به گزارش خبرگزاری برنا، امیر تاجیک در این گفتگو اعلام اخبار قطعی درباره منصوب و نماینده ولی فقیه را تنها به نقل از دفتر رهبری قابل اعتنا خوانده و تأکید کرده است: «اگر قرار باشد کوچکترین تغییر و جابهجایی صورت بگیرد باید از طرف دفتر رهبری این موضوع اعلام شود.»
تاجیک همچنین درباره مضرات اخبار زردی که اعتبار رسانه ها را زیر سوال می برد، سخن گفته و معضل خبرسازی را به دلیل گسترش شبکه های اجتماعی دانسته است.
مدیر شبکه مستند نقد از درون را یکی از برکات دوره جدید مدیریت صداوسیما معرفی و تصریح کرده است: «بحث بر سر اختلافات شخصی یا نظری مدیران نیست، بحث بر سر این است که ما باید مسوولیت کارهایی را که انجام دادهایم قبول کنیم.»
وی همچنین به ارتقای اعتماد عمومی جامعه به رسانه ملی با اتخاذ سیاست شفافسازی اشاره کرده و درباره افزایش آمار مخاطبان در دوره جدید توضیح داده است.
تاجیک در زمینه حواشی و شایعاتی که در دوره جدید صداوسیما وجود داشته نیز عنوان کرده است: «بنیانگذار انقلاب اسلامی در جایی نقل کردهاند که هرکسی بیشتر برای خدا کار کند بیشتر مورد حمله و عتاب قرار میگیرد. دکتر سرافراز با آگاهی و پشتوانه فرهنگی برای ایجاد یک نگاه تازه و چابکسازی سازمان تلاش کرده و مسلما هر اتفاق تازه مجموعههای فرسوده را دچار مشکل میکند.»
متن کامل این گفتگو در ادامه می آید:
گفت وگو با مدیر شبکه مستند درباره استعفای رئیس جام جم؛
صدا و سیما فرسوده بود، سرافراز چابکش کرد
احتمالا شما هم خبر برکناری یا استعفای آقای سرافراز را که البته بهصورت غیررسمی خبری شده شنیدهاید. نظرتان درباره این خبر چیست؟
ترجیح میدهم فعلا دراینباره صحبت نکنم. ما مستندسازان معمولا آدمهای صبوری هستیم و بیش از همه فکر میکنیم باید کار کنیم و فرصتی برای این شایعهها نداریم.
مساله اینجاست که این شائبه یا شایعه است یا پیش زمینهای از حقیقت هم دارد؟
ببیند مساله این است که شایعه را همه میتوانند بسازند اما ما مسوول پاسخ گفتن به این شایعهها که در سایتهای زرد منتشر میشود نیستیم. سازوکار اداری وجود دارد و بالاخره آقای سرفراز منصوب و نماینده ولی فقیه کشور است و اگر قرار باشد کوچکترین تغییر و جابهجایی صورت بگیرد باید از طرف دفتر رهبری این موضوع اعلام شود.
دقیقا و اگر هم ما داریم این مساله را پیگیری میکنیم به این خاطر است که پیشبینی سایتهایی که از آنها یاد کردید درست از آب در نیاید!؟
اصلا بحث این نیست که پیشبینیها درست از آب در بیاید یا نه. بحث این است که اعتبار رسانهها نباید منوط به مطالبی شود که بدون منبع موثقی منتشر میشوند. به هر حال روزنامه شما که واقعا یک روزنامه فرهنگی و خوب است فکر میکنم باید به مسایل مهمتری که جامعه درگیر آنهاست بپردازد و به دغدغههای مهمتر جامعه رسیدگی کند.
در کل حرف شما درست است. شما به روزنامه «امید ایرانیان» لطف دارید اما وقتی این مساله مطرح میشود و وقتی خبرهایی در اینباره به گوش میرسد کار خبرنگار و روزنامههایی از این دست دقیقا پیگیری همین مطلب و اطلاع از صحت و سقم آن است...
نکته این است که با گسترده شدن سایتهای اجتماعی متاسفانه معضلی به نام خبرسازی و خبرپراکنی بیشتر شده و همچنان هم ادامه دارد.
سوال بعدی در مورد حوزه مدیریتی شما و همکارانتان است. در طول ماههایی که گذشت اتفاقاتی نظیر نامهنگاری میان شما و آقای ضرغامی، رییس سابق سازمان صداوسیما انتقادات به این سازمان را بیش از گذشته کرده است. از سوی دیگر همانطور که خود شما هم مستحضر هستید 30 نفر از بازیگران زن تلوزیزیون نامهای منتشر کردند و بعد از آن با آقای پورمحمدی، معاونت سازمان دیداری داشتند و در آن دیدار درباره مواردی که در نامه مذکور نوشته شده بود توضیح دادند. به نظرتان این دوران در صداوسیما کی قرار است تمام شود و چقدر برای خود شما سخت است تحمل این وضع؟
به اعتقاد بنده از برکات موجود این است که صداوسیما در دوره جدید با نقد از درون روبهرو شده و اصولا رسانه و سازمان صداوسیما دارای پیچیدگی خاص خود است و این موضوع امروز و دیروز نیست، باید کار زیادی برای به روز شدن این ساختار انجام شود. به هر حال صداوسیما بزرگترین و پر مخاطبترین رسانه کشور است و من فکر میکنم هرقدر شفافسازی در خصوص مسایل داخلی صداوسیما انجام شود به نفع نظام و انقلاب و همه کسانی است که خونشان را برای امنیت کشور دادهاند.
انشاءلله که این نقد از درون منجر به عدم ثبات مدیریتی در سازمان صداوسیما نشود چون بعد از مشکلاتی که این رسانه در جذب مخاطب داشته و اتفاقات ریز و درشت دیگری که دارد میافتد همین یک فقره را کم داریم!
ما وظیفهای به گردنمان هست که آن را انجام میدهیم. هیچ کس از نیت درونی افراد در مورد مسایل خبر ندارد. من فکر میکنم باید صبر کنیم تا ببینم روال این اتفاقها به کدام سمت و سو میرود اما این امر نباید مانع از انجام تعهدات حرفهای و خدمترسانی به جامعه از طریق مدیوم رسانه ملی شود.
شما به این مساله اشاره کردید که صداوسیما هماکنون به نقد از دورن رسیده است. شما بهعنوان یک مدیر که در سازمان صداوسیما کار میکنید به دوران مدیریت خودتان و آقای سرافراز چه نمرهای میدهید؟
من فکر میکنم این درست نیست که بنده یا آقای سرافراز به مدیریت خودمان نمره بدهیم، این مخاطبان هستند که باید به آنتن شبکه و آنتن رسانه ملی نمره بدهند. رسانه ملی در برخی ژانرها بسیار موفق بوده و در برخی ژانرها ضعیف عمل کرده است. برای ارزیابی مدیریت فرهنگی به زمان مناسب و موثر نیاز است. حوزه فرهنگ مثل کاشت درخت گردو است، نمیشود در مدت کوتاهی انتظار نتایج بزرگ داشت. برای ارزیابی حوزههای فرهنگی نیاز به زمان و صبوری داریم و من فقط میتوانم در حوزه خودم شما را به نظرسنجیهای رسمی سازمان ارجاع دهم که مخاطب شبکه مستند از ۹درصد مخاطب به ۴۰درصد رسیده است.
به نظرتان آیا این درست است که اختلافات مدیران سابق و کنونی صداوسیما عمومی شود؟ آیا این مساله اصلا کارکردی هم دارد؟
بحث بر سر اختلافات شخصی یا نظری مدیران نیست، بحث بر سر این است که ما باید مسوولیت کارهایی که انجام دادهایم را قبول کنیم.
وقتی قبول نمیکنیم و کشوقوسها همچنان ادامهدار میشود این بحث کلا چه فایدهای دارد؟
اصولا سیاست شفافسازی امور همواره به ارتقای اعتماد عمومی جامعه به رسانه کمک میکند. تغییر مدیریت ریاست سازمان برای ارتباط بیشتر با مخاطبان بود و ما باید ارتباط بیشتری با مردم داشته باشیم.
و همین مردم میگویند بینندههای صداوسیما در طول این سالها ریزش نداشتهاند؟
من فقط میتوانم به این دوره کوتاه در حوزه خودم اشاره کنم که درباره نظرسنجی به شما گفتم.
حتما در این زمینه هم گزارشهایی به دستتان میرسد...
در ژانر مستند حتما این اتفاق افتاده است.
مستند بله اما سوال من کلی است. شما به هر حال در صداوسیما مدیر هستید و احتمالا گزارشهایی از عملکرد کل شبکهها و سازمان صداوسیما به دستتان میرسد...
گزارشها میگوید در سال 94 نسبت به سال پیش از آن 4 الی 5درصد افزایش مخاطب در تهران داشتهایم. بخش عمده این موفقیت مربوط به مسایل خبری و کارهای خیلی خوبی که در معاونت خبر اتفاق افتاده بوده است.
دوباره به بخش اول گفتوگو بازگردیم. شما گفتید باید صبر کرد و در آینده از مورد کنار گذاشتن یا کنارهگیری آقای سرافراز سخن گفت و بعد اضافه کردید دو بخشی که مسوول هستند این خبر را تایید نکردهاند. این دو جمله را چطور میتوان با هم جمع کرد؟
بنیانگذار انقلاب اسلامی در جایی نقل کردهاند که هرکسی بیشتر برای خدا کار کند بیشتر مورد حمله و عتاب قرار میگیرد. دکتر سرافراز با آگاهی و پشتوانه فرهنگی برای ایجاد یک نگاه تازه و چابکسازی سازمان تلاش کرده و مسلما هر اتفاق تازه مجموعههای فرسوده را دچار مشکل میکند.
این توضیحات محترم است اما مساله این است که بین پاسخگویی نهادهای مسوول و اینکه شما میگویید باید صبر کنیم ارتباطی وجود دارد؟چرا باید صبر کنیم؟
صبر از نشانههای مومن است و ما با امیدواری، تلاش، انرژی و پشتوانههای فرهنگی و سرمایههای خدادادی تمام انرژی خود را برای ساختن شرایط جدید و حضور خلاقانه مستندسازان به کار میبریم و مهم در پیشگاه خداوند انجام این تکلیف است، نتیجه در اختیار ما نیست و انشاءالله که شرایط به یک تناسب و تعادل مناسب برسد.