به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، علیرضا منصوریان ۱۱ آذر ۱۳۵۰ به دنیا آمد. وی فوتبال را به صورت رسمی و از سال ۱۳۶۶ در تیم بنیاد شهید تهران آغاز کرد و بعد از ۲ الی ۳ سال بازی در این تیم برای خدمت مقدّس سربازی در سال ۱۳۷۰ به تیم فجرسپاه تهران پیوست.
پس از پایان خدمت سربازی و به دلیل درخشش در تیم فجر سپاه، در سال ۱۳۷۲ راهی تیم تازه تأسیس و متموّل پارس خودرو شد. بازیکن اسبق تیم فوتبال باشگاه استقلال و تیم ملی فوتبال ایران و سرمربی تیم ملی زیر ۲۲ سال و آنالیزور تیم ملی فوتبال بود.
منصوریان بعد از درخشش در تیم پارس خودرو مورد توجه تیم پرطرفدار استقلال میشود. در این بین تلفن منزلشان زنگ میخورد! فرد مورد نظر خودش را امیر قلعه نویی کاپیتان وقت استقلال معرفی میکند؛ علیرضا ابتدا این موضوع را یک شوخی بچهگانه از طرف بچّه محلهایش می دانست و خیلی تلفن را جدی نگرفت ولی لحن محکم طرف پشت تلفن نشان می داد این همان امیر قلعه نویی کاپیتان پرآوازه و ملی پوش استقلال هست. قرار ملاقات گذاشته شد و قرار شد علیرضا منصوریان که بسیار از این اتفاق ذوق زده شده بود و در واقع آن را باور نمیکرد به همراه امیر (که حالا دیگر به شخصیت محبوب منصوریان تبدیل شده بود) به کارخانه یخ سازی نصرالله عبداللّهی (سرمربی وقت استقلال) بروند تا او علیرضا را تأیید کند.
بعد از قرار ملاقات در کارخانه، قرار شد منصوریان در تست فنی تیم شرکت کند تا بتواند در صورت قبولی با استقلال قرارداد ببندد. در تست فنی، علیرضای پرانگیزه که این فرصت را بزرگترین شانس زندگیش میدانست چنان عالی ظاهر شد که در همان ملاقات اول نصرالله عبداللّهی به اولیایی (مدیرعامل وقت) گفت که سریعا با این پسر قرارداد ببندید. قرارداد بسته شد و علیرضا پا به تیم محبوب دوران کودکی خود گذاشت. آن سال به سختی برای استقلال شروع شد ولی این سختی از طرفی برای آبدیده شدن و حسّ مسئولیّت پذیری علیمنصور خوب بود.
به دلیل حوادث بازی گذشته دربی، ۲ عنصر مهمّ خط میانی استقلال (قلعه نویی و فکری جویباری) محروم بودند و این وظیفه منصوریان را بیشتر میکرد امّا علیمنصور در همان بازی اوّل با برق نشان داد یک خرید متفاوت نسبت به دیگر خریدهای استقلال است.
بعد از بازی با برق و شکست استقلال آن هم در تهران، نصرالله عبداللّهی استعفا داد و این اوضاع آشفته استقلال را آشفتهتر میکرد. در این میان بازی با کشاورز که یکی از بهترین تیمهای لیگ بود فرا رسید. بازی که میشود آن را تولّد علیرضا منصوریان در فوتبال ایران دانست.
بازی بی نقص او در مرکز خط میانی و در مصاف با کریم باقری هافبک ملّی پوش کشاورز و زدن یک گل زیبا از فاصله ۳۰ متری او را به فوتبال ایران شناساند.
بعد از این بازی اسم او بر سر زبانها افتاد و پوسترهای قد و نیم قد او بود که بر روی جلد روزنامهها میرفت. بعد از این بازی، او به لیدر استقلال در میانه میدان تبدیل شد و حتی در ادامه لیگ بازگشت امیر قلعه نوعی کاپیتان ملّی پوش و سرشناس استقلال و آمدن بهروز پرورشخواه سرشناس نیز نتوانست بازی منصوریان را در سایه قرار دهد.
در فاصله بعد از بازی با کشاورز تا بازی با شموشک که هفته بعد بود، مرد پرافتخار سرمربیگری استقلال یعنی منصور پورحیدری بعد از ۴ فصل به همراه یار همیشگی خود پرویز مظلومی به استقلال بازگشت. با آمدن پورحیدری، بازیهای درخشان و گلهای زیبای علیرضا منصوریان یکی یکی از راه میرسیدند و حضور او با بازگشت امیر قلعه نویی و اضافه شدن بهروز پرورشخواه، یک خط میانی رعبآور را برای استقلال به وجود آورده بود.
در اواسط نیم فصل اول لیگ بود که همه او را بهترین بازیکن لیگ میدانستند و بدین ترتیب او از سوی مجید جلالی به تیم ملی ارتش ایران برای شرکت در مسابقات ارتشهای جهان دعوت شد. درخشش او و دیگر بازیکنان تیم ملی ارتش از قبیل کریم باقری، مهدی پاشازاده، علی دایی، حمید مطهری، مهرداد میناوند و هاشم حیدری زمینه نائب قهرمانی تیم ملی ارتش ایران را در مسابقات ارتشهای جهان رقم زد و این نخستین افتخار دوران بازیگری او بود.
در بازگشت به لیگ درخشش او ادامه داشت تا هفته پانزدهم بود که استثناییترین گل تاریخ فوتبال ایران (تا آن موقع) به ثمر رسید. بازی استقلال و پاس بود که هجوم استقلال به سمت دروازه پاس با دفع توپ سیّد هادی طباطبائی دروازهبان پاس همراه شد.
این توپ در فاصله ۴۰ متری دروازه و در حالیکه هنوز به زمین نرسیده بود به منصوریان رسید و او در حالیکه نمیخواست این فرصت را از دست بدهد بی درنگ به توپ ضربه زد و توپ در میان حیرت همه حاضرین به درون چهارچوب طباطبائی رفت. به قدری این گل زیبا بود که حتی سیّد هادی طباطبائی هم به پاس زیبایی این گل برای منصوریان دست زد.
درخشش منصوریان باعث شد که استقلال کم ستاره عنوان سومی لیگ را تصاحب کرده و در جام حذفی نیز راهی فینال شود. ولی لیگ ۷۴ یک حادثه تلخ نیز برای او در پی داشت که به بازی دور برگشت با آرارات برمیگشت؛ در این بازی علیرضا در کنار نقطه کرنر یک خطای بی مورد روی سامسون پطروسیان مدافع نفوذ کرده آرارات انجام داد.
این خطا سبب اخطار گرفتن او شد. با گرفتن این اخطار، منصوریان که به خوش اخلاقی معروف بود از خود بیخود شده و به سمت داور بازی رفت؛ حتی قلعه نویی و بزیک (بازیکن آرارات) هم نتوانستند او را آرام کنند. البته این خشم او بی دلیل نبود؛ بله، او بازی حسّاس داربی را در دور برگشت از دست داده بود.
به هر حال لیگ ۷۴ با تمامی حوادثش برای او پایان یافت و در اواخر سال ۷۴ بود که او شاهد ۲ اتفاق مهم در زندگیش شد؛ اولین اتفاق، انتخاب او به عنوان مرد سال فوتبال ایران بود و اتفاق دیگر که برای او خوشحال کنندهتر بود، به دعوت او به تیم ملّی برمیگشت و جالب اینکه یک پیراهن معروف به او رسید.
پیراهن شماره هفت که بر تن بزرگانی مانند علی جبّاری، علی پروین، مجید نامجو مطلق بود به علی منصور رسید و این اهمیت علیرضا منصوریان در آن زمان را میرساند، ولی او به دلیل مصدومیت، اغلب بازیهای دوستانه تیم ملی را از دست داد و تنها برای مرحله مقدماتی جام ملتهای آسیا آماده شد.
در بازیهای دور رفت او معمولا به خاطر همان مصدومیت نیمکت نشین بود ولی در بازی اول دور برگشت و در مقابل سریلانکا او وارد ترکیب ثابت تیم ملی شد و جالب اینکه اولین گل ملّی او نیز در همین بازی به ثمر رسید و نکته جالبتر اینکه این گل با پاس زیبای کاپیتان آن روز تیم ملّی و دوست صمیمی او (امیر قلعه نویی) به ثمر رسید.
از این بازی بود که علیمنصور جای ثابت خود را در ترکیب تیم ملی باز کرد، هرچند که هیچگاه آن درخشش استقلال را در تیم ملّی نداشت. قبل از شروع لیگ ۷۵ و در تقسیم پیراهنها، پیراهن شماره ۱۰ استقلال که بر تن ایمان عالمی سفر کرده به تایلند بود به او رسید و او دیگر به واقع به ستاره اول استقلال تبدیل شد.
بازیهای زیبای او در لیگ ۷۵ هم ادامه یافت ولی حواس مسئولان استقلال در همان آغاز این لیگ به ۲ بازی حساس دوخته شده بود؛ این دو بازی، بازی با برق در فینال جام حذفی بود که از فصل قبل باقی مانده بود. در بازی رفت فینال، علیرضا مثل همیشه یکی از مؤثّرترین بازیکنان استقلال بود و موفق شد که گل سوم استقلال را نیز وارد دروازه برق کند. استقلال ۳-۱ برق را در شیراز برد و آماده گرفتن جام در تهران و در بازی شد که یک هفته بعد برگزار میشد.
در بازی برگشت یک اتفاق جالب افتاد. در حالیکه استقلال با ۲ گل امیر قلعه نویی بازی را برده بود در دقیقه ۸۸ و به دنبال اخراج بهزاد غلامپور و از آنجا که استقلال هر ۳ تعویض خود را انجام داده بود، علیرضا منصوریان برای دقایقی درون دروازه رفت. بدین ترتیب استقلال با درخشش منصوریان و سایر بازیکنان، نماینده دوم ایران این بار در جام باشگاههای آسیا بود.
درخشش علیرضا در لیگ ادامه داشت تا بازی با نوف باخور( نوبهار) در مرحله اول جام در جام باشگاههای آسیا فرا رسید. استقلال در تاشکند بازی را با ۴ گل واگذار کرد و در عوض این ۴ گل، فقط یکبار عبدالصّمد مرفاوی موّفق به باز کردن دروازه تیم ازبکی شد.
بازی برگشت یک هفته بعد در تهران برگزار میشد و استقلال در تهران به نتیجه ۳-۰ یا بیشتر برای صعود به مرحله بعد احتیاج داشت. استادیوم آزادی کیپ تا کیپ پراز استقلالی و البته پرسپولیسیهایی بود که از آنجا که هواداران استقلال در بازی پرسپولیس در برابر آلیما به حمایت تیم متبوع آنها آمده بودند، به هواخواهی استقلال به آزادی رفته بودند.
بازی با حملات پردامنه استقلال آغاز شد و در همان نیم ساعت نخست، پنالتی صادق ورمزیار (که یکی از به یادماندنی ترین بازیهایش را به نمایش گذاشت) و ضربه سر عبدالصمد مرفاوی حساب کار را ۲-۰ کرد؛ بنابر این استقلال فقط به یک گل دیگر احتیاج داشت ولی هرچه میزد به در بسته میخورد تا دقیقه ۸۰. در این دقیقه نفوذ ورمزیار به درون محوّطه جریمه با خطای مدافعان ازبک همراه بود. خود ورمزیار پشت توپ ایستاد ولی ضربه بد او را دروازه بان ازبک با پا دفع کرد اما در برگشت این علیرضا منصوریان بود که مثل پلنگ به توپ رسید و تیر خلاص را شلیک کرد و با زدن گل سوم، استادیوم را منفجر کرد.
بدین ترتیب، منصوریان از سوی هواداران و روزنامهها فرشته نجات استقلال لقب گرفت ولی این مسابقه زیاد برای استقلال آمد نداشت چون بعد از این بازی سیر نزولی این تیم شروع شد. در مهرماه این سیر نزولی سرانجام تبدیل به تحولات بسیاری شد.
پس از شکست روز ۲۷ مهر در داربی و به دنبال ۲ پیروزی در مرحله ۴/۱ نهایی جام در جام آسیا در مقابل اورداباسی قراقستان و صعود استقلال به نیمه نهایی، باشگاه استقلال دستخوش تغییر و تحولاتی شد و در اولین گام علی فتحلله زاده جانشین سیّد محمّدکاظم اولیایی در سمت مدیرعاملی شد.
بازی نیمه نهایی با الهلال و در حضور ۷۰ هزار تماشاگر متعصّب سعودی در ریاض بود. بازی با حملات الهلال و مقاومت استقلال در وقتهای قانونی و اضافی ۰-۰ شد و ضیافت پنالتیها برنده بازی را تعیین میکرد؛ ولی در ضربات پنالتی بخت یار استقلال نبود و هرچند علیرضا ضربه پنجم را وارد دروازه کرد ولی استقلال با شکست ۶-۵ در ضربات پنالتی از راهیابی به فینال مسابقات بازماند.
در دیدار رده بندی هم ۱-۰ به تیمی ژاپنی باخت و بدین ترتیب ماحصل حضور سرمربی جدید،کسب عنوان چهارم جام در جام باشگاه های آسیا بود. بعد از این مسابقات، علیرضا به عنوان تک نماینده استقلال به اردوی تیم ملّی رفت تا مهیای حضور در جام ملتهایی شود که یک ماه بعد برگزار میشد.
در بازی اول و دوم او فقط یک نیمکت نشین بود، بعد از این ۲ بازی اوضاع تیم بسیار آشفته بود و انتقادها از مایلی کهن شروع شده بود؛ بنابر این مایلی کهن به توصیه مشاورانش در دبی (که مهاجرانی یکی از آنها بود) گوش کرده و تغییراتی در تیم ملّی به وجود آورد.
این تغییرات آوردن کریم باقری از خطّ دفاعی به مرکز خط میانی و حضور علیرضا منصوریان و خداداد عزیزی در ترکیب ثابت بود. بنابراین در بازی آخر مرحله مقدماتی در مقابل عربستان آن مثلث معروف خط میانی متشکل از باقری، استیلی و منصوریان و زوج طلایی عزیزی و دایی شکل گرفت.
پدید آمدن این تغییرات سبب بازیهای زیبای آن تیم و بردهای پرگل در مقابل عربستان (در دور مقدّماتی) و کره جنوبی در مرحله ۴/۱ نهایی شد. ماحصل این تغییرات،کسب عنوان سوم جام ملتهای آسیا بود. عنوانی که فوتبال مرده ایران را بعد از قهرمانی سال ۹۰ مجددا به سطح اول آسیا برگرداند.
در بازگشت به استقلال ولی دیگر منصوریان آن بازیکن سابق نبود. تغییرات فنی استقلال که بعضا مورد قبول منصوریان نبود و نتایج ضعیف این تیم باعث شد که منصوریان نیز آن درخشش سابق را نداشته باشد. منصوریان به اولین پیشنهاد خارجیش که از سوی بالیستر سنگاپور بود جواب مثبت داد و برای اولین بار طعم زندگی در غربت را چشید.
در سنگاپور دوباره او تبدیل به همان مرد انرژیک خط میانی شد. مردم سنگاپور نیز که از استقلال و منصوریان شناخت داشتند. در خرداد ماه ۱۳۷۶ و برای مسابقات مقدماتی جام جهانی او مجددا به ترکیب تیم ملی بازگشت و بازیهای زیبایی (بهترین بازیهای ملی) را در سوریه و تهران به نمایش گذاشت و با درخشش او و سایر بازیکنان (به خصوص کریم باقری و علی دایی) تیم ایران راهی مرحله دوم مقدماتی جام جهانی شد و منصوریان نیز به سنگاپور بازگشت تا خود را آماده حضور در مسابقات پیش رو کند.
در شهریور ماه مرحله دوم مقدماتی جام جهانی شروع شد و او به همراه یارانش بازیها را با برد کوبنده ۴-۲ در چین آغاز کردند. بازیهای دور رفت تمام شد و تیم ایران با ۸ امتیاز در صدر جدول گروه ایستاد و شانس اول صعود لقب گرفت.
در بازی اوّل دور برگشت، درخشش عالی او و گل زیبایی که زد به همراه پاس گلی که به دایی داد زمینه ساز برد پرگل ۴-۱ ایران در مقابل چین شد و وقتی در شب هنگام، عربستان نزدیکترین تعقیب کننده ایران در مقابل کویت شکست خورد با توجه به ایجاد فاصله ۴ امتیازی هر دو تیم، همه ایران را در جام جهانی میدیدند اما بازیهای بد تیم تازه شروع شده بود.
شاید بشود گفت غرور و شاید لجبازی مایلی کهن با ستارهها (به خصوص خداداد عزیزی) کار را خراب کرد. خلاصه هر چه بود این فاصله ۴ امتیازی توسط عربستان پر شد تا ایران برای شانس مجدّد تلاش کند.
بعد از مرحله گروهی مسابقات، مایلی کهن از سرمربیگری تیم برکنار و ویرای برزیلی جانشینش شد. این تغییر گرچه برای عدهای از جمله خداداد خوب شد ولی برای علیرضا منصوریان زیاد جالب نبود. ویرا در ترکیب تیم تغییراتی داد و مهدوی کیا که در زمان مایلی کهن پیستون راست بود را به جمع سه هافبک وسط آورد.
محرومیت باقری هم برای بازی برگشت با استرالیا تمام شده بود و با حضور مهدوی کیا، استیلی و باقری، منصوریان به روی نیمکت رفت اما با این حال بازیکنان ایران در ملبورن حماسه آفریدند تا تیم ایران پس از ۲۰ سال به جام جهانی پا بگذارد و علیرضا منصوریان هم سهم عمدهای در این صعود داشته باشد.
فضای شور و شادی ایران را فرا گرفته بود و علیرضا هم یکی از محبوبترینها در این جمع بود. پس از پایان خوشحالیهای بعد از صعود و از آنجا که لیگ سنگاپور دیگر جوابگو و ارضا کننده او نبود، در دی ماه ۱۳۷۶ دوباره به تیم محبوبش استقلال بازگشت.
استقلالی که در آن زمان با سرمربیگری حجازی و درخشش بازیکنان اغلب جوانش، صدرنشین بلامنازع و تیم بدون شکست لیگ بود. در اولین بازی به همراه استقلال او و یارانش باید با تیم چغر سیمان سپاهان اصفهان که در سال گذشته بهترین تیم شهرستانی لیگ شده بود مصاف میدادند.
در حالیکه بازی سختی برای استقلال پیش بینی میشد، در دقیقه ۱۴ و روی سانتر دیدنی منصوریان و ضربه سر فرهاد مجیدی استقلال به گل اول رسید. این نتیجه تا پایان نیمه اول پابرجا ماند. در شروع نیمه دوم اصفهانیها از روی یک ضربه کرنر به گل رسیدند و این سبب مشغولیت فکری هواداران استقلال شد؛ تا دقیقه ۶۸. در این دقیقه پاس عرضی اکبرپور درون قوس محوطه جریمه به منصوریان رسید.
او در حالیکه پشت به دروازه داشت به ناگاه چرخید و با یک شلیک دیدنی با پای چپ، زاویه راست آرمناک پطروسیان سنگربان بسیار آماده ارمنی سپاهان را فرو ریخت. استقلال بازی را ۲-۱ برد و منصوریان مرد اول بازی لقب گرفت.
صدرنشینی او به همراه استقلال در لیگ تا پایان سال ۱۳۷۶ ادامه داشت تا اینکه در پایان سال، کلیه بازیهای تیمهایی که بیش از ۳ ملی پوش داشتند (از جمله استقلال) تعطیل شد تا تیم ملی اردوی خود را برای جام جهانی شروع کند.
اردوها شروع شد و نهایتا علیرضا به عنوان یکی از ۲۲ مسافر جام جهانی انتخاب شد اما در مسابقات جام جهانی او مثل اواخر مرحله مقدماتی، یک ذخیرهنشین بود ولی در معدود حضورهای خود بازیهای خوبی به نمایش گذاشت و حرکت ماندگارش بعد از برد در مقابل آمریکا هنوز یکی از بخشهای تیتراژ برنامه قدیمی ورزش و مردم است.
پس از مسابقات جام جهانی، مسابقات باقی مانده لیگ از سر گرفته شد و علیرضا منصوریان هم در ترکیب استقلال شروعی دوباره داشت. نهایتا لیگ ۱۳۷۶ با قهرمانی استقلال و منصوریان پایان یافت. بدین ترتیب استقلال و پاس به عنوان قهرمان و نائب قهرمان لیگ، نمایندگان ایران در مسابقات جام باشگاهها و جام در جام آسیا شدند.
منصوریان سرانجام در ۲۷ خرداد ۱۳۸۷ پس از بازی پایانی و قهرمانی در جام حذفی به همراه تیم استقلال، از دنیای بازی در فوتبال کناره گیری کرد. لقب او در میان هواداران استقلال «علی منصور» است. منصوریان پس از کنارهگیری از بازی، از سوی علی فتحاللهزاده مدیر عامل باشگاه، بهعنوان رییس آکادمی فوتبال باشگاه استقلال منصوب شد..
وی در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ به عنوان سرمربی باشگاه فوتبال استقلال تهران و جانشین پرویز مظلومیانتخاب شد. برای باشگاههای مختلفی از جمله پارس خودرو، استقلال تهران، اشکودا یونان، آپولون اسمیرنیس و سن پائولی بازی کرده است.
منصوریان در سال ۲۰۱۱ همراه با تیم ملی فوتبال ایران به جام ملتهای آسیا ۲۰۱۱ اعزام شد که در آنجا وی بهعنوان دستیار افشین قطبی اجرای مسئولیت میکرد. همچنین، پس از جدایی افشین قطبی از تیم ملی فوتبال ایران او به عنوان سرمربی تیم ملی در مقابل تیم ملی فوتبال روسیهحاضر شد که در ان دیدار تیم ملی فوتبال ایران توانست با نتیجهٔ ۱–۰ تیم ملی فوتبال روسیه را شکست دهد.
امین حاج محمدی بازیکن نفت تهران در رابطه با تیم ملی امید در زمان مربیگری او گفته است: ما ۳ سال در تیم امید با علیرضا منصوریان به عنوان سرمربی بودیم و حتی با تیمهای اروپایی هم بازی کردیم امّا یک باخت نداشتیم.
او در طول دوران بازیگریش، در سطح اول فوتبال ایران موفق به زدن ۲۴ گل برای استقلال و ۷ گل برای تیم ملّی شد. امروز وی در دیدار حساس مقابل صبا به عنوان سرمربی استقلال روی نیمکت آبیپوشان مینشیند تا در روز تولدش به دنبال سه امتیاز این بازی باشد.