قسمت هفتم؛

شرح دعای سحر امام خمینی (ره)

|
۱۳۹۵/۰۳/۲۶
|
۱۰:۱۲:۴۸
| کد خبر: ۴۱۷۷۵۶
شرح دعای سحر امام خمینی (ره)
شرح دعای سحر حضرت امام خمینی(ره)، در چند بخش تا پایان ماه مبارک رمضان منتشر می‌شود.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، بخش هفتم شرح دعای سحر حضرت امام خمینی(ره) به شرح زیر است:

اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاکْمَلِهِ، وَ کُلُّ کَمالِکَ کامِلٌ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ.

بار الها، من از تو سؤال مى کنم به کامل ترین کمالت، و همه کمال تو کامل است. بار الها من از تو سؤال مى کنم به همه کمالت.

کمال هر چیزى به آن چیزى است که به واسطه آن تمام مى شود و کمبودش جبران مى‌شود. پس کمال هیولى به صورت است و کمال جنس به فصل است و از این روست که در تعریف نفس گفته شده که نفس، نخستین کمال جسم طبیعى آلى است، زیرا به یک اعتبار کمال هیولى به اوست و به اعتبار دیگر کمال جنس به واسطه اوست.[1]

ولایت در عقاید و اعمال همچون صورت است براى هیولى

 به این جهت است که ولایت علوى (که خداى تعالى ما را بر آن مستدام بدارد) موجب کمال دین و تمام نعمت شد که خدا فرمود:

امروز من دین شما را براى شما کامل کردم و نعمت خودم را بر شما تمام کردم. امام باقر علیه السّلام ضمن روایت مفصلى که در کافى است فرمود: سپس ولایت فرود آمد و این نزول در روز جمعه در زمین عرفات بود که خداى تعالى فرو فرستاد: امروز دین شما را براى شما کامل کردم و نعمت خودم را بر شما تمام کردم. و کمال دین به وسیله ولایت على بن أبی طالب علیه السّلام شد.[2]

پس دیگر عبادات بلکه عقاید و ملکات نیز به منزله هیولى است و ولایت صورت آن‌هاست و آنان به منزله ظاهرند و ولایت، باطن آن‌هاست. از این روست که اگر کسى بمیرد و امامى نداشته باشد، به مرگ دوران جاهلیت و به مرگ کفر و نفاق و گمراهى مرده است، چنانکه در روایت کافى است.[3]زیرا ماده و هیولى را بجز با صورت و فعلیت، وجودى محقق نمى شود، بلکه براى ماده و هیولى در نشأه آخرت اصلا وجودى نیست، زیرا آن جهان سراپا حیات و زندگى است و آنجا جاى درو کردن و دنیا کشت‌زار آخرت است.

کمال، صفت جلال است یا صفت جمال؟

و بدان که اسماء و صفات الهیه همگى کامل اند بلکه خود کمال‌اند زیرا آنجا نقصى وجود ندارد تا جبران شود و هر چه کمال در عالم وجود است همگى ظهور کمال اسماء الهى و تجلیات آنهاست و کاملترین اسماء الهى آن اسم است که جامع همه کمالات باشد و مظهر آن اسم، انسان کامل است که مستجمع جمیع صفات و اسماء الهیه و مظهر همه تجلیات حق است.

پس در اسماء الهیه اسم اللّه کاملترین اسما بوده و در مظاهر اسماء، انسانی کامل است که کاملتر از همه مظاهر باشد و در میان شرایع شریعت او کاملتر است. کمال شریعت او با ولایت است و نسبت شریعت او به دیگر شریعت‌ها مانند نسبت خود اوست به دیگر صاحبان شرایع و مانند نسبت اسم جامع است به سایر اسماء، پس شریعت او در تحت دولت اسم اللّه است که حکومتش ابدى و ازلى است، و دیگر شرایع نیز مظاهر شریعت او هستند و شریعت او کمال دیگر شرایع است، و از این روست که او پیغمبر بود و آدم هنوز در میان آب و گل بود، بلکه هیچ آب و گلى وجود نداشت، و آن حضرت به همراه آدم و نوح و دیگر پیامبران بود.

و از سخن محقق سبزوارى در شرح الاسماء چنین استفاده مى‌شود که کمال، قدر جامع میان جلال و جمال است. و این مطلب گر چه بنابر آنچه گفتیم که در هر صفت جمال، جلالى مختفى و در هر جلالى، صفت جمالى پنهان است، مطلبى است درست الاّ اینکه اسم تابع آن صفتى است که ظهور دارد، (نه آن صفتى که مختفى است)؛ و کمال از صفات جمال است و جلال در آن منطوى و مختفى است، زیرا کمال عبارت است از صورت تمام بودن چیزى، و این تمام بودن از صفات ثبوتیه است هر چند ملازم با صفت سلبى نیز است.


[1]- بعضى گمان کرده‌اند که ولایت یکى از فریضه هاى الهى است مانند دیگر فرایض، و در این قول به روایت بنى الاسلام على خمس (اسلام بر پنج چیز بنا شده: نماز و روزه ... و یکى هم ولایت است) استناد کرده‌اند و شیخ عارف کامل شاه آبادى (که خداوند سایه اش بر سر ارادتمندانش مستدام فرماید) مى فرمود: ولایت در این حدیث با فتحه واو است که به معناى دوستى است و اما ولایتى که یکى از ارکان دین و بلکه اصل دین و کمال آن است ولایت با کسره واو است. (از مؤلف- دام ظلّه)

[2]- در روز نزول آیه اختلاف است، و اصحّ روایات آن است که در روز هجدهم ذى الحجه (روز غدیر) بوده نه روز عرفه. ر. ک: تفسیر المیزان، ذیل آیه 3 از سوره مائده. (م)

[3]- بعضى گمان کرده اند که ولایت یکى از فریضه هاى الهى است مانند دیگر فرایض و در این قول به روایت بنى الاسلام على خمس (اسلام بر پنج چیز بنا شده: نماز و روزه ... و یکى هم ولایت است) استناد کرده‌اند و شیخ عارف کامل شاه آبادى، مى‌فرمود: ولایت در این حدیث با فتحه و او است که به معناى دوستى است و اما ولایتى که یکى از ارکان دین و بلکه اصل دین و کمال آن است ولایت با کسره واو است. (از مؤلف- دام ظله)

نظر شما