آینده بین ها یا کلاهبردارنی که با سرنوشت مردم بازی می کنند؟

فنجان سرنوشت ساز

|
۱۳۹۵/۰۴/۲۲
|
۰۸:۰۵:۴۷
| کد خبر: ۴۲۹۹۲۸
فنجان سرنوشت ساز
گوشه خیابان در این گرمای جانسوز تابستان با چهره ای سیاه و نقش و نگاری روی صورت نشسته، هرکسی را که از کنارش رد می شود اول خوب برانداز می کند و اگر قیافه اش به مشتری ها خورد با یک لهجه شیرین می گوید: "دستت ببینم، فالت بگیرم"

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، فالگیرها مولود امروز ودیروز نیستند، از همان زمان که بشر علاقمند شد تا نادانسته هایش از آینده را به دانسته ها تبدیل کند جماعتی پیدا شدند که می خواستند فال بگیرند و طالع ببینند، یک عده آدم خوش باور هم از همان زمان های دور بهای این فالگیری را می پرداختند تا یا به زندگی امیدوار شوند و یا بالکل به سمت ناامیدی روند.

گذشت ایام و پیشرفت تکنولوژی فالگیری و طالع بینی را هم دچار تحول و پیشرفت کرد به طوری که دیگر این کار تنها برای سرگرمی در محافل زنانه انجام نمی شود بلکه عده ای را بر آن داشته که از قهوه و برگه های نقاشی شده تاروت کسب درآمد کنند.

بسیاری از رمالان با تبلیغات گسترده و همچنین ادعای اینکه آینده را به طور تمام و کمال می توانند برای افراد بازگو کنند زنان و دختران را جذب می کنند و از این راه سودهای بسیاری به دست می آورند.

مبلغ های دریافتی به ازای هر فال به گونه ای قابل توجه است که من را بر آن داشت به سراغ یکی از این مثلا پیشگویان که کارت ویزیتش در آرایشگاه های زنانه توزیع می شود بروم.

کارت ویزیتش را برداشتم و شماره اش را گرفتم، صدای زنانه خسته و گرمی از پشت تلفن جواب داد، همان اول گفت ورود هرگونه مردی ممنوع است و بعد هم تاکید کرد که باید اول پول را پرداخت کنم و بعد خدمت برسم.

*فنجان مشکل گشا یا مشکل زا!

پول را واریز کردم و مدتی زودتر از ساعت مقرر در محل حاضر شدم تعداد مراجعه کنندگان در اتاق انتظار بسیار بیشتر از تصورم بود، همه از مهارت شیدا یا همان خانم رمال حرف می زدند.

مهسا 25 ساله کارشناس حسابداری یکی از مشتریان ثابت شیدا بود که به قول خودش بیش از 20 مرتبه فال گرفته است، او درباره تاثیر اینگونه پیش گویی ها در زندگیش می گوید: نمی توانم بگویم همه حرف هایش درست است. معمولا اتفاقات خاص زندگی را نمی گوید اما کلیات را به طور دقیق پیش بینی می کند.

این دختر خانم 25 ساله تحصیلکرده سردرگمی و ناتوانی در حل مشکلات را علت اصلی مراجعه مکررش می داند.

پس از گذشت مدت زمانی ، یک دختر جوان خوش تیپ من را به سمت اتاقی هدایت کرد که با وسایل مورد نیاز در آرایشگاه های زنانه پر شده است، شیدا زنی جوان البته کمی بی حوصله است پس از نوشیدن قهوه با گفتن حرف های بسیار کلی و مبهم آینده ای مطابق میلش را برایم تداعی می کند. او دوری از صاحبان برخی از نامهای متداول در جامعه را برایم مناسب می داند و از من خواست که در چند ماه آینده از هرگونه خرید و فروش خودداری کنم. در پایان برای اثبات صحت حرفهایش داستان زنی که همسری خیانت کار دارد و شیدا توانسته بود این موضوع را اثبات کند را بازگو می کند.

شیدا ادامه می دهد: چندین بار به آن زن در مورد همسرش گفتم تا اینکه پس از مدتی، مراجعه کننده ام از همسرش جدا شد.

آینده دوستی به جای واقع نگری

این روزها مثل ایام قدیم مردم دوست دارند بدانند در آینده قرار است چه اتفاقی برایشان رخ دهد، بیشتر دوست دارند بدانند در جاهایی که نیستند چه اتفاقاتی افتاده، چه کسی خیانت کرده؟ چه کسی دوستشان دارد؟ قرار است آینده شان چگونه رقم خورد و چه موفقیت ها و شکست هایی در انتظارشان است؟ و...! این میل به دانستن نادانسته ها البته بد نیست اما زمانی اوضاع خراب می شود که چند کلاهبردار به اسم کف بین و فالگیر می نشینند و قصه هایی برای آینده می سازند، از آن لحظه به بعد دیگر اختیار زندگی دست خودت نیست، همان راهی را می روی که قصه گو برای هموار کرده، شکست ها پای خودت است و پیروزی ها دست خانم فالگیر.

قصه فا و فالگیر سردراز دارد، این روزها کار به شبکه های اجتماعی هم کشیده و فالگیرها اینستاگرامی و تلگرامی هم به بازار آمده اند، ته ماجرا اما هیچ خبر خوشی نیست، فال هایی که گرفته می شوند و زندگی هایی که می پاشند... این همه ماجراست.

 

نظر شما