وی ادامه داد: به عنوان مثال آن مرحوم از تکنیکی در سینما استفاده کرد که در واقع به نام ایشان ثبت شد و آن بهره بردن از یک اتومبیل به عنوان مکانی برای یک لوکیشن بود که این لوکیشن خاص، یک مکان شخصی و عمومی نیست و زمانی که نمیتوان رابطه صمیمانهای در محیط خانه به نمایش گذاشته شود، به خلق یک مکان جدید دست میزند.
خزاییفر تصریح کرد: از زمانی که خبر فوت مرحوم کیارستمی را شنیدم، واژههایی از ذهنم میگذرد که بهطور تصادفی در فرهنگ ما وجود دارد و آن غریب و مظلوم است؛ چرا که تصور میکنم این واژهها بهخوبی توصیفگر وضعیت آن مرحوم است.
این کارگردان سینما و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: غریب از این جهت که به دلیل وسعت فکری و نیز آثار گوناگونی که در زمینههای مختلف از ایشان بر جای مانده، دور از وطن خود از دنیا رفت و مظلوم از جهت حوادثی که در ارتباط با فوت ایشان رخ داد.
وی اضافه کرد: اما میتوان گفت پیش از آنکه به فیلمهای مرحوم کیارستمی علاقهمند باشم، شیفته شخصیت این هنرمند هستم، چرا که دارای عزتنفس، مقاوم برای ماندن در ایران و نیز ثبات در فکر و عمل بود.
خزاییفر با بیان اینکه عباس کیارستمی فیلمسازی بود که در طول فیلمسازی خود یک سیر تفکر را دنبال کرد، عنوان کرد: با توجه به اینکه با سینمایی نامتعارف روبرو بود اما مقاومت کرد و خوشحالم که حداقل با مرگ آن مرحوم، بیشتر از قبل او را میشناسیم و به تماشای فیلمهایش مینشینیم.
این کارگردان و استاد دانشگاه در ارتباط با جهانبینی در سینمای کیارستمی سخن گفت و عنوان کرد: بهطور کلی میتوان گفت جهانبینی مجموعهای از عقاید بنیادی است که به اعمالی منجر میشود و بر همین اساس میتوان گفت در جهانی هستیم که علاقهای نداریم که مبانی فکری خود را آشکار کنیم.
وی ادامه داد: در این میان، دیدگاه مرحوم کیارستمی این بود که این جهان به دست ما رسیده است، این جهان و زندگی ارزشمند است و باید قدر زیباییهای آن را دانست، که در مجاورت آن مساله تلخ و ترسناکی به نام مرگ نیز قرار دارد و تصور میکنم بر سر موضوع زندگی و مرگ بتوان بخشی از جهانبینی آن مرحوم را درک کرد.
خزاییفر تصریح کرد: مرحوم کیارستمی با یک دلمشغولی نسبت به تعدادی فرم خاص که تا آن زمان تجربه نشده بود فعالیت هنری خود را دنبال میکرد، در واقع میتوان گفت جهانبینی در ایشان به تدریج به جایی رسیده است؛ اما در فیلمهایش نوعی تجربهگرایی نیز به چشم میخورد.