به گزارش خبرگزاری برنا مجموعه ای از آثار و ابنیه تاریخی و باستانی که تعداد آن ها نیز بسیار است به همراه طبیعت بکر و وجود آب و هوای مناسب در برخی از ماه های سال، می تواند سیستان را به یکی از مراکز گردشگری ملی و حتی بین المللی تبدیل کند. اما همان طور که در بالا ذکر شد این اتفاق خوشایند هنگامی به وقوع خواهد پیوست که تمامی امکانات و لازمه های آن از قبل آماده شود. شاید در برداشت اول و به لحاظ ساختار سازمانی و اداری چنین برداشت شود که سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری تمام مسئولیت تحقق این شرایط را بر عهده داشته باشد اما با نگاهی دقیق تر به نکات و الزاماتی می رسیم که خارج از وظیفه و توان سازمان یاد شده است. به بیانی دیگر صنعت گردشگری یا توریسم یک موضوع فرابخشی ست که سازمان ها و ارگان های متعددی در آن نقش آفرینی می کنند و بایسته است که هماهنگی مطلوبی بین همه آن ها ایجاد شود.
معمولا نخستین ماه سال و به ویژه تعطیلات نوروز یکی از بهترین زمان ها برای بازدید از منطقه سیستان به شمار می آید و حال که این فرصت به پایان رسیده است شاید زمان مناسبی باشد تا نگاهی داشته باشیم به توان و ظرفیت گردشگری در سیستان و نیز به برخی از الزامات و کمبودهای این بخش هم تواماً اشاراتی داشته باشیم.
یکی از مهم ترین مولفه ها در این بخش، موضوع اطلاع رسانی می باشد که به نظر می رسد آن طور که باید و شاید اطلاع رسانی جامعی صورت نگرفته است. ابزار مهم و اساسی در این امر، رسانه ها می باشند که باید به درستی و در زمان مناسب کار خود را انجام دهند. اگرچه امروزه گسترش فضای مجازی باعث توسعه روش های رسانه ای شده است، اما اطلاع رسانی در قالب برنامه های کوتاه و آگاهی بخش از طریق رسانه ملی و شبکه های آن امری لازم به شمار می آید. شبکه استانی هامون در این زمینه اگرچه تلاش های ارزشمندی داشته است اما نه آن گونه که کفایت کند و باید با کمیت و کیفیت بهتری به گسترش گردشگری در استان و منطقه سیستان کمک کند، یعنی آن که فقط به پخش برنامه هایی از این دست، از طریق خود شبکه استانی و در زمان های خاص اکتفا نکند و در طول سال از طریق ارتباط با مرکز و شبکه های سراسری هم این اطلاع رسانی را صورت دهد. البته شبکه هامون علاوه بر اطلاع رسانی باید یک موضوع دیگر را در حاشیه آن دنبال کند یعنی رفع سوءاثر از تبلیغات منفی و مخربی که طی سالیان دراز بر علیه استان رواج پیدا کرده است. متاسفانه در سال های نه چندان دور در برخی از فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی شاهد آن بودیم که این استان و شهرهای آن را مرکز فعالیت قاچاقچیان و اشرار معرفی کردند و به اندازه ای در این امر اغراق شد که برخی از هموطنان ما که به استان ما و یا سیستان سفر نکرده بودند و یا مختصر آشنایی هم نداشتند چنین می پنداشتند که هیچ گونه امنیت جانی در استان وجود دارد اما آنانی که در این جا بود و باش دارند به خوبی می دانند که علیرغم تحرکات مذبوحانه، محدود و معدود تعداد اندکی از اشرار و برهم زنندگان امنیت، در این استان امنیت قابل قوبلی حکمفرسات. حال که صحبت از امنیت به میان آمد بیراه نیست اگر گذری به این مورد هم داشته باشیم. تعطیلات گذشته و امنیت حاکم بر فضای سیستان نشان از آن دارد که مسئولین و دست اندرکاران امنیتی و انتظامی تمام تلاش خود را در برقراری آن به کار بسته اند که در همین فرصت باید از این عزیزان قدردانی شود، اما نکته ای که در این میان شایان ذکر است این که بیش از آن که برقراری امنیت ارزشمند باشد، احساس وجود امنیت روانی باید به گردشگران منتقل شود این حرف بدین معنی ست که در مرحله نخست باید امنیت تداوم داشته باشد و در گام بعدی وقوع خرده جرایمی که شوربختانه در سایر نقاط کشور هم انجام آن محتمل به نظر می رسد بیش از اندازه در بوق و کرنا نشود تا امنیت روانی جامعه و گردشگران را دستخوش تغییرات نسازد.
موضوع مهم و دیگری که در بحث توسعه گردشگری اهمیت دارد وجود زیرساخت های فیزیکی سفر و اقامت است که متاسفانه در این زمینه با کمبودهای فراوانی روبرو هستیم، راه های مواصلاتی بی کیفیت و با ظرفیت تردد اندک، امکانات اقامتی و رفاهی محدود و ناکافی و خدمات رسانی عمومی نامناسب از جمله این کمبودهاست. اگر بخواهیم برای هر کدام از این موارد فقط یک مثال بیاوریم می توانیم به مسیر دسترسی به اوشیدا (کوه خواجه) اشاره کنیم که از کیفیت و ظرفیت مناسبی برخوردار نیست. در واقع مسیر یاد شده، حتی نمی تواند نیاز مردمی را که در روستاهای این مسیر و شهر علی اکبر سکونت دارند برآورده سازد، چه رسد به این که در روزهای شلوغ بار ترافیکی شدیدی را تحمل کند. این در حالی ست که اوشیدا که مجموعه ای از آثار باستانی را در قالب ابنیه های تاریخی در خود جای داده است نسبت به سایر اماکن تاریخی از مسیر دسترسی بهتری هم برخوردار است. نمونه دیگری از کمبودهای اشاره شده، نبود مراکز اقامتی کافی و مناسب در منطقه است که به نحو بارزی به چشم می آید. البته تعداد کم هتل ها و مهمانپذیرها به این دلیل است که آمار مسافران بنا به شرایط آب و هوایی تفاوت های فراوانی دارد و در ماه های گرم سال کمتر کسی ترغیب می شود به سیستان سفر نماید که برای رفع این مشکل باید از محل هایی برای ایجاد کمپ های موقت استفاده شود همچنان که در بسیاری از شهرها چنین فضاهایی پیش بینی شده و وجود دارد.
بنابراین آن چه از نمونه های ذکر شده دریافت می شود این است که اگر بخواهیم از گردشگری به عنوان یک فاکتور برای توسعه سیستان و ایجاد فرصت های شغلی در این بخش استفاده کنیم باید همه ملزومات آن را هم فراهم بیاوریم و همچنان که گفته شد ایجاد تمام این شرایط به تنهایی از عهده سازمان میراث فرهنگی برنمی آید و باید تمام دستگاه های مرتبط در این حوزه با جدیت وارد شوند و برای این که تلاش های ادارات و نهادهای مربوطه منجر به موازی کاری نگردد و اتلاف وقت و هزینه را در بر نداشته باشد باید برنامه توسعه گردشگری سیستان تنظیم شود تا هر سازمانی بر اساس وظیفه مشخص خود عمل کند و اگر هم چنین برنامه ای وجود دارد باید هر چه زودتر به مرحله اجرا درآید.
البته باید ذکر شود که برای رسیدن به نقطه مطلوب در این زمینه، باید که تلاش های ادارات و سازمان های دولتی با حمایت رسانه های محلی که اغلب به صورت مجازی در حال فعالیت هستند همراه شود تا به ویژه در زمینه اطلاع رسانی تغییرات مثبت و شگرفی رخ دهد. همچنین از ظرفیت تشکل های مردمی و سازمان های غیر دولتی مردم نهاد یا همان NGO ها نیز به گونه ای شایسته استفاده شود که مجدداً تکرار می شود لازمه همه این ها ایجاد هماهنگی کامل بر اساس یک برنامه مدون و عملی می باشد که بهتر آن است این برنامه از سوی میراث فرهنگی ارائه شود.
در پایان با تکیه بر شعار امسال که در پیام نوروزی مقام معظم رهبری اعلام شد یعنی “اقتصاد مقاومتی – اقدام و عمل” می توانیم از این فرصت که به صورت بالقوه در سیستان وجود دارد برای توسعه سیستان و ایجاد اشتغال برای نیروی جوان و جویای کار بهره فراوان بگیریم البته اگر بتوانیم که عملکرد دستگاه های مختلف اداری و سازمان های مربوطه را آن چنان هماهنگ کنیم که باعث هم افزایی در این زمینه شود و با توجه به منافعی که نصیب عموم جامعه می شود باید که به این هماهنگی و روشمندی دست یابیم و آن هم هر چه سریع تر.
نویسنده : محمدرضا رضایی