به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، شاید سالها پیش اگر صحبت از قهرمانی و یا درخشش یک بانوی ورزشکار ایرانی به میان میآمد تعجب همگان برانگیخته میشد ولی خوشبختانه در چند سال اخیر آنقدر بانوان این سرزمین همچون بخشهای دیگر نمایش قابل قبولی در ورزش از خود نشان دادند که دیگر با دیدن یک بانوی قهرمان کسی تعجب نمیکند و بها دادن به ورزش بانوان باعث شد که زنان ایران همچون مردان، گام به گام در رشتههای مختلف روی سکوهای قهرمانی بایستند. این درخشش بانوان تحسین همگان را برانگیخته کرد. در سالیان گذشته حمایتها از ورزش بانوان رنگ و بوی بهتری به خود گرفت و ثمره آن این بود که تعداد قهرمانیها و افتخارآفرینیهای این عزیزان به طور ویژهای بالا رود. مازندران به عنوان یکی از استانهایی که همواره در پرورش و معرفی ورزشکاران و قهرمانان بزرگ در ایران نقش و سهم بسزایی داشته در بخش بانوان نیز از این قضیه مستثنی نبوده است. در این بین از شهرستان بابل در استان مازندران میتوان به عنوان قطب رشته تنیس روی میز یاد کرد که قهرمانان خوبی را به تیم ملی ایران معرفی کرده است. یکی از این قهرمانان و نام آوران این شهر که در کنار برادران عالمیان و برادرش پوریا از افتخارات پینگپنگ به شمار میرود محجوبه عمرانی است که در این سالها همواره در تیم ملی حضور داشته و از بهترینهای ایران بوده و بعد از گذشت 15 سال از دنیای قهرمانی خداحافظی کرد. به بهانه خاداحافظی این بانوی ورزشکار مصاحبهای را با این قهرمان انجام دادیم که متن آن را در زیر میخوانید.
*با توجه به سختیهایی که کشیدی از شرایط و وضعیتی که داری راضی هستی؟
از سال 80 تا سال 95 به طور فیکس همواره در تیم ملی حضور داشتم و همیشه یکی از بهترینهای تیم ملی بودم. در قبال این همه سختی و رنجی که کشیدم برداشتی را نداشتم و از لحاظ مالی هیچ منفعتی را برای من نداشت. تنها چیزی که برای من ماند این افتخارات و مدالهایی بود که به دست آوردم و خودم و خانوادهام به آن میبالیم. کسی که ورزشکار باشد فقط میتواند درک کند که در قبال سختیها اگر توجهی به تو نشود چقدر برایت سخت خواهد بود. به تازگی آقای صفدریان، خیر مازندرانی یک باشگاه تنیس روی میز را افتتاح کرده است که من و پدرم در این باشگاه مشغول مربیگری هستیم. در این مدتی که عضو تیم ملی بودم سعی کردم که برای شهرم و کشورم مفید باشم و کاری انجام دهم که هرگاه اسم من شنیده میشود باعث افتخار مردمم باشم.
*پدرت چقدر در موفقیت تو در تنیس روی میز موثر بوده است؟
ما در خانه کوچکی زندگی میکردیم. ولی این خانه کوچک باعث نشد که مارا از موفقیت دور کند. یک میز پینگپنگ در خانه گذاشته بودیم و پدرم با من و برادرم تمرین میکرد و میتوانم بگویم کلید موفقیت من در ورزش و زندگی پدرم بود. نه فقط من بلکه خیلی از کسانی که در این رشته در استان مازندران و شهر بابل مانند برادران عالمیان به موفقیتهای بزرگی رسیدند شاگرد پدر من بودند. پدرم بنیانگذار پینگپنگ بابل است. بعضی از دوستان هنوز کارهای پدرم را به خاطر دارند و قدردان هستند و بعضی نیز مثل اینکه فراموش کردهاند که چه زحمتهایی را برای پرورش آنها پدرم کشیده است! پدرم سرمایه بزرگی برای ورزش این کشور است ولی نسبت به آن بیمهری زیادی روا داشتند و چون نمیخواست رابطه ایجاد کند نتوانست به حقش برسد. پدرم تنها چیزی را که میداند عاشق پینگپنگ بودن است.
*به نظر شما موفقیتهای ورزش بانوان در چند سال گذشته به چه علت به دست آمد؟
یک پتانسیل و نیروی درونی در وجود زنان است که با یک توجه اینقدر شکوفا شد و قطعا اگر به اندازه آقایان به ورزش بانوان نیز توجه شود نتایج بهتری نیز به دست خواهد آمد. ما میخواهیم به همه کشورهای جهان بخصوص آنهایی که در حال اسلام ستیزی و اسلام هراسی هستند بگویم که اسلام دین صلح و دوستی است. یکی از ابزارهایی که میتوانیم با آن نشان دهیم که زنان ایران در این کشور جایگاه والایی دارند، حجاب است که وقتی با پوشش اسلامی در مسابقات شرکت میکنیم به همه ثابت میکنیم که حجاب مانع پیشرفت بانوان نخواهد شد. در دیداری که امسال با دکتر روحانی رییسجمهوری داشتیم ایشان نیز به همین موضوع اشاره کردند و اعتقاد داشتند که بستر برای پیشرفت ورزش بانوان مهیا است.
*چطور شد که تصمیم گرفتید از دنیای حرفهای و قهرمانی خداحافظی کنید؟
احساس میکنم آنچه که از دستم برمیآمده است برای این مملکت و اعتلای کشورم انجام دادهام و الان نوبت به جوانان است که فرصت این را داشته باشند که خودشان را نشان دهند. باید توجه کافی به جوانها شود که نسبت به ما نیز بهترین عملکرد را داشته باشند. مورد دیگر اینکه وقتی زندگی متاهلی را آغاز کردم مسئولیت زندگی را بر گردن گرفتم و باید به همسرم نیز توجه داشته باشم و وقت بیشتری برای او و زندگیام بگذارم. همچنین با کاری که جدیدا قبول کردهام و مربیگری که انجام میدهم خانوادههای زیادی هستند که بچههای خود را در اختیار من گذاشتند که من بتوانم آنها را برای نسل جدید پینگپنگ آماده کنم و الان در قبال آنها نیز مسئولیت دارم و باید جواب اطمینانشان را بدهم. بارها در مسابقات آسیای میانه موفق به کسب مدال شدم و در مسابقات جهانی که سال گذشته برگزار شد موفق شدیم که جایگاه تیم را از دسته سه به دسته دو ارتقا دهیم و قهرمانی را بدست آوریم و حالا بعد از این همه مسابقاتی که در آن حضور داشتم باید جای خود را به جوانها بدهم.
*رقیب اصلی شما در این سالها ندا شهسواری بوده، نظرت درباره این بازیکن تیم ملی چیست؟
ندا دوست صمیمی و خواهر من بوده و هست. در این همه سالهایی که در کنار هم مشغول به فعالیت و تمرین بودیم حرفها و دعواهای زیادی بین ما پیش آمد ولی هیچ گاه باعث نشد که رفاقت ما از بین برود و قلبا او را دوست دارم. وقتی سهمیه المپیک را گرفت خیلی برای او گریه کردم چون اعتقاد داشتم به چیزی که لیاقتش را داشته رسیده است، هرچند که اعتقاد دارم در دور المپیکی که حضور داشت میتوانست نتیجه بهتری نیز بگیرد چون چیزی از حریفش کم نداشت. باعث افتخار من است که رقیب اصلی من در المپیک حضور داشته و عملکرد خوبی از خود نشان داده است.
*آیا با برادرت پوریا نیز تمرین میکنی؟
در این چند سال همیشه پوریا یک حریف تمرینی بسیار خوب برای من بوده و خیلی در رسیدن به موفقیت به من کمک کرد و یکی از مشوقان اصلی من بود.
*گویا برای شما یک مراسم خداحافظی نیز از طرف فدراسیون تنیس روی میز گرفته شد.
با همکاری فدراسیون روز پنجشنبه یک مراسم خداحافظی برای من گرفته شد و واقعا از مسئولان تشکر میکنم که این مراسم را برگزار کردند و از من قدردانی شد. در این مدتی که بحث خداحافظیام را مطرح کرده بودم مسئولان فدراسیون خیلی سعی کردند که مرا متقاعد کنند که از این موضوع صرفنظر کنم ولی ترجیح دادم این کار انجام شود. امیدوارم که برای بقیه ملیپوشان نیز که یک روز تصمیم به خداحافظی گرفتند این مراسم برگزار شود.
*صحبت پایانی.
در راه رسیدن من به موفقیت خیلی نفرات دخیل بودند و برایم زحمت کشیدند. تمام اعضای فدراسیون بخصوص خانم لیموچی و الیاسوند که در این چند سال زحمتهای زیادی را برای من کشیدند بسیار متشکرم چون خیلی چیزها از این دو عزیز یاد گرفتم که مطمئنا میتوانم در آینده برای تربیت ورزشکاران از آن استفاده کنم. همچنین سپاسگذارم از خانواده و همسرم که در این مدت با تمام کاستیها و سختیهایی که بوده مرا یاری کردند.