واکنش مؤسسه نشر آثار حجت‌الاسلام فلسفی به ادعای شجونی

٢ روایت از ادعای رئیس ساواک

|
۱۳۹۴/۱۰/۱۰
|
۱۴:۲۳:۰۳
| کد خبر: ۳۵۵۵۱۴
برای «شیخ‌جعفر» فرقی نمی‌کند که با کدام رسانه گفت‌وگو می‌کند. کافی است چند سؤال «شیطنت‌آمیز» پرسیده شود تا مواضع عجیب و منحصربه‌فرد وی روی دایره ریخته شود.

به گزارش گروه خبرخبرگزاری برنا به نقل از شرق، برای «شیخ‌جعفر» فرقی نمی‌کند که با کدام رسانه گفت‌وگو می‌کند. کافی است چند سؤال «شیطنت‌آمیز» پرسیده شود تا مواضع عجیب و منحصربه‌فرد وی روی دایره ریخته شود. حتما همین ویژگی خاص، مدنظر مجری برنامه شبکه آپارات - «دید در شب»- قرار داشته تا مسیری که در برنامه‌های گفت‌وگومحور صداوسیما در دهه گذشته، تجربه کرده را در فضای مجازی پی بگیرد. از نظر «برنامه‌سازی سرگرمی»، گفت‌وگو با شخصیت‌هایی که به داشتن مواضع حاشیه‌برانگیز شهره هستند، کاملا قابل‌درک است و تا اینجای کار اتفاق خاصی رخ نداده است. اما وقتی مجری می‌پرسد «پرویز ثابتی، معاون امنیت داخلی ساواک، در کتاب خاطرات خود با عنوان «در دامگه حادثه» که در آمریکا منتشر شده ادعا کرده است که ساواک با فریب برخی روحانیون و تهیه فیلم و عکس از ارتباط پنهانی آنها با زنان موفق شد مخالفان سرسخت حکومت را ساکت و وادار به همکاری با این سازمان کند»، پاسخ  شجونی وارد فاز تازه‌ای می‌شود: «عرض کنم که این برنامه را ساواک برای چندنفر از وعاظ مشهور تهران انجام داد. برای مرحوم فلسفی، حجازی، بنده و به اعتراف خودشان برای ٣٠٠ نفر از وعاظ معروف. یک نفر آقای تهامی بود، معاون ساواک تهران و یکی هم آقای کمالی بود که بعدها چندین‌بار من را بردند و بدترین شکنجه‌ها را انجام دادند. ما رفتیم نشستیم شروع کردند صحبت کردند که ساواک چنین است و چنان است. شما آخوندها فکر کردید می‌توانید شاه را برکنار کنید؟ تو می‌روی منبر باید با ما همکاری کنی... دیدم دونفری یک چمدان به چه بزرگی را دارند می‌آورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم، من دیوانه شدم  رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلم‌برداری کرده غلط کرده. یه‌ذره حالم جا آمد بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی‌ رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو برداشت. دیدم عکسش با همون خانومیه که با من عکسش بود... بعدها در مورد آقای فلسفی گفتند که به‌عنوان محلل از آقای فلسفی استفاده کردند. مگه آخوند کیه؟ فرزند همین آدم‌های معمولیه. زن می‌گیره، صیغه می‌کند. آن چیزی که به فلسفی نسبت دادند گفتند واقعیت دارد». مجری درباره عکس خود شجونی با آن زن می‌پرسد و او می‌گوید: «انشاءالله آن هم مونتاژ است!» محلل در ادبیات فقهی به مردی گفته می‌شود که با زن «سه‌طلاقه» ازدواج می‌کند و او را طلاق می‌دهد تا آن زن بتواند دوباره با همسر پیشین خود ازدواج کند. براساس قوانین اسلامی و برخی سنت‌‌ها، اگر مردی دوبار همسرش را طلاق دهد و دوباره به او رجوع کند پس از سومین طلاق دیگر امکان ازدواج با او را ندارد مگر اینکه آن زن به عقد ازدواج مرد دیگری در‌آید تا امکان ازدواج دوباره او با شوهر سابقش فراهم آید. اختلافات در‌باره چندوچون رابطه زن و محلل نیز بر اساس برخی احادیث و روایات، مطرح است اما در اصل آن مناقشه‌ای نیست.

یک‌نفر علیه همه

ماجرای اظهارنظرهای عجیب‌وغریب شیخ‌جعفر شجونی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و نماینده کرج در مجلس اول، به گذشته‌های دور بازمی‌گردد. او در همین برنامه مذکور هم سخنان حاشیه‌دار دیگری بیان کرد: «روحانی در این انتخابات باخت، او علیه خودش کار می‌کند، بشکند دست ملتی که دوباره به او رأی بدهند. او وسط لحاف کارگزاران و اصلاح‌طلب‌ها خوابیده است/ احمدی‌نژاد هم بد کرد، من فقط چهارسال با او همراه بودم/ احمدی‌نژاد می‌تواند از اولیای الهی باشد/ عسگراولادی می‌خواست در قابلمه فتنه را ببندد/ برای علی مطهری متأسفم، حرمت پدر را حفظ نکرد/ پدر سیدمحمد خاتمی گفت پسرم آخوند ژیگول است». مواضعی از این دست را در هر گفت‌وگوی رسانه‌ای وی می‌توان یافت. او پاسخ‌هایی به برخی سؤالات می‌دهد که امکان انتشار آن برای خبرنگار وجود ندارد مثلا وی در آبان ٩١ در گفت‌وگو با اعتماد، در پاسخ به سؤالی درباره عملکرد هفت‌ساله احمدی‌نژاد، پاسخی جالب‌توجه داد: «خداوکیلی من نفهمیدم این سؤالات ریشه‌زنی، این سؤالات نمی‌دانم زیرسؤال‌بردن، این سؤالات شما چیه. آسیب چی‌رو بشناسید شما آخه... حالا نشناسید. چی میشه مگه. تو به این کارها چیکار داری. برو کارت‌رو بکن و پولت‌رو بگیر. اگر زن داری که برو به زندگیت برس اگر هم نداری برو بگیر. به همکارت هم گفتم بره شوهر کنه. برید پی زندگیتون. دنبال چی می‌گردین آخه شماها. مگه حتما باید درباره همه‌چی سؤال بکنید شماها». او در سال‌های دوران ریاست جمهوری از حامیان پروپاقرص رئیس دولت مهرورزی به‌شمار می‌رفت. اما پاسخ‌های اخیر او درباره احمدی‌نژاد، همانند آنچه در برنامه «دید در شب» بیان کرد، پر از تناقض است. بهمن سال ٩٣ او درباره احتمال ورود احمدی‌نژاد به رقابت‌های مجلس دهم، با همین مشکل مواجه بود: «با وجود حمایت‌هایی که اصولگرایان از احمدی‌نژاد کردند او در امانت خیانت کرد و دیدیم که چندی است فسادهای دولت او در حال برملاشدن است. برای همین کارهاست که آقایان علم‌الهدی و حدادعادل، احمدی‌نژاد را دیگر از اصولگرایان ندانستند. اما به‌هرحال ما باید از او حمایت کنیم»!  او فروردین ٩٣ در گفت‌وگو با «سلام نو» در این‌باره گفته بود: «الان دیگر احمدی‌نژاد مرده و دیگر پی کارش رفته است». او مردادماه همان سال درباره حجاب، گفت‌وگویی با یک هفته‌نامه داشت: «چطور می‌توانیم نسبت به این مسئله بی‌تفاوت باشیم که دختران بی‌حجاب پسران را منحرف می‌کنند؟ وقتی دختری خودش را با رنگ‌ولعاب آن‌چنانی آرایش می‌کند، طبیعی است که مخالفان جنسی خود را وادار به انحراف می‌کند. به‌هرحال مردی که پول ندارد ازدواج کند، با دیدن چهره‌های آرایش‌کرده تحریک به خطا می‌شود. حتی پیرمردها هم نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند، چه برسد به جوانان. به همین دلیل آنها را باید ادب کرد و تربیت». نظر شیخ جعفر درباره اصلاح‌طلبان هم روشن است :«آقای عارف اگرچه اصلاح‌طلب است، اما آدم شروری نیست، بنابراین اگر شورای نگهبان قبول کند شاید ایشان رأی بیاورد، هرچند بنده اصولا اصلاح‌طلبان را مرتد سیاسی می‌دانم». او در سال ٩٢ در پاسخ به سایت «ندای انقلاب» درباره آیت‌الله هاشمی تعابیر تأمل‌برانگیزی به کار برده بود :«اکبر هاشمی‌رفسنجانی، خود را برای آمریکا لوس و ننر کرده و به دشمنان جمهوری اسلامی کمک می‌کند!»

فلسفی کیست؟

اما این‌بار این ادعا درباره مرحوم حجت‌الاسلام فلسفی است. در پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه درباره این عالم منبری شاخص، نکاتی مطرح شده که به‌دلیل حجم بالا، به‌صورت تیتروار در ادامه می‌آید: «خطابه‌های ایشان به‌گونه‌ای بود که هم مردم عادی سود می‌جستند و هم اهل فکر و اندیشه از آن توشه‌ها می‌چیدند. پدرش آیت‌الله شیخ محمدرضا تنکابنی یکی از علمای بنام و روحانیان فاضل و مدرسان حوزه علمیه تهران بود. حجت‌الاسلام فلسفی روش وعاظ قدیم را نمی‌پسندید، ازاین‌رو سعی کرد شیوه‌ای نو ابداع کند و آن را گسترش و رواج دهد. بنابراین سبکی نو را به وجود آورد که این نوآوری، جذابیت خاصی به منبر ایشان می‌داد. طرح و بیان مسائل ضروری اخلاقی و تربیتی با بهره‌گیری از آیات قرآن، احادیث معصومین (ع)، روان‌شناسی و علوم روز، طرح و بیان مسائل ضروری اجتماعی، اقتصادی و گاهی سیاسی، مبارزه با عوام‌زدگی و عوام‌فریبی و انتقاد بی‌پروا و شدید از برنامه‌های دولت، از آن جمله است. خصوصیت‌های شخصی و ویژگی‌های منبرهای مرحوم فلسفی، موجب جلب اعتماد علما و مراجع معظم تقلید شده بود؛ از جمله نماینده آیت‌الله العظمی بروجردی برای مذاکره و ابلاغ پیام‌های ایشان به شاه و کارگزاران او بود که این نمایندگی تا پایان عمر آن بزرگوار ادامه داشت و علاوه بر آیت‌الله العظمی‌ بروجردی و به‌ویژه بعد از ارتحال آن مرجع عظیم، سایر علما و مراجع ایران و عراق نیز به حجت‌الاسلام فلسفی اعتماد داشتند. او در جریان مبارزات انقلابی و در قضایای انجمن‌های ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون، سخنگوی مراجع بزرگوار بود. مرحوم فلسفی با دانشجویان و جوانان با خوش‌رویی و صمیمیت برخورد می‌کرد و آنان نیز به‌دلیل اخلاق نیکوی او جذب ایشان می‌شدند. ایشان بعد از فاجعه مسجد گوهرشاد مشهد در سال ١٣١٦ به اتهام کنایه‌زدن به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد، ممنوع‌المنبر شد و این ممنوعیت تا سه سال بعد از آغازشدن جنگ جهانی دوم ادامه داشت. بار دوم نیز در روز یکشنبه ١٠ بهمن ١٣٥٠ ممنوع‌المنبر شد. تا پیروزی انقلاب اسلامی، ایشان هفت سال از سخنرانی‌کردن منع بود. «شرح و تفسیر دعای مکارم‌الاخلاق»، «معاد از نظر روح و جسم»، «بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات»، «اخلاق از نظر هم‌زیستی و ارزش‌های انسانی» از جمله آثار ایشان است. مرحوم فلسفی در آذر ٧٧ در ٩٤سالگی چشم از جهان فرو بست  و در جوار حضرت عبدالعظیم واقع در شهر ری به خاک سپرده شد».

خلاف واقع می‌گوید

مؤسسه نشر آثار حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی، درباره ادعای شجونی در برنامه «دید در شب» سوم دی‌ماه، پاسخی اختصاصی برای «شرق» ارسال کرده است که به شرح زیر است:

١-  ساواک در سال ١٣٤٧ نسبت به تهیه عکس علیه مرحوم حجت‌الاسلام فلسفی مبادرت می‌ورزد و سه سال بعد در بهمن ١٣٥٠ پس از سخنرانی معروف ایشان در دفاع از امام خمینی (ره) و علیه دو سناتور مجلس سنا، عکس مذکور را به‌طور گسترده در سراسر کشور از طریق پست برای صنوف مختلف ارسال می‌نماید که شرح آن به‌همراه اسناد و گزارش‌های ساواک و مونتاژبودن عکس، به تفصیل در کتاب خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی آمده است؛ این کتاب در سال ١٣٧٦، یک‌ سال قبل از فوت حجت‌الاسلام فلسفی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردید که در این جوابیه تنها به دو مورد از اسناد اشاره می‌گردد.

٢- کمتر از چهار هفته پس از انتشار عکس، «مرکز سنجش وزارت اطلاعات» در بولتن خود، از بازتاب منفی انتشار عکس مرحوم فلسفی در جامعه چنین خبر می‌دهد: «انتشار عکس‌هایی از آقای فلسفی، انعکاس بسیار بدی در افکار و اذهان عمومی داشته و مردم با بدبینی خاصی می‌گویند این عکس‌ها مونتاژِ دولتی است که می‌خواسته است بدین وسیله بر روی اعمال و هدف‌های خاص خویش پوشش گذارد و این گفته اغلب طبقات مطلع کشور است». (سند شماره ٢٨٠ کتاب خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی)

٣- جالب‌ترین گزارش ساواک درباره بازتاب نظرات مردم نسبت به عکس‌ها، گزارش ساواک کردستان می‌باشد که می‌نویسد: ملاحسین ادیبی (امام‌جمعه وقت سقز) عکس ارسالی را ساختگی و جعلی می‌داند؛ زیرا در عکس، انگشتر‌های مشارالیه در انگشت سبابه و وسط دیده می‌شود که این برخلاف قواعد روحانیت بوده و معمولا روحانیون انگشتر‌ها را در انگشت کوچک خود و بعد از آن قرار می‌دهند. (سند شماره ٢٧٥ همان کتاب)

٤- شگفت آنکه عکس‌های به‌یادگارمانده مرحوم حجت‌الاسلام فلسفی که تعدادی از آنها در کتاب خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفی نیز آمده است، گواهی است بر این مدعا که ایشان هیچ‌گاه در طول عمر خود، از انگشتر استفاده نکرد و دست راست و چپ او همواره فاقد انگشتر بوده است که به‌عنوان نمونه در تصاویر ایشان در کنار مرحوم آیت‌الله خوئی در نجف (دهه٣٠)، در کنار مرحوم آیت‌الله سیدعلی بهبهانی در اهواز (دهه ١٣٤٠) و همچنین در کنار مرحوم آیت‌الله پسندیده (سال ١٣٥٨) واضح و مشخص است (تصاویر ضمیمه همان کتاب). این تصاویر، جعلی‌بودن عکس‌های منتسب به مرحوم حجت‌الاسلام فلسفی را به‌خوبی اثبات می‌نماید.

٥- در پایان، جای بسی تأسف است، خطیبی که در صف مقدم اقدامات روحانیت علیه رژیم شاه قرار داشت و امام‌خمینی(ره) او را «زبان گویای اسلام» نامید، برای دفاع از امام در مقابل ایادی رژیم شاه مورد این هجمه ناجوانمردانه ساواک در سال١٣٥٠ قرار گرفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ممنوع‌المنبر گردید، در برنامه «دید در شب» سوم دی‌ماه ٩٤ آن هم میهمان برنامه در برابر دیدگان نسلی که به اقتضای سن‌وسال، دور از حوادث و مبارزات دشوار آن دوران علیه رژیم شاه و عواقب آن بوده است، این‌گونه برخلاف واقع و حقیقت، با مرحوم فلسفی برخورد نموده و این ادعا را به صورتی موهوم و بی‌ربط بیان می‌نماید.

 

نظر شما