به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، متن این یادداشت به شرح زیر است:
در ایرانِ امروز جوان تحصیلکرده و متخصص کم نداریم. دانشگاههای ما ظرفیتهای فوقالعادهای دارند. به قول ظریفی معدن طلا هستند. بحمدلله در پزشکی به جایگاه خوبی نه فقط در منطقه که در دنیا رسیدهایم. سرمایهگذاری در علوم پزشکی نتیجه داده و نه فقط پزشکان حاذقی تربیت شدهاند، بلکه نظام درمانی ما نیز متحول شده و توان مقابله با بیماریهای تازه از راه رسیده را پیدا کرده. امروز جراحی قلب در ایران به یک عمل روتین و عادی بدل شده و میزان مرگومیر ناشی از آن مطابق استانداردهای جهانی به حداقل رسیده است. پزشکان صاحبنام دنیا معترفاند که جمهوری اسلامی ایران در زمینه آموزش پزشکی و بهداشت رشد قابل ملاحظهای کرده و به توان بالایی دست پیدا کرده است. حتی کشورهای پیشرفته روی دانشآموختگان پزشکی ایران حساب دیگری باز میکنند. ما سالها پیش در نظام آموزش پزشکی سرمایهگذاری معقول و منطقی کردیم و امروز خدا را شکر حاصل تلاش و زحمتمان را دریافت میکنیم. ابتدای دهه شصت کجا، که مجبور بودیم برای روستاها و شهرهای دور پزشک هندی وارد کنیم، حالا کجا که ما پیشرفت کردهایم و قطب قابل اعتنای درمانی در منطقه و جهانیم؟ جراحی چشم، پیوندهای کلیه و ریه، عمل باز قلب، درمان نازایی، مهار و درمان سرطانهای صعبالعلاج داروها و رادیوداروها و خیلی چیزهای دیگر امروز میوه همان درختی است که سالها قبل دلسوزان و آیندهنگاران کاشتند. در دیگر علوم و فناوریها نیز امروز در جایگاهی هستیم که محسود منطقه، بلکه کشورهای نامدار جهانیم. پیشرفت حیرتانگیزی که در دانش هستهای کردهایم، علاوه بر سیاستمداران، خیلی از دانشمندان جهان را به حیرت واداشته است که چطور ایرانیها یکشبه ره صدساله را پیمودهاند. عین این پیشرفت را در تکنولوژیهای همگرا هم میتوانیم ببینیم. ما در هر دانشی متمرکز شدهایم، توانستهایم موانعش را هم از سر راه برداریم. امروز حرف دانشمندان ایرانی در خیلی از رشتهها شنیدنی است و خیلی از دانشمندان تراز اول دنیا روی دانشمندان ایرانی حساب فوقالعاده باز میکنند. البته ما در بعضی علوم متاسفانه درجا زدهایم و کاری از پیش نبردهایم. خوب که دقت کنیم، میبینیم دقیقا در رشتههایی هنوز ضعیفیم که از گذشته به آنها بیتوجهی کردهایم و هیچ نوع سرمایهای، چه مادی و چه معنوی در آنجاها هزینه نکردهایم. با توجه به تجربیات گرانبهایی که طی سالیان به دست آوردهایم، میدانیم که اگر بخواهیم و اراده کنیم، کاری نیست که از پس آن برنیاییم. فیالمثل اگر چند سال روی مسائل محیط زیستی متمرکز شویم، خیلی زود به راهحلهایی میرسیم که میتوانند مشکلات جدیمان را حل کنند. یا اگر روی نظام آموزشی کشور سرمایهگذاری لازم را انجام دهیم، حتما به امید خدا میتوانیم ضعفها و کاستیها و اشکالاتش را رفع کنیم. این خیلی مهم است که ما اولا بدانیم در کجاها هنوز ضعف داریم و در مرحله بعدش بتوانیم با راهحلهای علمی و متناسب با جغرافیای طبیعی و فرهنگی کشورمان ضعفها را به قوت بدل کنیم.
قدر تجربه این سالها را باید بدانیم. تجربهای که در موفقیتها و شکستها به دست آوردهایم، گرانبهاترین سرمایهای است که امروز در دست داریم. اینکه در علوم و فناوریهای نانو یا بیو و هوافضا یا هستهای و پزشکی و سلولهای بنیادی پیشرفت کردهایم، البته عنایت خداوند تبارک و تعالی بوده، اما تصادفی و اتفاقی و از روی بخت و اقبال نبوده. به مسیری که پیمودهایم اگر نگاه کنید، میتوانید حضور پررنگ مدیران عالیرتبه نظام و عنایت ویژهشان را ببینید. سرمایهگذاری فقط مادی نیست. وقتی دانشجویان و استادان یک رشته میبینند که رهبر حکیم انقلاب نسبت به کاری که آنها میکنند، واقف است و اخبارشان را پیگیری میکند و شخصا از دستاوردهای علمیشان بازدید و با آنها گفتوگو میکند و آنها را مشمول ادعیه خیرش قرار میدهد، طبیعی است که انگیزهشان برای کار و تلاش، مضاعف میشود.
وقتی متخصصان بفهمند که رئیس جمهورشان شخصا برای از میان برداشتن موانع قدم برمیدارد و دستورات دقیق و روشن صادر میکند، طبیعی است که انرژیشان افزون میشود و عزمشان بیش از پیش جزم میشود. بحث سرمایه مادی و امکانات هم هست. دانشمندان و فناوران همین که بار دغدغه معاش از روی شانههایشان برداشته شود و گرفتاریهای ابتداییشان حل شود، آن وقت فکر و ذکرشان را تمام و کمال بر کار و پژوهششان متمرکز میکنند. ما امروز خدا را شکر متخصص و دانشمند کم نداریم. در حوزههای مختلف، نخبگان و سرآمدانی داریم که دنیا به احترامشان کلاه از سر برمیدارد. ما نیروی جوان تحصیلکرده و مستعد زیاد داریم. دانشگاه و مرکز علمی و پژوهشی هم سختافزاری و نرمافزاری چیزی کم و کسر نداریم، مع ذلک در حلوفصل بعضی معضلات کشور ناتوانیم. گویی هنوز بعضی مسیرهای حضور نخبگان و دانشمندان برای خدمت به جامعهشان مسدودند و امکان تمرکز روی مشکلات اجتماعی و فرهنگی و طبیعی و جغرافیایی و... وجود ندارد. آلودگی هوا چیزی نیست که از پسش برنیاییم. خیلی از جاهای دنیا همین مشکلات ما را داشتهاند و امروز توانستهاند پشت سر بگذارند. کافی است به جد بخواهیم و با توجه به تجربیات ارزشمندمان روی موضوع -هر موضوعی- متمرکز شویم، قطع و یقین از عهده حل مشکل برمیآییم.
آلودگی هوا را مثال میزنم، وگرنه شبیه به این معضل در حوزههای دیگر هم داریم. ما شهرسازیمان تناسبی با اندیشههای فرهنگی و آرمانهای انقلاب اسلامی ندارد. اگر امروز در شهرسازی به مشکل برخوردهایم، دلیلش این است که آن را جدی نگرفتهایم، لااقل آنچنانکه اقتضا میکرده جدی نگرفتهایم؛ اصل و فرعش را رها کردهایم و گذاشتهایم باری به هرجهت رشد کند و به هر سمتی بخواهد، متمایل شود. بحث سبک زندگی ایرانی - اسلامی مهم است، اما آن را هم جدی نگرفتیم و چنانکه اقتضای دین و هویت و ملیتمان بود، در آن کار نکردیم و صرفا مقلد لایف استایلی شدیم که غربیها به ما و دیگر مردم جهان تحمیل کردند. تجربه نانو اگر در معماری و شهرسازی و سبک زندگی پیاده شده بود، شک نکنید که امروز شهرسازی و معماری سبک زندگی ما با چیزی که هست، فاصلهای بس عظیم داشت و امروز ما در شرایط فوقالعاده بهتری به سر میبردیم. در مورد کمآبی و آلودگیهای زیستمحیطی و پاکسازی دریا و حفظ جنگلها و مراتع و... هم وضع همین است. کشوری که در علم هستهای مرزهای دانش را درمینوردد، حتما میتواند از جنگل و کوه خود حراست کند، به شرطی که بخواهد و به شکل عملیاتی روی کار متمرکز شود و سرمایههای معنوی و مادی لازم کار را فراهم آورد. ضمن اینکه با این پتانسیل علمی و نیروی انسانی که ما داریم، برای خیلی از ناظرین منصف جهانی جای تعجب است که چطور نمیتوانیم معضلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگیمان را از سر راه برداریم. اگر میتوانستیم و به نظام آموزشیمان سامانی در خور میدادیم، اگر میتوانستیم و اقتصاد دانشبنیان را فراگیر میکردیم، اگر میتوانستیم متخصصین هر کاری را بر سر همان کار مینشاندیم، اگر میتوانستیم به متخصصین متعهد اطمینان میکردیم و کار را تمام و کمال به ایشان میسپردیم، اگر میتوانستیم در همه کارها مردم را به میدان میآوردیم و از همت آنها مدد میگرفتیم، آن وقت میدیدیم که هیچ مشکلی لاینحل نیست و هیچ کاری برای ما نشد ندارد. شعار خوب است، اما به شعار کار پیش نمیرود. تعارف و تشریفات خوباند، اما به شرطی که از حد خود فراتر نروند. همدلی و همیاری بزرگترین سرمایه ماست. در کنارش به دوروبرمان نگاه کنید، میبینید که اجزایش فراهم است. ما امروز به لطف الهی همه چیز داریم و نباید فرصت را از دست بدهیم. حتی به لحاظ سیاسی و بینالمللی شرایط پسابرجام میتواند ایجاد انگیزه کند و موانع را از سر راهمان بردارد. دست دست کنیم، مشکلات بزرگتر میشوند و نیروی ما کمتر. تا داغ است، باید نان را به تنور چسباند. تا هنوز تجربههای خوب و گرانبها را در دست داریم، دستبهکار شویم و موانع توسعه را از سر راه برداریم و ایرانی شایسته پسوند اسلامی، آباد و آزاد و پر از مهر و مهربانی و ایمان و دوستی و امید، با آسمانی آبی و زمینی با طراوت بسازیم.