به گزارش خبرنگار جوانان خبرگزاری برنا، گروهی از متولدین دههی هشتاد در چند گروه مجازی از جمله در شبکههای تلگرام و اینستاگرام با هم قرار گذاشتند تا بعد از پایان امتحانات خود یک کار عجیب انجام دهند، کاری که حالشان را خوب کند، عجیب و غریب باشد و تا به حال کسی آن را انجام نداده باشد. ایده نوجوانان در نگاه اول شبیه به نوعی هنجارشکنی بود.
پرونده قرارهای مجازی در دنیای واقعی که پیش از این با واکنش منفی گروهی از مسوولان روبه رو شده است. نمونه آن آب بازی دختران و پسران در پارک آب و آتش تهران بود که هنوز در ذهن خیلیها باقی مانده است. گردهمایی آب بازی که باعث دردسر برای برگزارکنندگان برنامه شد، باعث شد تا دیگر تا مدتها کسی به فکر قرارهای مجازی و گروهی نباشد. از این نظر، نوجوانهایی که دهه دوم زندگیشان را از سر میگذرانند،کاری عجیب کردهاند. آنها در گروههایشان که بنا بر گزارشهای آنلاین، حدود 20 هزار نفر عضو یا فالوور داشته، درخواست یک گردهمایی را داده بودند. گفته میشود، این برنامهی دورهمی که بعدتر در دنیای مجازی با هشتگ «میتینگ» داغ شده و دربارهاش گفتوگو شد، قرار بوده یک جمع شدن ساده در مجتمع تجاری کورش باشد و بعد هم برای گذراندن وقت به بوستانی در غرب تهران، جایی در نزدیکی مجتمع کورش بروند.
این نوجوانان دهه هشتادی که به مناسبت تمام شدن امتحانات خود قصد برگذاری این میتینگ را داشتند، اولین زنگ حضور خود در جامعه را با صدایی بلند به صدا درآوردند. آنها کارهایی میکنند که دهه شصتیها با همه سواد و توانشان و دهه هفتادیهای به ظاهر سرکش و پرمدعا نتوانستهاند انجام دهند. بچههای نسل جدید میتوانند با استفاده از دنیای مجازی و عجیبی که برای خود ساختهاند، یک میتینگ چند هزار نفری برگزار کنند در حالی که نسل های قبل از آنها هنوز نمیتوانند سر یک قرار چهار نفره سینما به تفاهم برسند.
این برنامه بدون اینکه واقعا یک میتینگ باشد یا هدف سیاسی خاصی داشته باشد، یک نام سیاسی به خودش گرفته بود: میتینگ کورش. بلافاصله بعد دور هم جمع شدن، واکنش بچهها در دنیای مجازی داغ شد. اولین واکنشها سلفی بود اما بعدتر و با شلوغتر شدن فضا، عکسهایی با محوریت مستند و حتی خبررسانی هم در فضا پخش شد.
برخی از کسانی که سن و سالشان از دهه هشتاد خیلی بیشتر نشان میداد هم با شلوغ شدن کورش و شنیدن نام «میتینگ» به فکر افتادند که، سلفیهایشان را با این عنوان که، «ناخواسته وارد یک میتینگ خاص» شدهاند، در صفحه شخصیشان پخش کنند.
بعید به نظر میرسد خود دهه هشتادیهای گوشی به دست و مجازی هم فکر کرده باشند که برنامه معمولیشان تا حدی خبرساز شود که بعضی سایتهای خبری ایرانی و حتی خارجی هم به آن بپردازند. نمونهاش شبکهی بیبیسی فارسی بود که، در خبری به این موضوع پرداخت و از حضور خودروهای پلیس در محل خبر داد.
برنامه دور همی دهه هشتادیها در مجتمع کورش از مدتی قبل از افطار آغاز شد. آنها گروهی یا تنها به این مجتمع بزرگ تجاری که چندین سالن سینما هم دارد، آمده بودند و قرار بود به صورت شبهخودجوش بعدتر به سمت بوستان محل قرارشان راه بیفتند. چهرهها نوجوان و نوع پوشش کسانی که در برنامه شرکت کرده بودند، خاص بود. شیوه حرف زدن بچهها و سرهایی که در گوشیها، مشغول گشت و گذار در دنیای مجازی بود، نشان میداد متولدین نسلی به اینجا آمدهاند که با فضای مجازی بهتر ارتباط برقرار میکنند تا دنیای واقعی. با این وجود، آنها با فعالیت مجازیشان یک واکنش بزرگ را در دنیای مجازی راه انداخته بودند.
به مرور زمان، تعداد افرادی که به «کورش» آمدند، بیشتر شده و نیروی حراست برای حفظ امنیت برنامه پا پیش گذاشت. گزارشهایی از بسته شدن درهای ورودی و خروجی مجتمع خبر میداد و برخی عکسهای منتشر شده از بیرون محوطهی مجتمع نشان از حضور خودروهای پلیس در منطقه میداد. به نظر میرسید تعداد کسانی که سر قرار حاضر شده بودند، بیشتر از توان نیروهای حراستی معمول در فروشگاه بود و برای جمع و جور کردن مردم در بقیهی وقتهای سال ساماندهی شده بودند. سایتهای خبری گفتند که،به خاطر ازدحام و ترافیک بیش از حد در مجتمع کورش و خیابانهای اطرافش، پلیس وارد کارزار شده و این نوجوانان را به سمت خانههایشان هدایت کرده است. برخلاف بعضی ادعاها، هیچ منبع معتبری، درباره دستگیری کسانی که برای این اتفاق مقصر باشند، خبری منتشر نکرده است.
نکته جالب این میتینگ درگیری میان خود نوجوانان بود. درگیری هایی که علت آنها مشخص نیست و تنها تعدادی کلیپ از این درگیری ها در فضای مجازی دست به دست شد.
نسل دهه هشتاد برخلاف دهه شصت و دهه هفتاد که سیاست زده هستند،دغدغه سیاسی ندارند و به فکر انشعاب ازهم در گروه های خود یا بایکوت یکدیگر و صحبت هایی از این دست نیستند. نسل جدید دقیقا برخلاف نسل دهه شصت یا نیمه اول دهه هفتاد که هویت آنها با سیاست تعریف میشود به دنبال مقولات سیاسی نیست. نسل جدید می خواهد بدون دغدغه تفریح کند، زندگی کند و شاد باشند و هیچ چیز دیگر برایش مهم نیست.
حال سوال اساسی اینجا پیش میآید که آیا جامعه آماده پذیرش این نوجوانان است؟ آیا برنامه ای برای خواسته های آنان تدوین شده است؟ آیا مسئولان تاکنون به این نسل جدید که خیلی هم پرتوقع است فکر کرده اند؟
مسئولان ذیربط باید یک برنامه ویژه برای اوقات فراغت و شادی این نوجوانان تدوین کنند تا از تبدیل شدن این رفتار ها که هنوز تبدیل به ناهنجاری نشده است، جلوگیری شود.