به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، شهروند نوشت: خشکسالی بنا به تعریف و استاندارد بینالمللیاش به چهار فاز هواشناسی، کشاورزی، هیدرولوژی و اقتصادی-اجتماعی تقسیم میشود که این حلقهها زنجیره وار به هم متصل هستند؛ درواقع پدیده خشکسالی اثرات منفی بزرگی بر منابع آب و محیطهای وابسته به این منابع میگذارد که عموما در برخی سالها خسارات جبران ناپذیری را سبب میشود؛ این خسارات در مناطق خشک که از دیدگاه اقتصادی ساختار شکنندهتری دارند، نمود بیشتری یافته و اثرات منفی و ماندگاری را از جهات مختلف برجای میگذارند، در این میان «خشکسالی هواشناسی» را میتوان سیگنال ظهور دیگر انواع خشکسالی تعریف کرد. اگر بخواهیم شرایط کشورمان را در بین چهار فاز توصیف کنیم، به وضوح میتوان گفت در فاز چهارم قرارداریم چراکه کاملا شاهد تخلیه روستاها، مهاجرت، حاشیه نشینی، پایین رفتن آبهای زیرزمینی و چاهها، فرونشست زمین و خسارات در بخش کشاورزی هستیم. در مقایسه با سایر کشورها؛ تفاوت کشورهای توسعهیافته با کشورهای درحال توسعه در مدیریت این چهارحلقه وابسته به هم است که در همان حلقه اول کنترل شرایط را در دست میگیرند. به همین منظور «شهروند» برای بررسی شرایط منابع آبی، میزان و چگونگی خشکسالی کشور و با توجه به شروع فصل گرما گفتوگویی را با دکتر شاهرخ فاتح رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور داشته که شرح آن را در ادامه میخوانیم.
آقای دکتر؛ در ابتدا به تعریف خشکسالی بپردازیم و شرایط کنونی کشور را در این زمینه بررسی کنیم.
خشکسالی بنا به تعریف و استاندارد بین المللیاش به چهار مرحله تقسیم میشود؛ در مرحله اول بارشها کم میشود و با کاهش و نقصان بارشها که اصلیترین منابع تأمین آب هم به حساب میآیند، در یک منطقه فاز هواشناسی و اقلیم شناسی خشکسالی شروع میشود. با نقصان بارشها و کمبود سطح دسترسی به آب، وارد مرحلهای میشویم که یکی از مهمترین وابستگان به آن یعنی بخش کشاورزی، دچار استرس و بحران خواهند شد و اصطلاحا وارد فاز خشکسالی کشاورزی خواهیم شد؛ در این شرایط فرآیند تولید در بخش کشاورزی نیز کاهش پیدا میکند. در ادامه به مرور زمان مرحلهای آغاز میشود که آبهای جاری، رودخانههای بزرگ و نیز آبهای زیرزمینی نظیر چاهها، چشمهها و قنوات تحلیل رفته و کوچک میشوند؛ دراین بخش وارد فاز هیدرولوژی میشویم. درواقع فاز سوم آغازی خواهد بود بر تهدید منابع آبی، خشک شدن رودخانهها و چاهها که درنتیجه آن استرس آب شناسی منطقه را فراگرفته و تبعات ناگواری برای بهره برداران ازجمله کشاورزان، دامداران وصنعتگرانی دارد که همواره شرایط شغلی و زندگیشان متکی به آب است؛ این زنجیره درنهایت منتهی به فاز چهارم یا فاز اقتصادی (کاهش تولیدات اقتصادی) اجتماعی خواهد شد که یکی از مبادی آن روستاها هستند. به این مفهوم که یک روستایی با تهدید محل درآمدش به سبب خشکسالی و مختل شدن زندگیاش، به اجبار مهاجرت به شهرهای بزرگترِ اطراف را انتخاب میکند و این آغاز دو پدیده بیکاری و حاشیهنشینی در جامعه است. بهطورکلی در مرحله آخر خشکسالی، باید انتظار افزایش میزان مهاجرت، فقر، بیکاری و تبعات ناخوشایند اجتماعی آن (نظیر انواع بزه کاریها و جرمها) را داشته باشیم.
باتوجه به بارشهای اخیر چه میزان از خشکسالی در سطح استانها و کشور جبران شده است؟ آیا میتوان گفت الان در شرایط بهتری نسبت به گذشته قرار داریم؟
چنانچه «خشکسالی» کشور را در بخش هواشناسی و اقلیم شناسی بررسی کنیم؛ لازم است از نظر زمانی به آن از دو وجه نگاه کنیم، خشکسالی هواشناسی کوتاهمدت و بلندمدت؛ در نگاه کوتاه مدت که شامل حداکثر یکسال آبی است، خوشبختانه به استثنای تعدادی از استانها، شرایط کلی کشور بد و نگرانکننده نیست. درحال حاضر بارشهای کشور درمقایسه با بلندمدت در شرایط میانگین خود است و در مقایسه باسال گذشته حدود ٢٠درصد هم جلو هستیم. در مناطق غربی کشور استانهایی را داریم که حتی تا ٦٠ یا ٧٠درصد از میانگین بلند مدت خود جلوتر هستند که در جای خود محل شکر گذاریست و به سبب همین بارشها بستر سطحی خاک در بسیاری مناطق کشور مرطوب شده که هم به پوشش سطحی کمک کرده و هم مانع از برخاست گردوخاک شده است. اما در وجه بلندمدت خشکسالی انباشته شده دربسیاری مناطق کشور وجود دارد و از حافظه طبیعت پاک نشده است. زمانی که ما نقشههای بلند مدت را نگاه میکنیم، حتی درهمان استانهای ایلام، کرمانشاه و لرستان که در کوتاه مدت «ترسال» هستند، دریافت بسیار کمی را در بلندمدت داشتیم و به نوعی با «کم بارشی بلندمدت» درگیر هستیم؛ این موجب بروز خشکسالی بلندمدت از نظر هواشناسی و اقلیم شناسی شده که اثرش را در منابع آب و دسترسی روستاییان به منابع آبی میگذارد که تنها منبع درآمدشان محسوب میشود، چاه، چشمه، قنات یا رودخانههایی که یک روستایی از طریق آنها کشاورزی یا دامداری میکند دچار تهدید میشود و به تبع آن زندگی او نیز دچار تهدید خواهد شد.
طبق گفته شما؛ «کشور در شرایط خشکسالی بلندمدت به سر میبرد و امکان جبران این شرایط هم پروسه طولانی مدت را میطلبد» با توجه به این نکته، چه پیامدهایی در پس این شرایط دامن گیر کشورمان خواهد شد؟
سنگینترین پیامد خشکسالی بلندمدت، تهدید منابع آبهای زیرزمینی است. اگراین شرایط را با روال روزمره زندگی مقایسه کنیم؛ فردی که پس از بیکاری، درآمد روزانهاش مختل میشود، اولین کاری که انجام میدهد رجوع به پساندازش است، در مرحله بعدی قرض میکند و درنهایت مجبور به فروش وسایل زیربنایی زندگیاش میشود. در خشکسالی بلندمدت هم شرایط «منابع آب» به همین شکل است؛ بارشهای روزانه مختل میشود و سعی در جبران به وسیله آبهای سطحی میکند، پس از آن به سراغ آبهای زیرزمینی در سطوح بالا میرود و پس از آن هم کف شکنی و رجوع به سرمایههای زیربنایی، که درنهایت بدترین اتفاق در بلندمدت برای منابع آب رخ میدهد؛ افت منابع آب زیرزمینی که تبعات بعدی اجتماعی و اقتصادی را نیز در پی دارد.
از سوی دیگر، وقوع پدیده گردوخاک نمونهای دیگر ازعوارض بروزخشکسالی در بلند مدت است؛ تالابی را فرض کنید که سالهای متمادی آب داشته و در بازه زمانی دو یا سه ساله خشک شده، خاک نرم بستر این تالاب با کوچکترین نسیمی بلند شده و موجب گردوخاک در هوا میشود، اتفاقی که درسالهای اخیر به کرات اتفاق افتاد و درکشور شاهد رخداد این پدیده در مناطقی بودیم که به هیچ وجه سابقهای از آن در آن مناطق وجود نداشت. این یعنی ظهور کانونهای جدید گرد و خاک در کشورکه خوشبختانه امسال و به به کمک بارشهای مناسب، این شرایط کمی تعدیل شد. این موضوع نشان داد که یک فصل بارشی خوب، درسطح تأثیر خیلی خوبی میگذارد اما در عمق تأثیر چندانی ندارد، چراکه منابع آبهای زیرزمینی در دراز مدت تولید میشوند؛ درحقیقت سالهای سال طول میکشد که سفره آبهای زیرزمینی که ما در یک بازه زمانی ٥٠-٤٠ساله آن را تخلیه و نابود کردیم شکل بگیرد. در این مسیر ضمن اینکه پس انداز اندوخته شده هزاران ساله را در ٥٠سال مصرف کردیم و باید سالها بگذرد تا دوباره این منابع تأمین شوند، نکته بدتری وجود دارد؛ «فرونشست زمین»، آنچه اتفاق افتاده این است که پیش از این در دشتها، زیرسطح زمین آب بوده و الان با تخلیه آب، لایههای بالایی جایگزین آن شده و موجب فرونشست زمین میشوند؛ اینها مسائلی است که جبران ناپذیر هستند.
چه راهکار و یا راه حلی برای مدیریت خشکسالی در کشور پیشنهاد میکنید؟
از نگاه من و بهطورکلی و کلان، اصلیترین راهکار برای مواجهه با موضوع، در وهله اول شناخت خود و جایگاه خودمان است؛ چراکه هنوز به این باور نرسیدیم که کجای دنیا قرار گرفتیم، ما فکر میکنیم که میتوانیم تا جاییکه قدرت و توان داریم از پتانسیلهای طبیعی خدادادی بهره ببریم، حتی بیش از ظرفیت از محیط بهرهکشی کنیم، تا زمانیکه این بهره بیرویه و بیترمز را از طبیعت میگیریم وضع به همین شکل پیش خواهد رفت؛ بهعنوان مثال ظرفیت کشت برنج به لحاظ اقلیمی فقط در استانهای شمالی وجود دارد، اما ما این کشت کاملا آب بَر را در استانی انجام میدادیم که پتانسیل لازم را ندارد و با این کارموجب بهرهکشی اضافه از طبیعت میشدیم و همین بهرهکشیهای غیرضروری و عدم توجه به پتانسیلهای اقلیمی مناطق مختلف کشور میتواند مشکل ایجاد کند. بنابراین بهترین کار این است که در وهله اول به این باور برسیم که اقلیم ما یک اقلیم خشک و کشور ما در شرایط خشک قرار دارد.
درحقیقت اگر سالی همچونسال جاری میزان بارشها زیاد بود و یا سالی در ایلام و کرمانشاه بارشها ٨٠-٧٠ درصد بیش از حد نرمال بود، باید تعجب کرد. در نتیجه راهحل اساسی برای بهبود شرایط خشکسالی چه در کشاورزی، صنعت و یا هر نوع فعالیتی که داریم چه توسعهای چه مصرفی؛ توجه به پتانسیلهای اقلیمی است. همانطوریکه نمیتوانیم با حساب خالی چک بدون پشتوانه صادر کنیم، نمیتوانیم از پتانسیل اقلیمی موجود هم، بهرهبرداری غیرمسئولانه داشته باشیم. متاسفانه ما گاهی کاملا بیرویه درحال چک کشیدن از حساب طبیعت هستیم، دست از این چک کشیدنها باید برداشت؛ جلوی کمبارشی را نمیتوان گرفت اما جلوی سوءمصرف و سوء مدیریت را میتوان گرفت.
در پایان بفرمایید شرایط کشور ما در خشکسالی با سایر کشورهای همسایه در خاورمیانه به چه نحو است؟
بهطور کلی منطقه خاورمیانه خشک است و شرایط کشورهای همسایه هم بهتر از ایران نیست و اگر شرایط کنونی را نسبت به جمعیت در نظر بگیریم شرایط کشور ما بهتر از برخی کشورهای همسایه هم است. اما اگر میخواهیم درحوزه استحصال از منابع خدادادی ازجمله آب، کشور پیشرویی باشیم باید همه تمرکزمان به ظرفیتهای اقلیمی موجود در کشور باشد، نه فقط در منطقه خاورمیانه بلکه در همه کشورهای واقع بر کمربند خشک دنیا، شرایط وقوع خشکسالی هواشناسی غیرقابل اجتناب است. آنچه کشورها را در این زمینه از هم متمایز میکند نحوه مدیریت بر مراحل بعدی پدیده خشکسالی است. اتخاذ الگوهای صحیح کشت و کار در مناطق مختلف و همچنین مدیریت کارآمد منابع آبی که با رعایت این دو مورد اصولا کشور به مرحله چهارم و نهایی خشکسالی یعنی مرحله اقتصادی و اجتماعی وارد نخواهد شد.
خبرنگار: الهام علمشاهی