه از خبرنگاران صداوسیما از میدان اول هفتباغ علوی به سمت بم پرواز کردیم. در مسیر که میرفتیم به دلیل تعداد زیادی ماشین که از بم سمت کرمان در حرکت بود احساس کردیم حادثه، حادثه بزرگی بوده است که این تعداد ماشین به سمت کرمان در حال حرکت بود. حوالی بم که رسیدیم اقای مرعشی به خلبان هلیکوپتر گفت که دوری بر فراز شهر بم و ارگ قدیم بزنید و وقتی که دوری برفراز شهر بم و ارگ قدیم زدیم عمق حادثه در آن لحظه مشخص شد و در یک لحظه که نگاهم به چهره آقای مرعشی افتاد دیدم که اشکاهای ایشان سرازیر شده است. پس از ان که هلیکوپتر نشست بلافاصله با آقای کریمی که در استانداری مستقر بودند و ستاد بحران را تشکیل داده بودند، تماس گرفتیم و عمق فاجعه را به اطلاع ایشان رساندیم که ابعاد فاجعه وسیعتر از آنی هست که فکر میکردیم. سریعا خبرنگاران همراه ما مشغول به کار شدند و اولین تصویر را گرفتند و سعی کردند که تصاویر را به تهران منتقل کنند. همه زیرساختها اسیب دیده بود آب، برق، فرودگاه و سایر زیرساختها دچار مشکل شده بودند. آقای مرعشی با توجه به تجربهای که در سایر زلزلهها از جمله زلزله گلباف، زلزله کرمان و... داشتند بلافاصله ستادی را در محل سپاه بم تشکیل دادند و قرار بر این شد که زخمیهایی که در نقاط مختلف شهر وجود داشت به محوطه سپاه منتقل شود و سپس به فرودگاه بم منتقل شود. البته در فرودگاه هم به دلیل خسارتی که به دستگاههای صوتیاش بر اثر لرزشها وراد شده بود امکان فرود وجود نداشت ولی قرار شد با اولین تماسهایی که برقرار میشود و اولین بازسازیهایی که صورت میگیرد انشاا... هواپیماها بتوانند بیایند که هم زخمیها را منتقل کنند و هم کمکها و امدادها را برسانند تا اینکه آقای کریمی و آقای مقیمی که در آن زمان معاون عمرانی وزارت کشور بودند با بک پرواز به بم آمدند و یک خط هوایی بین بم و کرمان برقرار شد که از طریق آن از یک طرف مجروحین به کرمان منتقل میشدند و از طف دیگر کسانی که در بحث بازسازی و آمادهسازی زیرساختها میتوانستند موثر باشند به بم میآمدند و کمکهایی که لازم بود را به بم میآوردند. شرکتهایی مثل برق وآب گروههای مختلفی را به بم اعزام کردند تابتوانند این شبکهها را ترمیم کنند و اب و برق را تامین کنند و از طرف دیگر کسانی که اقوامشان در بم مجروح شده بودند، به سرعت به کرمان منتقلشان میکردند از طرف دیگر کسانی که در بم اقوامی داشتند به دلیل قطعی ارتباط تلفنی به سمت بم حرکت کرده بودند و این موضوع باعث به وجود امدن ترافیک در جاده بم و کرمان کرده بود که این موضوع امکان کمکرسانی و امدادرسانی را بسیار مشکل کرده بود. اقای کریمی خودشان در بم مستقر شدند و مدیریت ستاد بحران را به عهده گرفتند و در دستگاههای ذیربط نیز همه کسانی که به حضورشان احتیاج بود در اولین فرصت ممکن خود را به بم رساندند.
چند ستاد کمکرسانی در سطح شهر مشخص کردیم و کار را برای امدادرسانی هرچه بهتر آماده کردیم.
خود من تقریبا پنج ماه به طور کامل در بم مستقر بودم و در جریان کامل امداد رسانی قرار داشتم و اقای کریمی هم در بم و هم در کرمان بودند و معمولا شبها ستاد بحران در شهر بم تشکیل میشد و همه مسئولین بخشهای مختلف گزارش کارهایی که بر دوششان گذاشته شده بود ارائه میکردند و همچنین برای تصمیماتی که باید گرفته میشد، برنامهریزی صورت میگرفت.
*الان 12 سال از سال 82 گذشته است. آیا از روند بازسازی بم رضایت دارید؟
بنده چندسالی است که به بم نرفتهام ولی آن زمان تمام دستگاههای اجرایی در همه بخشها حضور فوقالعادهای در بحث امدادرسانی داشتند. همان روزهای اول با تلاشها و پیگیریهایی که اقایان مرعشی و کریمی و همچنین آقای اسماعیلی مدیرکل فرودگاهها داشتند توانستند اولین برج مراقبت سیار را مستقر کنند و اولین هواپیمایی که در فرودگاه بم بر زمین نشست هواپیمای ماهان بود و با آن پرواز ما توانستیم تعداد بسیار زیادی از زخمیها را به تهران منتقل کنیم همچنین جمع کثیری از مسئولین مربوطه و نیروهای امدادی با آن پرواز وارد بم شدند. آن شب هوا فوقالعاده هوا سرد بود و وقتی پرواز ماهان نشست و خط هوایی که در صحبتهایم در موردش عرض کردم برقرار شد، همه اطمینان حاصل کردند که امکان نشستن برای پروازها برقرار شده، این موضوع سبب شد که هواپیماها برای امداد رسانی بیایند چه هواپیماهای داخلی و چه هواپیماهای کشورهای خارجی.
فرودگاه بم نقش بسیار تعیین کننده و مهمی در امدادرسانی داشت. قطعا اگر فرودگاه آماده و تجهیز نمیشد تعداد جانباختگان زیادتر میشد. بسیاری از مجروحین زلزله بم از طریق فرودگاه به بیمارستانهای اقصی نقاط کشور منتقل شدند. در چند روز اول حادثه ترافیک در مسیر بم و کرمان فوقالعاده سنگین بود و به هیچ عنوان قابل کنترل نبود.