انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره خبرگان رهبری در حالی در اواخر سال جاری برگزار می شود که دولت تدبیر و امید در اواسط عمر خود به سر می برد و بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران از هردو جناح سیاسی براین باورند که 7 اسفندماه می تواند آزمونی برای ارزیابی عملکرد دولت در همه بخشها بویژه در عرصه سیاسی باشد.
تنوع دیدگاهها در مورد استراتژی حامیان دولت روحانی در انتخابات پیش رو، جدای از وظیفه مجری گری بیطرف، می تواند بیانگر نبود اتفاق نظر در مورد مشی واحد دولت باشد، اما در خوشبینانه ترین وجه هم می توان به این نکته اشاره کرد که اصلاح طلبان به همراه حامیان دولت در نظر ندارند که با یک وسیله و از یک بزرگراه به بهارستان حرکت کنند بلکه درصدند از مسیرهای متفاوت و البته با مشخص کردن مقصد نهایی، راهی مجلس شوند تا احیانا اگر مسیری مسدود شد، کرسی هایشان نصیب "از آنها بهتران" نشود.
در این میان و با ارزیابی لیست نامزدهای ثبت نام کننده در استانها به نظر می رسد استفاده از مسیرهای چندگانه در مناطق دورتر از پایتخت، محتمل تر خواهد بود.
فضای سیاسی استان اردبیل در آستانه انتخابات مجلس، هنوز فاقد شور و نشاط سیاسی است و به نظر می رسد مسیری که دست اندرکاران دولت محلی طی می کنند ناگزیر از حفظ چنین فضایی است، برخی از حامیان دولت تجویز نسخه ای مبنی بر «سیاست زدایی از پارلمان» را در دستور کار قرار داده اند و از اصلاح طلبان استان می خواهند بیش از سیاستمداران، متخصصان مختلف را در لیست های انتخاباتی بگذارند.
این امر شاید در پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ مثمر ثمر باشد اما در اردبیل حداقل با توجه به اظهار نظر مداوم و مکرربرخی مسئولین دولتی مبنی بر اینکه "اردبیل فاقد نیروهای متخصص و مجرب است"!(1) عملیاتی شدن این دیدگاه مشکل و غیرممکن به نظر می رسد البته نباید از این نکته نیز غافل شد که قشر متوسط و جامعه شهری استان اردبیل همچنان کم وبیش با نیروهای توسعه گرا و ترقی خواه همراه اند، هرچند نمیداند این نیروها چه کسانی هستند! و صد البته این ندانستن ناشی از عملکرد ناشیانه حامیان دولت و بخشی از اصلاح طلبان در تربیت و شناساندن این نیروها به بهانه دوری از کنشگری در مطرح کردن چهره ها و ایجاد و حفظ ثبات در فضای سیاسی استان است.
هرچه به هفتم اسفند نزدیک تر می شویم این نارسایی و خلاء بویژه در استان اردبیل بیشتر احساس خواهد شد وبر دیدگاه برخی از صاحب نظران صحه خواهد گذاشت که معتقدند " دولت روحانی هرقدر به موقعیتهای انتخاباتی نزدیک میشود، با مسائل بیشتری مواجه خواهد شد. جنس استراتژی ثبات نمیتواند هیجان لازم را در سطوح مختلف مردم ایجاد کند. هیجانی که موجب کنش سیاسی شود با ذات استراتژی ثبات، ناهمگون است."(2)
با تکیه بر این اصل که حتی اگر در بین نامزدهای ثبت نام کننده در اردبیل، افراد متخصص زیاد هم باشند، که هستند! چرا باید حامیان دولت از نیروهای سیاسی قدر خود در این کارزار انتخاباتی استفاده نکنند، طرفداران استفاده از چهره های مطرح سیاسی در اردبیل برغم داشتن دغدغه رد صلاحیت، معتقدند اگر جناح مقابل حاضر است این کار را بکند، ما هم حاضریم. در حالیکه همه می دانیم جناح راست همه ژنرال های سیاسی را هم به عرصه انتخابات آورده است و در این شـرایط، ما چرا باید سپر بیندازیم؟ شاید این توصیه را میشد مثلا در انتخابات شوراها مطرح کرد و در بستن لیستها، اولویت را به چهره های کارشناس و تکنوکرات ها داد، اما مجلس نهادی است که کارکرد سیاسی دارد؛ چون ناظر به دولت به عنوان قدرت سیاسی است و طبعا اعضای آن نمی توانند افرادی غیرسیاسی باشند.
اکثر اصلاح طلبان استان بر این باورند که با توجه به ممنوع التصویر و ممنوع القلم بودن چهره های محبوب جریان اصلاحات و با تاکید بر این نکته که هنوز بطن جامعه برای رفع دغدغه های مردم سالارانه گرایش خود را حفظ کرده این وظیفه دولت است که فاصله خواست مردم تا انطباق آن با اشخاص مهم و شاخص را تا فرا رسیدن روز اخذ رای کم و کمتر کند تا رقابت اندکی عادلانه شود.
در صورتی که اصلاح طلبان نتوانند در این زمینه برای باورها و دیدگاههای خود حامی مناسبی پیدا کنند و مسیرهای چندگانه به طبع دیدگاههای مختلف برای رسیدن به مجلس دهم مطرح شود می توان چند پایان برای شاهنامه مجلس سرود که خوش ترینش شاید همان دیدگاهی باشد که یکی از تئوریسین های اصلاح طلب با عنوان "مجلس دهم مجلسی کاملا خنثی از لحاظ سیاسی،و معتدل از لحاظ فنی" پیش بینی کرد.(3)
با توجه به حضور و ثبت نام چهره های مطرح اصلاح طلب و اصولگرا در استانها بویژه استان اردبیل پایان دیگری نیز می توان برای کارزار انتخاباتی مجلس آتی متصور بود که البته ناشی از دوقطبی شدن و افزایش کنتراست رقابت میان دو جناح عمده کشور می باشد، به این معنی که نامزدهای متخصص و مستقل وابسته به دوجناح زیر چتر حمایتی دولت قرار گرفته و یا با شعار حمایت از سیاستهای دولت در میدان حاضر شوند و نیروهای اصیل و تمام عیاراصلاح طلب و اصولگرا با رجز خوانی اصیل بودن به مصاف مستقل های متخصصی روند که از ورود با تابلو دو جریان به بهانه افراطی گری ابا داشته باشند.
در این صورت است که جدای از دیدگاههای مختلف و نتیجه حاصل، می توان انتخابات مجلس آتی را صحنه جدال اصل ها با بدل های اصلاح طلبان و اصولگرایان نیز نامید.